رضا رضاییمن به عنوان طرفدار استقلال و از مخالفین سرسخت مربیان ایرانی  نظرم کاملا مخالف نظر آقای بنا هست بنا بر استدلال خود ایشون که نظم و دیسیپلین آلمانی رو پیش کشیدن
از ایشون باید پرسید کدوم نظم و دیسیپلین آلمانی به آقای هاشمیان مجوز می ده بر نیمکت یکی از پرطرفدارترین تیم های ایران بشینه؟ با چه سوابقی؟ با طی چه مراحلی در مربیگری در فوتبال ؟ ایشون کجا آزموده شدن و کجا مورد سنجش قرار گرفتن که نیمکت یکی از مهمترین تیم های ایران رو به ایشون دادن؟
اگر معیار نظم هست وقتی شما رو در جایگاهی که شایستگیش رو ندارید می ذارن و شما می پذیرید در حقیقت فرصت طلبانه رفتار کردید ایشون می تونن نشون بدن که مربی خوبی هستن وقتی که به جای رشد گلخانه ای ,رشد طبیعی از مدارج پایین مربیگری و کسب تجربه رو سرمشق قرار بدن
هیچ منطق و نظم و دیسیپلین آلمانی مجوز ترقی ناگهانی و پرش های ناگهانی در بدست آوردن شغل رو نمی ده بنابراین نباید بر طبل توخالی مربی ایرانی با رمانتیسیسم مختص ما ایرانی بیهوده کوبید.
در مورد مربی جدید هم به نظرم باز هم انتخاب درستی نیست چون ایشون هم چیزی برای ارائه نخواهد داشت چون نه تجربه آنچنانی دارند و نه سوابق قابل ملاحظه ای در حقیقت ایشون در قواره یک دستیار هستن که در هیاهو و جو گیج طرفداری  انتخاب شدن.
صحبت از مامیچ شد این اواخر که می تونست به فوتبال ایران چیزی اضافه کنه و قطعا باعث ارتقا سطح فوتبال در ایران می شد و انتخاب بجایی بود که می شد حدس زد راه به جایی نمی بره.
من خطابم به طرفداری های فوتبال هست که یکبار برای همیشه بپذیرند که مربی بیسواد  ایرانی جز آنکه فوتبال را به ابتذال بکشه چنان که هر هفته می بینیم آورده ای نخواهد داشت و همه تیم های بزرگ بر سر مربی خارجی پافشاری کنند حتی اگر تیم رقیب باشد.