مطلب ارسالی کاربران
محو در نگاه رونالدو؛ اسطورهای که در ۴۱ سالگی هنوز پرتغال را زنده نگه میدارد
صدای فریاد تماشاچیها توی استادیوم وازگن سارگسیان ایروان، پایتخت ارمنستان، پیچیده بود. دور جدید مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۶ شروع شده بود و تیم ملی پرتغال، با پیراهنهای عنابی خوشرنگشون، وارد زمین شدند. اما همه نگاهها، نه به زمین فوتبال، بلکه به یه نقطه دیگه خیره شده بود: کریستیانو رونالدو. در ۴۰ سالگی، یا بهتر بگیم، ۴۱ سالگی (در سالی که جام جهانی توی آمریکا، کانادا و مکزیک برگزار میشه)، اون هنوزم قلب تپنده تیمی بود که امید یه ملت رو به دوش میکشید.
رونادوی مهار نشدنی پرتغال
همراه با اون، یه پسر کوچولو با چشمای درشت و پر از ذوق، دستبهدست کاپیتان پرتغال، وارد زمین شد. نگاه اون پسر، آینهای بود از تمام احساساتی که رونالدو در طول دو دهه به وجود آورده بود؛ ترکیبی از ستایش بیاندازه، حیرت و یه عشق خالص. مهم نبود که رونالدو از مرکز توجه فوتبال اروپا دور شده و لباس النصر عربستان رو تنش کرده، اون هرجا پا میذاشت، یه هاله از شکوه دورش بود و همه رو زیر سایه خودش قرار میداد.
بازی با ارمنستان، بیشتر از یه برد ساده، نمایش قدرت پرتغال بود. ژوائو فلیکس و ژوائو کانسلو گل زدند، اما این رونالدو بود که با دو گل دیدنی، از جمله یه شوت والی فوقالعاده از فاصله ۲۵ متری، به همه یادآوری کرد که سن فقط یه عدده. شور و شوقی که از خودش نشون میداد، گاهی وقتا باعث حسادت پنهان بازیکنهای جوون اروپایی میشد که باید خستگی بازیهای فشرده لیگهاشون رو پنهان میکردند. رونالدو با حرکات همیشگیش، دستهای باز و فریاد معروف "سیییییی"، هنوزم نماد یه اراده تسلیمنشدنی بود.
البته پشت این همه درخشش، یه زمزمههایی هم بود. "آیا رفتن به عربستان برای فوتبالیستها خوبه؟" این سوالی بود که توی محافل فوتبالی میپیچید. بعضی از منتقدها هشدار میدادند که رویای رونالدو برای جام جهانی ۲۰۲۶ شاید "با اشک تموم بشه". این بحث جدی بود؛ آیا کریستیانو میتونست در ۴۱ سالگی، اون هم بعد از سالها بازی توی یه لیگ با سطح رقابتی پایینتر، هنوزم توی اوج بمونه؟ تیم ملی پرتغال پر از استعدادهای جدید بود؛ برونو فرناندز، برناردو سیلوا، رافائل لئائو. اما واقعیت این بود که پرتغال، با تمام ستارههاش، همیشه زیر سایه کاپیتان تکرارنشدنیش باقی میموند.
فردای اون روز، پرتغال باید جلوی مجارستان بازی میکرد، یه فرصت دیگه برای دیدن این پدیده. اما تصویری که توی ذهن موند، نتیجه بازی نبود، بلکه نگاه اون پسر بود. نگاهی که کاملاً توی روح رونالدو ذوب شده بود و هیچ بحثی درباره سن، عملکرد یا تیمش نمیتونست خدشهدارش کنه. وقتی پرتغال میبرد، همه چی عالی بود و کشور غرق در شادی میشد. اما وقتی میباختند، یه درام تلخ شروع میشد، با بحثهای بیپایان درباره پایان دوران رونالدو. اما برای اون پسر، و میلیونها نفر دیگه، نگاهشون به رونالدو هیچوقت عوض نمیشد. اون تا وقتی که خودش میخواست، توی تیم ملی میموند و میراثی رو میساخت که بعید بود پرتغال دیگه بازیکنی به اون بزرگی و تاثیرگذاری رو به خودش ببینه. این فقط یه داستان از فوتبال نبود؛ داستانی بود از فداکاری، شهرت، فشار و یه عشق بینهایت که یه اسطوره رو تعریف میکرد.
فداکاری رونالدو
برای اخبار بیشتر از رونالدو کلیک کن
خلاصه بازی ارمنستان و پرتغال مقدماتی جام جهانی 2026