طرفداری | در شرایطی که استقلال با کمبود بازیکن در خط حمله روبهروست و نیاز فوری به وینگر دارد، باشگاه امروز از جذب یاسر آسانی، وینگر آلبانیایی تیم گوانگژو کرهجنوبی خبر داد. خبر خوبی که اگر فقط تیترش را بخوانید، شاید خوشحالکننده باشد؛ اما وقتی وارد جزئیات شوید، متوجه میشوید ماجرا بیشتر به یک نمایش عجیب شبیه است تا یک خرید مؤثر.
طبق اعلام رسانه رسمی باشگاه، آسانی هنوز تا ژانویه با تیم کرهای قرارداد دارد و «در دیرترین حالت» پس از پایان قراردادش، به استقلال ملحق میشود. حالا پرسش اینجاست: وقتی استقلال همین حالا به وینگر نیاز دارد، بازیکنی که شش ماه دیگر میرسد، به چه درد امروز تیم میخورد؟
اصلاً اگر قرار بود این بازیکن از نیمفصل اضافه شود، چرا در هفتههای گذشته گفته میشد که باشگاه در حال مذاکره با گوانگژو است؟ یعنی این مذاکرات، نتیجهاش این بوده که بازیکن را زودتر معرفی کنیم، ولی دیرتر تحویل بگیریم؟ واقعاً این چه نوع مذاکرهایست که در بیانیه نهایی آن نوشته میشود: در دیرترین حالت، شش ماه دیگر میرسد!
انگار مدیریت باشگاه فراموش کرده که فوتبال، یک پروژهی زمانبندیشده است و بازیکن، کالا نیست که شش ماه زودتر سفارش بدهند و امیدوار باشند سر موعد تحویلش بدهند

استقلال امروز به بازیکن احتیاج دارد، نه 6 ماه دیگر!
اگر قرار باشد در نقلوانتقالات با «عدم قطعیت» خرید انجام شود، پس از همین حالا باید به آیندهی پرابهامتر استقلال هم خوشآمد گفت. چون هیچ تضمینی وجود ندارد که یاسر آسانی، در ژانویه هم به استقلال بیاید. ممکن است باشگاه کرهای نظرش را عوض کند، یا شرایطی پیش بیاید که این انتقال به هر دلیلی منتفی شود.
راستی اگر در این شش ماه، بازیکن دچار مصدومیت سنگین و یا افت شدید فنی شد، یا حتی اتفاق غیرمنتظرهتری برایش رخ داد، مثلاً خداینکرده از دنیا رفت، چه کسی پاسخگوی این تصمیم است؟ مگر میشود تیمی با کمبود بازیکن را برای امروز با آدمهایی بست که هنوز در باشگاه قبلیشان هستند و آیندهشان در هالهای از ابهام است؟
در فوتبال حرفهای، خریدهایی که از چند ماه قبل نهایی میشوند چیز عجیبی نیست؛ اما هیچ باشگاهی در دنیا، در بیانیهی رسمیاش وعدهی شش ماه بعد را به عنوان خرید قطعی فعلی اعلام نمیکند! چون این کار برای تیمی که طرفداران آن هر هفته دقیقا به همین دلایل برابر ساختمان باشگاه و ساختمان مالک باشگاه تجمع میکنند، نه فقط از نظر حرفهای بیمعناست، بلکه نوعی بازی با احساسات همان هوادارانی است که به امید حل مشکلات امروز تیمشان، خبر جذب یک وینگر خارجی را میخوانند.
در این میان، یک چیز روشن است: باشگاه استقلال همچنان بین دو مدل تصمیمگیری معلق مانده؛ مدیریتی که در گذشته گیر کرده و وعدهی آینده را میدهد، بیآنکه حال را درک کند که نتیجهاش میشود همین خرید بازیکن برای ترکیبی که هنوز شکل نگرفته، توسط مدیرانی که هنوز تصمیمهای دیروزشان را هم توضیح ندادهاند!