به نام خدا
قالب:غزل
وزن: بحر هزج مثمن محذوف
.
تو ای زیباترین خواهی که من تنها نباشم
تو شادم میکنی تا بندِ این غم ها نباشم
.
بگفتی که بیا همراه هم باشیم امروز
که من شوریده حال از غصّهی فردا نباشم
.
منم مستغرق امواج مو های طویلت
اگرچه مستحق بر موج این دریا نباشم
.
تو یلدایم شدی در فصلِ تاریکِ زمستان
که من غمگین ترین آلالهی سرما نباشم
.
چشاندی بر لبانم طعمِ شیرینِ رسیدن
که من در عاشقی مجنونِ بی لیلا نباشم
.
در این دوران که مردم عاقلان را لعن گویند
چرا ای دوست من از عشق تو شیدا نباشم ؟
.
ز عشقت مست میگردم مجازاتش مهم نیست
همیشه که در این میخانهی دنیا نباشم
.
اگر که ماجرای عشق ما در خواب و رویاست
خدایا فکرِ بیداری ز این رویا نباشم !
.