رضا حدادجا رتکلیف بودم یک بار این چهارتا بیشرف رو میکردم تا پایان قراردادشون تو خونه حقوقشونو میدادم
که این گه خوریا برای همیشه تموم بشه
مخصوصا گارناچو و آنتونی که دو سال مونده از قراردادشون
هر زری هم میزدن طبق قانون جریمشون میکردم
به هر دلیل و نا دلیلی ازشون شکایت میکردم
یعنی یه کار میکردم این دو سال ده بار برن تو مرز خودکشی و افسردگی
تا دیگه کسی گه اضافه نخوره