مطلب ارسالی کاربران
در باب شرایط فعلی منچستر یونایتد؛ شخصیت، حلقه گمشده!
سلام خدمت همه دوستان عزیز. بالاخره آزاد شدیم. به خاطر بحث با یه ارزشی به درد نخور. مهم نیست. دوست دارم یه تحلیل جامع درباره وضعیت منچستر یونایتد، تیم مورد علاقمون برم. ببینیم مشکل واقعا کجاست. حرف زیاده، مطمئنم که خیلی از حرفامم یادم میره بنویسم. تا جایی که یادم باشه مینویسم.
.
اول، توی استراتژی همیشه اول نگاه میکنن که شرایط فعلی چیه، ما کی هستیم و کجاییم. که بعد بفهمیم کجا میخوایم بریم. اول ببینیم منچستر یونایتد چه جور تیمیه. تیمی که ارزش هاش قدرت، ثروت، شهرت و موفقیته. ریشه دار و اصیل ولی علاقه مند به نشان دادن قدرتش. برخلاف لیورپول که تا همین امسال از این مسائل دور بوده، یونایتد همیشه محل بازیکنان مشهور و کاریزماتیک بوده. ترسی از اشاره شدن بهش نداره. اگه انواع کاریزما رو در نظر بگیریم، لیورپول از نوع تمرکز و گرمی و یونایتد از نوع اقتداره. منچستر یونایتد خاندان لنیستره و لیور خاندان گریجوی.
.
وقتی شما از این سبک استفاده میکنی، مزایایی داره و معایبی. مزایاش اینه که شما همیشه تو چشمی! توجه و به دنبال اون ثروت و پایگاه فرهنگی و اجتماعی خصوصا از نوع بین المللی به دست میاری. برای بازیکنان و مربیان و اسپانسرها مقصد جذاب تری هستی. دیرتر از بین میری چون اسمت بزرگه. و اسم بزرگت میتونه برای مدت طولانی، زنده و قوی نگهت داره. اما معایبش، اینه که همیشه تو چشمی! با یه اشتباه کوچیک، از کاه کوه ساخته میشه. حاشیه ها سریع تر پیدات میکنن. جنگ روانی اطراف باشگاه زیاد میشه. سقوطت شیب سریع تری داره و مدیریت روابط عمومی و تصویر تیم، مهم ترین کاره. لیور تقریبا خلاف ماست. یه جو درونی پرآشوب و قدرتمند (به شعارشون توجه کنین میفهمین) ولی در بیرون کم سر و صدا. فقط شور باشگاه معروفه نه خودش. در این مورد، یونایتد تیمیه شبیه ایالات متحده آمریکا و لیور شبیه چین.
.
خب، فکر کنم متوجه شدین که دقیقا چه خبره. تیم ما باید مدیریت اقتصادی، رسانه ای و سلسله مراتبی خوبی داشته باشه و چابک باشه تا بتونه چنین فضایی رو مدیریت کنه. اما سوال مهم اینه، سرمربی ما باید چه جوری باشه؟ طبق چیزی که گفتم، مدیریت افراد، رسانه، روحیه و شیمی تیم، مهم ترین مهارت های مربی مناسب ماست. ما نیاز به یه نخبه تاکتیکی نداریم. نیاز به یه نخبه شخصیتی داریم. موفق ترین مربیان ما، یعنی فرگی و بازبی، هر دو این شکلی بودن. بازبی نسبت به زمان خودش آدم مشهوری در فوتبال بود و یونایتد دهه 50 معروف بود. بچه های بازبی معروف بودن. اون یه نابغه تاکتیکی نبود اما بلد بود استعدادا رو ببینه، کشف کنه، پرورش بده و روند پیشرفتشون رو مدیریت کنه. کاری که فرگی یه درجه بهتر از بازبی در هه 90 و 00 انجام داد. فرگی استاد مدیریت بازیکنای دردسرساز، کشف استعداد، کنترل روند پیشرفت و از همه مهم تر، یه نخبه در مدیریت رسانه، روابط عمومی و بازیای روانی بود.
.
خب، سوال بعدی اینه، چندتا مربی در فوتبال امروز، توانایی همچین کاری رو دارن؟ کارلو آنچلوتی، زین الدین زیدان، یورگن کلوپ + آنتونیو کنته. کنته تو رابطه با بازیکنا ضعیفه ولی باز میشه جزو این دسته حسابش کرد. اگرچه مطمئنم تو این تیم موفق نمیشه. توی سرمربیای پسا فرگوسن، اوله یه نسخه ضعیف از این ویژگیا رو داشت. و همه متفق القولن که اگه فصل سوم به جا یا در کنار رونالدو، هافبک خریداری میشد، تیم برگشته بود. اگر مثلا الان سال سوم پسا فرگی بودیم، میگفتم میشه جو تیم رو با آوردن شخصی مثل گواردیولا عوض کرد. تیمو شبیه بارسلونا، تبدیل کرد به یه تیم که بر اساس شخصیت های فنی و یه فلسفه بازی مشخص و ارزش های فوتبالی اداره میشه. ولی الان، خیلی دیره.
.
عزیزان، مربیایی مثل توخل، گلاسنر، آموریم و حتی گواردیولا نمیتونن توی تیم ما موفق بشن. ما نیاز به شخصیت هایی داریم که بتونن ارابه ها رو دور فضای تیم حلقه کنن. کسی که از داشته هاش استفاده کنه. خودم فکر میکنم با توجه به نیومدن آنچلوتی، زیدان و کونته، گزینه های من بازگشت اوله یا گرت ساوتگیته.
هیچ کدوم کامل نیستن. خصوصا ساوتگیت. اما درباره اوله میشه حرف زد. کسی که تونسته با دخیای افت کرده، خط هافبک فاجعه مک فرد، وینگ راست 18 ساله و نوک 34 ساله فینال لیگ اروپا بره، نیمه نهایی حذفی و تا یک سوم پایانی فصل پا به پای سیتی پیش بره، با این تیم خیلی کارا میتونه بکنه. ساوتگیت هم اگه سرمربی بشه، رسانه ها و فشار روی تیم به صفر میرسه. حداقل برای یک سال. چون کسی جرات نداره بهش بتوپه و جدای از اون، خودشم کنترل رسانه و جو تیم رو بلده، دقیقا بر خلاف دانش تاکتیکیش.
.
من خودم خیلی به آموریم امید داشتم اما از من نخواین وقتی تیم اوله با اون وضعو دیدم (اصلا فلیک و باقی که تیمو تو یه سال منفجر کردن به کنار) مقایسه نکنم با آموریم. آموریم الان بالای سی بازی (تقریبا یه فصل کامل!) مربی این تیمه. من هیچ ایراد تاکتیکی از آموریم نمیپذیرم بعد یک سال. مهره های دفاعی ما فقط از آرسنال ضعیف ترن. همه جور دفاعم داریم. نباید تیم انقدر توی فاز بدون توپ آشغال بازی کنه. با توپ که اصلا حرف نمیزنم. خیلی بدیم.
از من نخواین وقتی اوله رو دیدم، بیام تقصیرو گردن بازیکنا بندازم. کونیا و امبومو قشنگ کلافه بودن. کونیا که فهمید منظم بازی کردن فایده نداره شروع کرد بازی چریکی شاید بتونه یه کاری بکنه.
آموریم ناامیدم کرد. ایراد تاکتیکی بعد یه سال قابل قبول نیست.