روزی که پپ گواردیولا، موفق ترین مربی جهان در 5 سال گذشته بطور رسمی کار خود را در باشگاه متمول مونیخی آغاز کرد تا تمامی انتظارها برای دیدن تیم تحت هدایت این مرد جوان اسپانیای که خیلی ها او را فیلسوف نوین فوتبال می دانستند به پایان برسد.
هنگامی که بایرنی ها در ژانویه 2013 به صورت رسمی اعلام کردند که پپ در فصل آینده بر روی نیمکت این تیم خواهد نشست تقریباً اکثر کارشناسان و فوتبال دوستان در سرتاسر دنیا از شنیدن این خبر متعجب شدند. خیلی ها رفتن وی به بایرن را نشانه ضعف این مربی جوان می دانستند، در حالی که بیشتر بزرگان دنیای فوتبال مانند کرایوف، هیتسفیلد، دل بوسکه و... با تایید کار پپ این تصمیم را نشانه تیزهوشی و پایبند بودن او به اصول فوتبالی اش و تشابه ساختاری بایرن با بارسلونا می دانستند.
البته در این یادداشت قصد نداریم که به علتهای پیوستن گواردیولا به بایرن بپردازیم، زیرا که در همان روزهای ابتدایی تایید خبر آمدن او به بایرن، در یادداشتی مفصل دلایل اصلی تصمیم او را بازگو کرده بودیم، و فقط با توجه به اینکه از فردا شب فصل جدید بوندسلیگا آغاز خواهد شد، قصد بر این است که در این مطلب سیر کاری بایرن مونیخ در طی مدت زمان شروع کار پپ تا کنون را بررسی کنیم.
در ابتدا مروری می کنیم به ورودی ها و خروجی های بایرن تا به اینجا؛
مونیخی ها در تعطیلات نیم فصل قبل، یان کیرچهوف مدافع میانی جوان ماینتس را که عضو تیم زیر 23 ساله های آلمان نیز بود به خدمت گرفتند، اما یقیناً مهمترین خرید بایرن در این فصل که شاید بتوان حتی به عنوان مهمترین نقل و انتقال این فصل اروپا از آن نام برد پیوستن ماریو گوتزه جوان از تیم دورتموند به بایرن بود، انتقالی که سرشار از جنجال بود به شکلی که هنوز هم تبعات آن در میان مدیران دو تیم مشاهده می شود، سومین خرید بایرن که آن هم خالی از جنجال نبود پیوستن تیاگو آلکانترا اسپانیایی از بارسلونا به این تیم بود که البته حضور این بازیکن با توجه به ترافیک بالای بازیکنان خوب در خط هافبک بایرن، بازخورد خوبی در میان طرفداران مونیخی نداشت، هرچند که مطمئناً مدیران و سرمربی بایرن با آینده نگری مناسبی این بازیکن توانمند را به خدمت گرفته اند.
از طرفی ماریو گومز مهاجم ملی پوش و گلزن بایرن مونیخ که در سیستم و تفکرات پپ جایی برای خود نمی دید از این تیم راهی فیورنتینا ایتالیا شد، امره چان بازیکن جوان بایرن هم که از محصولات آکادمی خود مونیخی ها بود به صورت مشروط با قراردادی 4 ساله به لورکوزن پیوست، ضمن اینکه آناتولی تیموشچوک اوکراینی نیز به صورت آزاد راهی تیم سابق خود دینامو کیف اوکراین شد.
از زمانی که تمرینات بایرن زیر نظر مربی جوانش شروع شد، تقریباً هر روزی که می گذشت گمانه زنی ها و البته مصاحبه ها راجع به سبک فوتبال بایرن در فصل پیش رو بیشتر از قبل می شد. اکثر بازیکنان بایرن در طی این مدت لب به تحسین تفکرات مربی جدید خود گشودند و فلسفه کاری و روش و نوع تمرینات او را متنوع و شگفت انگیز می دانستند.
بایرن تحت هدایت گواردیولا تا پیش از اولین دیدار رسمی خود در سوپر کاپ آلمان برابر دورتموند، به نحوی کار کرده بود که باعث شگفتی اغلب مربیان و کارشناسان فوتبال در اروپا شده بود. آنتونیو کنته سرمربی جوان و موفق یوونتوس ایتالیا پس از دیدن بازی بایرن در برابر تیم برشیا در مطلبی عنوان کرده بود که:" بایرن پپ به شدت خطرناک تر و زهردارتر از تیم فصل قبل است، و من در حین دیدن بازی بخاطر اینکه گواردیولا بارها تغییر سیستم داد نتوانستم متوجه شوم که سیستم اصلی آنها چیست."
پپ که خود آموزش دیده و رشد یافته در سیستم لامسیا بوده است، حتی در دیدار برابر تیم سابق خود یعنی بارسلونا با سیستم و سبکی جدید بایرن را روانه میدان کرد و در انتها توانست آبی اناری ها را که چند بازیکن اصلی خود را به همراه نداشتند با حساب 2 بر 0 شکست دهد، اما نکته جالب توجه و بارز این دیدار درصد مالکیت توپ بیشتر مونیخی ها نسبت به بارسلونا بود، که این اتفاق بعد از چیزی حدود چهار سال برای کاتالان ها رخ می داد، مسئله ای که حتی در دیدار دوستانه پیش فصل دو سال قبل این دو تیم که بارسلونا با مربی گری پپ و تقریباً تیم دوم خود بازی می کرد هم رخ نداده بود، بارسایی ها که حتی در دو شکست سنگین فصل قبل خود مقابل همین بایرن در مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا حداقل از لحاظ تملک توپ نسبت به حریف برتری داشتند، حالا با توجه به حضور پپ بر روی نیمکت بایرن مونیخ که همراه با تغییرات چینش زیادی از جمله بازی کردن فیلیپ لام بهترین دفاع راست حال حاضر فوتبال دنیا در خط میانی و به عنوان هافبک دفاعی و تغییر سیستم بازی به 3-3-4، نه تنها نتیجه را به باواریای ها و مربی سابق خود واگذار کردند، بلکه از لحاظ درصد مالکیت توپ هم نیز در برابر این تیم شکست خوردند.
بعد از پایان دوران تمرینی بایرن در ترنتینو و شروع دیدارهای دوستانه جدی، می شد اثرگذاری این مربی بر پیکره تیمش را تا حدود زیادی مشاهده کرد.
اما در شب دیدار سوپر کاپ فوتبال آلمان گواردیولا و شاگردانش و البته خیلی از هواداران بایرن متوجه شدند که تیمشان با تمام تغییرات و تحولات رخ داده در درونش که موجب تحسین اغلب کارشناسان شده بود، هنوز تا رسیدن به دوران آرمانی و نظم و هارمونی بایرن در فصل گذشته که مرهون زحمات فراوان یوپ هاینکس بزرگ بود فاصله دارد.
بایرن در برابر دورتموند و شاگردان یورگن کلوپ که زخم عمیقی را در قلبشان بخاطر شکست دقیقه 90 در فینال فصل گذشته لیگ قهرمانان احساس می کردند به بدترین نحو ممکن دچار زحمت شد و در پایان با حساب 4-2 بازی را به رقیب واگذار کرد تا هم اولین جام فصل از دست گواردیولا و یارانش خارج شود و هم اینکه اولین تقابل این دو مربی خوش فکر به سود مرد وستفالنی به پایان برسد.
بایرن در این دیدار با استفاده از سیستم چهار سه سه و گذاشتن تیاگو آلکانترا خرید جوان خود در پست 6 و مرکز خط میانی، و از طرفی آوردن توماس مولر به مرکز زمین و بردن ماریو ماندژوکیچ به کنار خط طولی! و بازی دادن به شکیری در پست 9 کاذب بازی را شروع کرد.
هرچند که نبود چندین مهره اثر گذار مانند ریبری، نویر و مارتینز در ترکیب این تیم، عدم رسیدن به آمادگی کامل بازیکن قلب تپنده میانه میدان بایرن یعنی شواین اشتایگر، اشتباهات فاحش تام اشتارکه درون دروازه و مدافع باتجربه ای مانند فن بویتن در خط دفاع و بی دقتی بازیکنان بایرن در زدن ضربات نهایی در رخ دادن این شکست بی تاثیر نبود، اما در عین حال نمی شد از بازی فوق العاده هماهنگ، پرس بسیار هوشمندانه و سنگین، سرعت بالا در ضد حملات و انگیزه فراوان کلوپ و یارانش در این بازی چشم پوشی کرد. ضمن اینکه این بازی به خوبی نشان داد که تغییر سیستم بایرن علاوه بر اینکه مزایایی مانند سرعت بیشتر برای این تیم دارد، اگر به صورت غیر اصولی و با تغییر پست بازیکنان رقم بخورد راهی جز شکست در دیدارهای سخت و مهم و در برابر حریفانی قدرتمند مانند دورتموند که پرس شدیدی را در میانه میدان اعمال می کنند نخواهد داشت.
چند شب پس از واگذاری سوپر کاپ، بایرنی ها در رقابتهای چهارجانبه آئودی کاپ در اولین دیدار خود به مصاف تیم سائوپائولو رفتند، تیمی که همواره جزو تیمهای خوب و قدرتمند فوتبال باشگاهی برزیل بوده است در برابر مونیخی ها چیزی جز یک تعقیب کننده بازی و توپ بیشتر نبود، بایرنی ها در این بازی هم با سیستم جدید خود بازی کردند که باز هم لام در خط میانی دیده می شد ضمن اینکه خاوی مارتینز در قلب خط دفاعی بایرن و یک خط عقب تر از پست اصلی خود بازی می کرد، و در شبی که باواریای ها موقعیت های مسلم فراوانی را از دست دادند در آخر با حساب 2-0 حریف خود را شکست دادند.
در شب فینال این رقابتها، بایرن این بار به مصاف حریفی مقتدرتر به نام منچستر سیتی انگلستان رفت، هرچند که شاگردان پپ در این بازی هم سرعت و حفظ توپ بالای خود را توانستند به حریف تحمیل کنند اما این بار نقاط ضعف دیگری مانند کند بودن بازیکنی مثل خاوی مارتینز در قبل دفاع این تیم به چشم می آمد. نقطه ضعفی که در نهایت باعث شد تا فوروارد اسپانیایی و تازه وارد سیتی از آن نهایت استفاده را ببرد و تک گل تیمش را به ثمر برساند.
هرچند بایرنی ها با جبران گل خورده در انتها توانستند با حساب 2-1 حریف خود را مغلوب کنند اما مشخصه بارز این دیدار جواب ندادن مناسب مارتینز در پست غیر تخصصی اش بود که همین امر باعث شد خط دفاع بایرن در این بازی به علت کندی عکس العمل در قلب خود و همچنین سرعت بالای ضد حملات حریف چندین بار با مشکل روبرو شود.
قطع به یقین پپ و دستیاران او تمامی این مسائل و موارد را دیده و برای برطرف کردن آن برنامه خواهند داشت، اما چیزی را که نمی توان کتمان کرد احساس شک و تردید اغلب هواداران بایرن نسبت به سیستم و تفکرات این مربی است.
در حالی که فقط یک روز تا شروع بوندسلیگا در فصل جدید باقی مانده است، بایرن گواردیولا حتی برای هواداران خود نیز تا حدودی ناشناخته به نظر می رسد، وقتی به تمام بازی های پیش فصل بایرن نگاه می کنیم سرعت بیشتر و تنوع بیشتر از لحاظ نوع بازی و تغییر سیستم در بازی این تیم را به وضوح مشاهده می کنیم، اما از طرفی نگرانی هواداران از آینده این تیم را نیز باید به آپشن های حال حاضر آن اضافه کرد.
عدم بازی کردن گوتزه در مسابقات پیش فصل به علت مصدومیت که باعث نامشخص بودن نقش او در تفکرات مربی جوان این تیم برای هواداران شده است، ترافیک شدید ستاره ها در خط میانی که بی شک منجر به نیمکت نشین شدن حداقل دو نفر از آنها خواهد شد که شاید این امر در اواسط کار باعث ایجاد حاشیه شود، تغییرات پست عجیب بازیکنان توسط پپ، عوض شدن سیستم تیم موفق فصل قبل، و از طرفی اقتدار بایرن در فصل گذشته بوندسلیگا، جام حذفی آلمان و لیگ قهرمانان اروپا و کسب سه گانه به همراه یوپ هاینکس که فقط با استفاده از یک سیستم و به علت شیوه صحیح به کار گرفتن از بازیکنان و مهره های تیم، داشتن نیمکتی قوی و نظم و کار تیمی قدرتمند بدست آمدند، همگی باعث بوجود آمدن شائبه ها و نگرانی ها و البته بالا رفتن سطح توقع طرفداران بایرن مونیخ در مورد تکرار موفقیت های بهترین تیم حال حاضر اروپا در فصل پیش رو شده است.
اینکه سیستم اصلی بایرن در طول مسابقات فصل چه خواهد بود شاید زیاد مورد توجه نباشد، زیرا با توجه به کیفیت بالای بازیکنان این تیم مطمئنن بایرن خواهد توانست در کمترین زمان خود را با هر سبکی تطبیق بدهد، اما بی شک گواردیولا و دستیارانش به علاوه مدیران بایرن می دانند که بازی گرفتن درست از ستاره های بایرن در کنار استفاده از سیستم چرخشی مناسب، درست مانند همان کاری که یوپ در فصل گذشته انجام داد، می تواند ضامن موفقیتهای دوباره بهترین تیم باشگاهی تاریخ فوتبال آلمان باشد.
در این جا می توان به مثالی قدیمی در فوتبال اشاره کرد که؛ یک مربی خوب هیچگاه به ترکیب تیم برنده دست نمی زند. مثالی به ظاهر نخ نما شده و کهنه که اما هنوز هم می توان به آن تکیه کرد.
هنگامی که به راندمان کاری سال گذشته ستاره های بایرن، کار گروهی و نتایج کسب شده آنها نگاه می کنیم، می بینیم که اگر پپ بتواند تفکرات خود را در قالب همان سیستم و ترکیب فصل قبل پیاده کند بدون شک نتایجی به مراتب شگفت آور تر از آن چیزی که می تواند تصور کند کسب خواهد کرد.
با توجه به نقل و انتقالاتی که پیش تر به آن اشاره شد، می توان به این نتیجه رسید که بایرن با حفظ اسکلت اصلی تیمش به علاوه اضافه کردن سه بازیکن جوان و آینده دار به ترکیب خود حتی نسبت به سال قبل نیز تیمی بهتر و کاملتر را در اختیار دارد.
در عین حال چیزی کمتر از دو ماه از شروع کار پپ در مونیخ می گذرد، اما می توان در همین مدت کوتاه تاثیر گذاری بالای او بر روی سبک بازی هجومی بایرن را مشاهده کرد، جایی که تنوع بالای برنامه های هجومی و سیستمی بایرنی ها در طول مسابقه می تواند باعث غافلگیر شدن هر حریفی شود، اما نباید از این امر نیز غافل شد که هر سیستمی در دنیای فوتبال بعد از مدتی توسط حریفان به بهترین شکل آنالیز و خنثی می شود و این دقیقاً همان چیزی است که پپ تجربه اش را در اوخر دوران حضورش در بارسا بدست آورده و باید در مونیخ برای آن راه چاره ای بیاندیشد و چه چاره ای میتوان بهتر از تلفیق سبک تیکی تاکای مورد علاقه گواردیولا با سیستم 1-3-2-4 سنتی مونیخی ها یافت؟
جایی که تنوع برنامه های هجومی در کنار قدرت بدنی بالای خط میانی و دفاعی، پرس تیمی شدید و مناسب مخصوصاً توسط دو هافبک دفاعی تیم، به اضافه دروازه بانی مطمئن مانند مانوئل نویر در درون دروازه، می تواند منجر به پیدایش سبکی نوین، کم اشتباه تر و بالغ تر از تیم رویایی بارسلونا در فصول گذشته شود.
و حالا همه چیز در دستان پپ گواردیولا سرمربی خوشفکر و جوان مونیخی ها است. هر چند که نمی توان با قاطعیت راجع به عملکرد بایرن گواردیولا در این مدت کوتاه نظر داد ولی این را می توان گفت که تیم او در این مدت کوتاه سریع تر، متنوع تر ولی نگران کننده ظاهر شده است، اما بدون شک او خواهد توانست در طی مدت قرار داد سه ساله خود، با کمک ستاره های تیمش بر مشکلات پیش رو غلبه کند و راه موفق یوپ هاینکس بزرگ را در مونیخ ادامه دهد. اما او فقط باید بخواهد که از اشتباهات گذشته اش در بارسلونا و همین مدت زمان اندک حضورش در آلمان درس بگیرد.
او باید بداند و یقیناً می داند که بر روی صندلی مردی نشسته است که بایرن را در فرش تحویل و در عرش تحویل داد، تیمی که اکنون در اختیار مرد جوان اسپانیایی است، میراث مردی است که توانست بعد از دوازده سال پرچم بایرن را بر قله فوتبال اروپا به اهتزاز در بیاورد، او باید بداند و یقیناً می داند که حفظ آن پرچم در بالای قله افتخار تنها خواسته هواداران بایرن است.
آیا پپ در بایرن مونیخ موفقیتهای خودش و یوپ هاینکس را تکرار خواهد کرد؟ باید منتظر ماند و دید.
نظر شما چیست؟