از آنجايي كه طي چند سال اخير موج ملي سازي در كشور به راه افتاده و هر روز با ملي شدن يك بخش مواجه مي شويم، در فوتبال هم اين اتفاق در حال رخ دادن است!!! همانطور كه همه بي صبرانه منتظر ملي شدن اينترنت در كشورمان هستيم و پروژه هاي صنعتي و علمي هم از نوع ملي در حال اجرا شدن هستند كم كم لذت ملي شدن در فوتبال را نیز در حال چشيدن هستيم.!!!
در همين راستا مسئولين و بزرگان فوتبال هم بي كار نبودند و با به كارگيري آخرين تفكرات حرفه اي خود و مشاوران زبردست خود در حال ملي كردن ليگ برتر فوتبال كشور هستند تا مانند خوردروسازی این بار فوتبال نیز شتاب حاصل از ملی شدن را تجربه کند! البته این طرح ها مشکلی که دارند این است که موقتی هستند و تا فرصت اجرا پیدا می کنند خیلی زود منتفی می شود. در این مطلب نگاهی داریم به این طرح های منحصر به فرد فدراسیون فوتبال:
خودكفايي در امر دروازباني با ممنوعيت واردات دروازبان خارجي!!!
مشكلات دروازباني در فوتبال ايران دقيقا بعد از خداحافظي احمدرضا عابدزاده آغاز شد و دروازباناني مانند هادي طباطبائي، داوود فنائي، ابراهيم ميرزاپور و چند تن ديگر با حضور مقطعي خود در درون دروازه تيم ملي نتوانستند جاي خالي دروازبان بزرگي مثل عابدزاده را پر كنند. البته در اين چند سال اخير مهدي رحمتي توانسته تا حدودي اين مشكل را در تيم ملي رفع كند که او نیز فعلاٌ مورد غضب جناب کی روش قرار گرفته است. و اما بزرگان فوتبال ايران در مواجهه با اين مشكل بيكار نبودند و به منظور رفع آن، جذب دروازبان خارجي را براي تيم هاي ليگ برتري ممنوع اعلام كردند! البته مشخص نشد اين امر به چه منظوري انجام شد چون با آزاد بودن تيم هاي ليگ يكي براي جذب دروازبان خارجي اين ترفند عملا حالت خنثي به خود گرفت! چون اگر به بحث سازندگي باشد كه تيم هاي ليگ برتري با توجه به عدم ثبات مديريتي هيچ گاه در فكر آينده سازي نيستند و به موفقيت هاي لحظه اي چشم دوخته اند و براي اين منظور چند دروازبان نامي از قبيل مهدي رحمتي، محمد محمدي، رحمان احمدي،سوشا مکانی، عباس محمدي و ... مدام در حال چرخش بين تيم هاي ليگ برتري بودند، بدون اينكه دروازبان جديدي از دل تيمهاي ليگ برتري ظهور كند. باتوجه به سطح ليگ يك مي توان اين نكته را در نظر گرفت كه اين تيم ها نمي توانند از دروازبانهاي بزرگ استفاده كنند و مي توانند بهترين منبع براي ساختن دروازبانهاي جوان باشند كه به واسطه بازي در اين تيم ها ميدان ديده شده و توانايي بازي در سطح بالاتر يعني ليگ برتر را پيدا كنند، اما با توجه به آزاد بودن اين تيم ها به جذب دروازبان خارجي هرساله شاهد حضور تعداد زيادي از اين دروازبانهاي بي كيفيت در ليگ يك بودیم که درنهایت نیز کل قانون برداشته شد بدون اینکه دلیل اجرا شدن و سپس لغو آنرا بدانیم!
باشگاه ملي قرارداد ملي!!!
دخالت در مبالغ قرارداد بازيكنان از ديگر اقدمات جهت ملي سازي ليگ برتر است كه هرسال با شدت بيشتري انجام مي شود و گفته می شد قربانیانی هم خواهد داشت که هنوز نداشته است! در اينكه بازيكنان فوتبال در ايران نسبت به كيفيتشان پول هنگفتي دريافت مي كنند هيچ شكي نيست ولي مطمئنا براي حل معضل حيف و ميل در ورزش اين راه درستي نخواهد بود و هيچگاه هم نمي تواند موثر واقع شود. ترفندهاي باشگاهها و بازيكنان براي دور زدن اين قانون به قدري حرفه اي شده است كه فدراسيوني ها را هم گيج كرده است! اهداي خانه، ماشين و امتيازات ديگر به بازيكنان و يا بستن قرارداد دوم از راههايي هست كه به راحتي مي توان از قانون سقف قراردادها گريخت. حال منتظر مي نشينيم تا ببينيم در این مورد فدراسيون کوتاه خواهد آمد يا بازيكنان!!! البته این طرح نیز عملاٌ شکست خورده تلقی می شود، چرا که این فصل مسولین فدراسیون چندان وارد مساله قراردادها نشدند تا به صورت زیر پوستی عقب نشینی خود را اعلام نمایند.
ليگ برتر ملي و سهام عدالت!!!
در راستاي عدالت محوري تيم هاي تهراني هر روز با تلاش هاي نمايندگان زحمتكش استان هاي مختلف بين استانهاي محروم از ليگ برتر تقسيم شدند تا بدين ترتيب جوانان اين شهرها هم از نعمت باشگاه ليگ برتري برخوردار شوند. نكته اي كه در اين طرح ملي به آن توجه نشده بود سابقه و پيشينه ي باشگاهها بود كه البته در مقابل شور و شوق جوانان استان هاي محروم اصلا قابل مقايسه بود!!! بدين ترتيب تيم هايي چون تراكتورسازي تبريز، گهر درود و ملوان بندر انزلي كه با سال ها تلاش و حمايت طرفدارانشان جواز حضور در ليگ برتر را بدست آورده بودند نبايد زياد به خود می بالیدند زيرا استانهايي همانند قم و همدان و قزوين بدون كوچكترين تلفات(!!!) صاحب تيم ليگ برتري شده اند كه لذتش به مراتب بيشتر از سالها تلاش و در نهايت رسيدن به مقصود است! عدم نتیجه گیری اکثر تیم های منتقل شده و نیز استقبال کم تماشاگران از بازی های این تیم ها، طرح مزبور را نیز به طرح شکست خورده دیگری تبدیل کرد.
کسر امتیاز برای تنبیه تماشاگران
کسر امتیاز از تیم هایی که تماشاگرانشان مرتکب تخلف شده اند جدیدترین شاهکار فدراسیون ایران در راه بی همتا شدن است که انتقادات شدیدی در پی داشته است. به نظر می رسد با جوی که به وجود آمده این طرح نیز به سرنوشت طرح های شکست خورده قبلی مبتلا شود. البته هنوز فدراسیون و کمیته انضباطی تسلیم انتقادات نشده اند و به اجرای این قانون من درآوردی اهتمام می ورزند.
اين موارد از جمله طرح هاي اساسي براي ملي سازي ليگ برتر ايران بود كه با افزودن مواردي ديگر كه در حوصله ي بحث نمي گنجند مي توان اميدوار به داشتن يگ ليگ پوياي ملي بود كه ما را به داشتن يك تيم ملي قدرتمند اميدوار خواهد كرد!
وعده ي ما مشاهده ي بازيهاي ليگ برتر ملي از رسانه ي ملي و پيگيري آخرين اخبار آن از اينترنت ملي!!!