هیچ دلیل جغرافیایی یا تاریخی وجود ندارد که لیورپول و چلسی از یکدیگر متنفر باشند، اما برای مدتی در دهه ۲۰۰۰، رقابت این دو تیم به یکی از جذابترین و پرتنشترین جدالها در فوتبال انگلیس تبدیل شد. گل معروف به "گل روح" از لوئیس گارسیا در نیمهنهایی لیگ قهرمانان اروپا ۲۰۰۵، هنوز هم بهیادماندنیترین و جنجالیترین لحظه این رقابت پرهیجان به حساب میآید؛ لحظهای که نقطهی عطف این نبرد شد.
در آن دوران، تفاوت شرایط دو تیم بهطرز چشمگیری محسوس بود. لیورپول با آنکه باشگاهی متعلق به طبقهی کارگر بود، بخشی از اشرافیت سنتی فوتبال انگلیس به شمار میرفت، درحالیکه چلسی به لطف پولهای تازهوارد رومن آبراموویچ، در حال اوجگیری بود. فرانک لمپارد در مصاحبهای با جیمی کرگر برای روزنامه دیلیمیل گفت:
«ما مثل یه گروه تازهوارد بودیم که یه کم پول تو جیبمون بود و کلی بازیکن خریدیم. ژوزه سینهاش رو داد جلو، و بازی پشت بازی بهم خوردیم. در واقع برخورد دو تا تفکر کاملاً متفاوت بود.»
در دو سمت میدان هم رافا بنیتز و ژوزه مورینیو قرار داشتند؛ دو مربی باهوش و تاکتیکی که هر دو آمده بودند تا در فوتبال انگلستان اثرگذاری جدی داشته باشند. جنگ آنها روی نیمکت، دستکمی از نبرد بازیکنان در زمین نداشت. مجموعهی این عوامل باعث شد که هر تقابل لیورپول و چلسی به یک نمایش جذاب، پرفشار و هیجانانگیز تبدیل شود.
بچهپولدارهای تازهوارد
یکی از اولین برخوردهای جدی بین این دو تیم حتی قبل از حضور بنیتز و مورینیو رخ داد. در روز پایانی فصل ۲۰۰۲-۲۰۰۳، تیم جرارد هولیه مهمان تیم کلاودیو رانیری بود و در واقع این بازی، نبرد مستقیم برای رتبه چهارم و صعود به لیگ قهرمانان به حساب میآمد.
برد چلسی در آن روز، شاید مهمترین پیروزی تاریخ معاصر باشگاه بود. چون فقط یک ماه بعد، آبراموویچ باشگاه را خرید – اتفاقی که میتوانست هرگز رخ ندهد. مارک فلمینگ در سال ۲۰۱۱ در ایندیپندنت نوشت:
«اگر لیورپول در آن روز بهاری پیروز میشد، معلوم نبود چه میشد. احتمالاً آبراموویچ پولهایش را جای دیگری خرج میکرد و شاید سرنوشت چلسی هم مثل لیدز میشد – یا حتی بدتر، چون آن موقع در آستانهی فروپاشی مالی بودند.»
بازی حساس لیورپول و چلسی
📅 ۲۰۰۳ | این روز: یسپر گرونیائر گل "۱ میلیارد پوندی" را وارد دروازه کرد و لیورپول را از لیگ قهرمانان حذف کرد.
گل یسپر گرونیائر در بازی حساس لیورپول و چلسی (2003)
تا سال ۲۰۰۵، مورینیو و بنیتز وارد ماجرا شده بودند و چلسی با تمام قوا آمده بود تا خودش را بهعنوان تیم برتر انگلستان ثابت کند. اولین جام مورینیو با چلسی با برد مقابل لیورپول در فینال جام اتحادیه بهدست آمد؛ بازیای پُرتنش و شایستهی این دو تیم. جان آرنه ریسه تنها پس از یک دقیقه لیورپول را پیش انداخت، اما چلسی ۳-۲ در وقت اضافه پیروز شد – جرارد هم یک گل به خودی زد در دقیقه ۷۹...
گل روح
شاید بدنامترین لحظه این رقابت همین باشد؛ لحظهای که بازی لیورپول و چلسی از یک جدال فوتبالی ساده فراتر رفت. اینکه مورینیو هنوز هم درباره گل بحثبرانگیز گارسیا غر میزند – گلی که باعث صعود لیورپول به فینال لیگ قهرمانان و حذف چلسی شد – خودش همهچیز را میگوید. گارسیا هم هنوز در جشن هالووین لباس روح میپوشد!
درخواست انتقال استیون جرارد
مورینیو در سال ۲۰۱۵ گفت:
«استیون جرارد، بدون شک یکی از دشمنان مورد علاقهم بود.»
و همانطور که ضربالمثل میگوید، دشمن را باید نزدیکتر نگه داشت. مورینیو بارها تلاش کرد جرارد را به چلسی، اینتر یا رئال مادرید ببرد. در تابستان ۲۰۰۵، فقط شش هفته بعد از فینال تاریخی لیورپول و میلان، جرارد بهطور رسمی درخواست انتقال داد. او بهدلیل توقف مذاکرات قراردادی، عصبانی شده بود و همانطور که در زندگینامهاش مینویسد، تصمیم گرفتم:
«یه نارنجک بندازم وسط اتاق جلسه مدیران لیورپول.»
در نهایت، ستاره محبوب آنفیلد تصمیم گرفت بماند، اما این داستان آتش رقابت را داغتر کرد.
نزدیکی، نفرت میآورد
در فصل بعد، قرعه کشی لیگ قهرمانان این دو تیم را در یک گروه قرار داد؛ هر دو بازی با تساوی بدون گل به پایان رسید. در لیگ برتر، چلسی با نتایج ۴-۱ در آنفیلد و ۲-۰ در استمفوردبریج پیروز شد. اما در نیمهنهایی جام حذفی، بنیتز موفق شد با نتیجه ۲-۱ چلسی را شکست دهد. فقط در دو فصل، ۱۰ بار این دو تیم به هم خوردند – ولی هیچکس سیر نمیشد...
صاعقه دوباره زد!
برای سومین فصل پیاپی، لیورپول و چلسی پنج بار مقابل هم قرار گرفتند. لیورپول در جام خیریه (Community Shield) پیروز شد و در لیگ، هر تیم یک برد به دست آورد. در آن مقطع، چلسی تیم غالب فوتبال انگلیس بود، اما وقتی برای دومین بار در سه سال در نیمهنهایی لیگ قهرمانان به مصاف هم رفتند، لیورپول باز هم مثل سال ۲۰۰۵ با ضربات پنالتی پیروز شد. جیمی کرگر وقتی به آن روزها نگاه میکند، به لمپارد گفت:
«صادقانه بگم، اصلاً نمیتونستم چلسی رو تحمل کنم. اون زمان، رقابتمون با شما از اورتون و منچستریونایتد هم جلو زد!»
📽️ لحظهای بهیادماندنی: ۲۰۰۷ | گل دنیل اگر به چلسی در بازی برگشت نیمهنهایی لیگ قهرمانان.
گل دنیل اگر به چلسی در نیمهنهایی لیگ قهرمانان (2007)
چهرههای جدید، داستان تکراری
در فصل بعد، مورینیو از چلسی جدا شد، اما ماجراهای دو تیم همچنان ادامه داشت؛ باز هم پنج دیدار در فصل ۲۰۰۷-۰۸! دو بازی لیگ با تساوی تمام شد، اما چلسی در جام اتحادیه با نتیجه ۲-۰ پیروز شد؛ در آن بازی، پیتر کراوچ به خاطر یک تکل خشن اخراج شد – اگر هنوز شک داشتید که این رقابت چقدر داغ است!
این بار با هدایت آورام گرانت، چلسی بالاخره انتقام خود را در لیگ قهرمانان گرفت و در نیمهنهایی با نتیجه مجموع ۴-۳ پیروز شد. لمپارد گل تعیینکننده را فقط چند روز بعد از فوت مادرش به ثمر رساند. در فصل ۲۰۰۸-۰۹، شرایط کمی برعکس شد؛ لیورپول فصل بهتری در لیگ داشت اما چلسی در اروپا درخشید.
برای پنجمین فصل متوالی، این دو تیم در لیگ قهرمانان به هم خوردند و شاید بهترین تقابلشان رقم خورد. بعد از برد ۳-۱ چلسی در آنفیلد، لیورپول در استمفوردبریج نزدیک بود یک بازگشت تاریخی دیگر رقم بزند؛ اما بازی با تساوی ۴-۴ تمام شد.
در طول پنج سال، این دو تیم ۲۴ بار با هم بازی کردند!
خیانت تورس
با رفتن رافا بنیتز، لیورپول زیر نظر روی هاجسون روزهای سختی را تجربه کرد و فرناندو تورس تصمیم گرفت از مرسیساید به لندن غربی برود – انتقالی ۵۰ میلیون پوندی که هواداران لیورپول را خشمگین کرد.
نکتهی جالب اینکه اولین بازی تورس برای چلسی، دقیقاً مقابل لیورپول بود! هم بازیکنان و هم هواداران لیورپول ناراحتیشان را خیلی شفاف نشان دادند – تکل سنگین دنیل اگر در همان دقایق ابتدایی، تورس را نقش زمین کرد و تماشاگران هم هیچ رحم نکردند.
نگذار این از دستت برود...
با بازگشت مورینیو به چلسی در سال ۲۰۱۳، این جدال دوباره یک ضدقهرمان واقعی پیدا کرد! و مثل همیشه، باز هم مورینیو و استیون جرارد در مرکز داستان بودند؛ جایی که لغزش جرارد در آنفیلد باعث شد قهرمانی از دست لیورپول برود و به منچسترسیتی برسد – همه با یک نمایش کامل از مورینیو. از آن روز به بعد، هواداران چلسی همیشه جرارد را به یاد آن لحظه میانداختند – مخصوصاً در آخرین بازیاش در استمفوردبریج. جرارد در پاسخ گفت:
«نمیخوام بخشی از ماجرا بشم و واسه هوادارای چلسی آرزوی موفقیت کنم… همین که بالاخره یه بار اومدن ورزشگاه، خودش جای تشکر داره!»
رقابت پر از نفرت هم جذابیت خودش را دارد
در فوتبال، همیشه از فضیلت احترام صحبت میکنند... اما گاهی، هیچچیزی به اندازهی یک دشمنی واقعی، پر از تلخی و خشم، تماشایی نیست.