طرفداری | آندری کانچلسکیس (Andrei Kanchelskis) زاده 23 ژانویه 1969 در شهر کیرووهراد جمهوری شوروی اوکراین سابق یا کروپیوینتسکی در اوکراین امروزی است. او در پستهای هافبک راست و وینگر راست بازی میکرد. آندری از پدری لیتوانیایی و مادری اوکراینی متولد شد و در کودکی با توپهای پلاستیکی، دیدن بازیهای مارادونا و زندگی کنار فوتبالیستی به نام وولودیمیر اونیشچنکو به فوتبال علاقهمند شد. آندری از همان ابتدا به پست مورد علاقه خود در فوتبال نیز فکر میکرد زیرا دوست داشت روزی همانند زبیگنیو بونیک، وینگر یوونتوس باشد اما کمی سریعتر و چابکتر از او، شاید نزدیکتر به وینگر برزیلی یعنی جرزینهو. پس از شروع فوتبال در مدرسه شبانهروزی خارکوف، کانچلسکیس در سال 1986 به تیم بزرگسالان زیرکا کیرووگراد منتقل شد. او در دو فصل بازی برای این باشگاه که در سطح دوم فوتبال شوروی حاضر بود، آمارهای 17 بازی و یک گل در فصل 1986 و 51 بازی و چهار گل در فصل 1987 را به ثبت رساند.

او در سال 1988 به ارتش شوروی فراخوانده شد تا خدمت سربازی را پشتسر بگذارد. در همین دوران و در حین خدمت به ارتش، این بازیکن از دو باشگاه مطرح اوکراینی در شوروی یعنی دینامو کیف و دنیپرو، پیشنهاد همکاری دریافت کرد. دستمزد پیشنهادی دینامو کیف که شامل 250 روبل میشد، کانچلیسکیس را به پذیرش پیشنهاد آنها ترغیب کرد. این بازیکن زیرنظر والری لوبانوفسکی، پیشرفت محسوسی را تجربه کرد. نخستین بازی این بازیکن برای دینامو کیف، دیدار هفته 23 لیگ برتر شوروی برابر شاختار دونتسک بود. او در هفته 28 برابر دینامو مسکو، برای نخستین بار در سطح برتر گلزنی کرد تا فصل نخست همکاری با دینامو کیف را پس از دو گل در لیگ کاپ شوروی، با آمار 13 بازی و سه گل به پایان برساند. او یک فصل دیگر در دینامو حضور داشت و در 20 بازی به میدان رفت. پس از اتمام خدمت سربازی در سال 1990، آندری تصمیم عجیبی گرفت و راهی تیم رقیب یعنی شاختار دونتسک شد. در شاختار، این بازیکن دستمزدی در حدود 700 روبل دریافت میکرد و یک واحد آپارتمان و یک اتومبیل در اختیارش بود. نخستین بازی او در هفته هشتم لیگ برابر دینامو مسکو بود و در ادامه با گلزنیاش برابر متالیست خارکیف و روتور وولوگراد همراه بود. 22 بازی و سه گل در فصل 1990 و پنج بازی و یک گل در فصل 1991، حاصل کار این بازیکن در شاختار بود. 

پس از حضور در بازیهای ملی رده جوانان و بزرگسالان، نوار VHS این بازیکن توسط یکی از استعدادیابهای نروژی سر الکس فرگوسن، سرمربی وقت منچستر یونایتد، به دست این مربی رسید. فرگوسن پس از مشاهده فیلم بازیهای کانچلسکیس و دیدن بازیهای زندهاش در تیم ملی شوروی و شاختار دونتسک، درخواست خرید او را به مدیران منچستر یونایتد ارائه کرد. فرگوسن خرید این بازیکن مستعد روس را نوعی «ریسک موجه» مینامید. منچستر یونایتد برای برآورده کردن درخواست سرمربی خود، 650 هزار پوند هزینه کرد تا کانچلسکیس، ردای سرخ این باشگاه را برتن کند. نخستین بازی این بازیکن برای تیم جدیدش، دیدار هفته 38 فصل 91-1990 بود. او که در اواخر فصل به تیم جدید خود اضافه شده بود، در فصل 92-1991، فرصت بیشتری داشت تا در یک فصل کامل، خود را به کادر فنی تیمش اثبات کند. در ابتدا قهرمانی در سوپرجام اروپا با حضور 90 دقیقهای این بازیکن شکل گرفت. در ادامه، او دروازه شفیلد یونایتد، کریستال پالاس، اولدهام اتلتیک، اورتون و ساوتهمپتون در لیگ، اولدهام و لیدز در لیگ کاپ و ساوتهمپتون در جام حذفی را باز کرد و قهرمانی در لیگ کاپ را به تجربیات این فصلش اضافه کرد. او در این فصل به آمار 42 بازی، هشت گل و یک پاس گل رسید. او در فصل 93-1992، با ثبت سه گل در دیدارهای تیمش برابر لیدز، کوئینزپارک رنجرز و نورویچ سیتی به قهرمانی منچستر یونایتد در لیگ برتر انگلستان کمک کرد و آمار کلی 32 بازی، سه گل و دو پاس گل را به ثبت رساند.

فصل 94-1993، یکی از بهترین فصلهای این وینگر روس در منچستر یونایتد بود زیرا او توانست در 47 بازی فصل، 10 گل به ثمر رسانده و به هشت پاس گل دست یابد. در حالی که منچستر در این فصل با بازیهای فیکس کانچلسکیس و گلزنی او در دیدار برگشت برابر شفیلد ونزدی به فینال لیگ کاپ صعود کرده بود، اخراج این بازیکن در دقیقه 90  فینال لیگ کاپ برابر استون ویلا، به دلیل خطای هند، فرصت جبران نتیجه 1-2 را از از یونایتد گرفت. فصل 95-1994 همراه با گلهای بسیار جذابی از سوی کانچلسکیس بود؛ این بازیکن پس از شروع گلزنی با ناتینگهام فارست، دروازه لیورپول را در هفته ششم باز کرد و سپس به بریس برابر بلکبرن و هتتریک و یک پاس گل برابر منچستر سیتی در بازی رفت و یک گل در بازی برگشت برابر همین باشگاه رسید. از دیگر قربانیان این فصل آندری در لیگ برتر میتوان به اورتون، کریستال پالاس، استون ویلا و آرسنال اشاره کرد. او در این فصل موفق به گلزنی در لیگ قهرمانان اروپا برابر گوتنبرگ سوئد شد و به آمار 39 بازی، 15 گل و پنج پاس گل رسید. اختلاف با فرگوسن، مانعی بزرگ برای موفق خواندن این فصل کانچلسکیس بود. مدیر برنامههای این بازیکن یعنی گریگوری یسائولنکو، پاکتی هدیه را در ملاقات با فرگوسن به او داد؛ هنگامی که فرگوسن بسته را باز کرد، مبلغ 40 هزار پوند را پیش چشمانش دید. فرگوسن این پول را به «رشوه» تعبیر کرد و رابطهاش با کانچلسکیس که پیش از این ماجرا نیز با برخی حواشی این بازیکن درباره بازی کردن و بازی نکردن خراب شده بود، دیگر ترمیم نشد. در پایان فصل، جدایی تنها راه پیشرو برای این بازیکن و منچستر یونایتد بود زیرا فرگوسن قصد داشت تا در این فصل بر روی استعداد جدیدش یعنی دیوید بکهام، تمرکز کند.

در سال 1995، او با نارضایتی کامل از فرگوسن، یونایتد را با پنج میلیون پوند به مقصد اورتون ترک کرد. نخستین بازی این بازیکن برای اورتون، دیدار برابر ساوتهمپتون در هفته نخست لیگ برتر بود. مهمترین خاطره هواداران اورتون با این بازیکن روس، بریس او در هفته 13 برابر لیورپول بود که تیمشان را به پیروزی 1-2 در این بازی رساند. کانچلسکیس پس از ایفای تکنفره نمایش شکست لیورپول، در دیدار برگشت برابر همین باشگاه نیز گلزنی کرد. هتتریک برابر شفیلد ونزدی و گلزنی برابر آرسنال، از دیگر لحظات مهم فصل او بود. کانچلسکیس با ثبت آمار 36 بازی، 15 گل و شش پاس گل، کارنامه بسیار موفقی را از خود در تیم جدیدش ثبت کرد. عمر حضور این بازیکن در اورتون، شش ماه دیگر ادامه داشت زیرا او پس از ثبت شش گل و دو پاس گل در 24 بازی، به دلیل مشکلات مالی تافیها در بازار نقل و انتقالات زمستانی قرار گرفت. آندری که موفق به بریس برابر ساوتهمپتون و گلزنی برابر چلسی شده بود، در نقل و انتقالات زمستانی 1997، باشگاه فیورنتینا در صدد جذب این بازیکن بود و توانست تا با مبلغ رکوردشکن برای بازیکنان روس یعنی هشت میلیون پوند، کانچلسکیس را به فوتبال ایتالیا معرفی کند. ویولا انتظار داشت که حضور این بازیکن آماده در ترکیب تیمش به ماجراجوییهای مهیجی تبدیل شود. نخستین بازی این بازیکن برای تیم جدیدش در هفته 20 سریآ برابر هلاس ورونا شکل گرفت. او تا پایان فصل در 9 بازی به میدان رفت و بازیهای پایانی فصل را به دلیل مصدومیت، از دست داد. فصل دوم همکاری با فیورنتینا نیز به بهبود وضعیت فنی کانچلسکیس کمکی نکرد؛ او پس از ثبت نخستین گل خود با پیراهن این باشگاه برابر باری، مصدومیتهای متعدد و نیمکتنشینی را تحمل کرد تا با گلزنی در آخرین بازی فصل برابر میلان، فصل را با 19 بازی و دو گل به پایان برساند.

پس از کار کردن با مربیانی مثل کلودیو رانیری و آلبرتو مالسانی در فیورنتینا، این بازیکن در جستجوی چالشی جدید برای بازگشت آمادگی خود بود. او در سال 1998، با مبلغ پنج میلیون پوند راهی رنجرز اسکاتلند شد تا برگی جدید را در دفتر فوتبالیاش، باز کند. دو فصل نخست این بازیکن در رنجرز با آمارهای 39 بازی، هشت گل و هفت پاس گل در فصل 99-1998 و 39 بازی و پنج گل در فصل 00-1999 همراه بود. او زیرنظر دیک ادووکات به دو قهرمانی در لیگ، دو قهرمانی در جام حذفی و یک قهرمانی در لیگ کاپ رسیده بود. درگیری با فرناندو ریکسن در تمرینات رنجرز که منجر به شروع اختلافات ادووکات با این بازیکن شد، مقدمات جدایی کانچلسکیس از رنجرز را در فصل 01-2000 فراهم کرد. او که در 11 بازی برای تیمش، دو گل زده بود، در بیست و پنجمین روز سال 2001 میلادی، با قراردادی قرضی راهی منچستر سیتی شد. او از هفته 25 و دیدار برابر لیورپول به ترکیب سیتی اضافه شد و تا پایان فصل، تنها در دیدار مرحله پنجم جام حذفی، بار دیگر برابر لیورپول، گلزنی کرد. 11 بازی، یک گل و دو پاس گل، حاصل حضور کوتاهمدت کانچلسکیس در سیتی بود. سقوط منچستر سیتی به دسته پایینتر، نافرجام بودن مأموریت این بازیکن را نشان داد و این همکاری، طولانیتر نشد. او پس از این تجربه به رنجرز بازگشت اما همکاری مجدد با ادووکات، او را به سوی نیمکتنشینی سوق داد و این بازیکن، حتی پس از جدایی این مربی هلندی نیز به فرم سابقش بازنگشت تا آمار 12 بازی، یک گل و دو پاس گل، آمار آخرین فصل حضورش در اسکاتلند باشد.

پس از جدایی از رنجرز، این بازیکن برای مدتی بدون باشگاه بود تا اینکه گوردون استراکان، سرمربی وقت ساوتهمپتون، پیشنهاد حضور آزمایشی او در تمرینات تیم و متعاقباً ثبت قرارداد، پس از تأیید آمادگی جسمانی را ارائه کرد. کانچلسکیس در تمرینات ساوتهمپتون حضور یافت و این مربی را به تأیید فنی خود، قانع کرد. استراکان، این بازیکن را بازیکنی بیش از حد خوب که تیم ندارد، توصیف کرده بود. با این وجود، کانچلسکیس تنها در دو بازی با پیراهن ساوتهمپتون دیده شد و مابقی مسابقات را از روی نیمکت تماشا میکرد. این نیمکتنشینی طاقتفرسا، باعث شد تا این بازیکن تصمیم عجیبی را در زمان خود بگیرد و با پیوستن به الهلال عربستان موافقت کند. او در دوران حضورش در الهلال، تنها یک گل در راه قهرمانی تیمش در جام پادشاهی عربستان برابر الشعله به ثمر رساند و موفق به بازی در لیگ قهرمانان آسیا شد. او در رقابتهای آسیایی برابر استقلال تهران نیز بازی کرد اما حذف زودهنگام تیمش در این تورنمنت باعث شد تا او بیش از سه بازی در سطح قارهای آسیا دیده نشود. پس از 13 بازی، یک گل و دو پاس گل در عربستان، این بازیکن به روسیه بازگشت و با دینامو مسکو قرارداد امضا کرد. با این وجود، او فقط در چند بازی دوستانه برای این باشگاه به میدان رفت و پس از مدتی، قراردادش با این باشگاه را فسخ کرد. او پس از این ماجرا در تیمهای ساترن رامسکوی روسیه با آمار کلی 37 بازی، چهار گل و سه پاس گل در دو فصل و کریلیا سامارا با آمار 23 بازی، یک گل و یک پاس گل در یک فصل، بازی کرد. او در سال 2007، از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. 
آندری کانچلسکیس در الهلال عربستان و ساوتهمپتون
این بازیکن در سال 1990 به همراه تیم ملی زیر 21 سال شوروی به قهرمانی یورو جوانان رسید و نامش را در فوتبال اروپا مطرح کرد. یکی از دلایلی که فرگوسن به خرید آندری رضایت داد، درخشش او در این تورنمنت بود. او در سال 1989، نخستین بازی ملی خود را برای تیم ملی شوروی، برابر لهستان انجام داد. او در همین سال، نخستین گل ملیاش را برابر تیم ملی لهستان جشن گرفت. کانچلسکیس در یورو 1992 حضور پیدا کرد و در سه بازی آن به میدان رفت. پس از این تورنمنت بود که فروپاشی شوروی اتفاق افتاد تا پرونده ملی این بازیکن در این رژیم، با 23 بازی و سه گل بسته شود. او میبایست پس از فروپاشی، تصمیم میگرفت تا برای کدامین کشور به میدان برود. کانچلسکیس، اصالتی از کشور لیتوانی داشت، در اوکراین متولد شد و در روسیه رشد کرد تا حق انتخاب میان این سه کشور نوپا را داشته باشد. در نهایت، او به دلیل وفاداریاش به مسکو، تصمیم گرفت تا برای تیم ملی روسیه در رده ملی، بازی کند. نخستین بازی ملی او برای روسها در سال 1993 برابر لوکزامبورگ شکل گرفت. او در دومین بازی ملی خود برابر مجارستان گلزنی کرد تا نخستینهایش را بگذراند. او شانس حضور در جام جهانی 1994 را به دلیل اختلافش با سرمربی وقت تیم ملی روسیه و درخواست برای اخراجش، از دست داد تا دیگر این شانس را در دوران بازی خود نداشته باشد. با این وجود، او در یورو 1996 حضور داشت و در دو بازی به میدان رفت. آخرین بازی ملی این بازیکن در سال 1998 برابر تیم ملی اوکراین برگزار شد و او با 36 بازی، چهار گل و چهار پاس گل، ماجراجویی ملی خود را به پایان خود رساند. سرعت انفجاری، قدرت شوتزنی، پابهتوپ صحیح و قدرت دریبلینگ از این بازیکن، یک وینگر کاملاً خطرناک را ساخته بود. او پس از بازنشستگی به مربیگری روی آورد و در تیمهای مختلفی کار کرد. 

از سری خاطرات فوتبالی روز