دو سال قبل، زمانی که لیونل مسی - که خوشایند مادریدی ها باشد یا نه، بهترین بازیکن دنیای فوتبال و چه بسا تمام تاریخ است - سومین توپ طلایش را با شایستگی و با خلق رکورد خیره کننده 50 گل در لالیگا بدست آورد، عده ای این انتخاب بازیکنان و مربیان فوتبال را با این استدلال که مسی هیچ عنوان تیمی بدست نیاورده است، زیر سوال بردند. همان ها که امسال عاجزانه تلاش می کنند رونالدو را در کنار مسی (فاتح بهترین لالیگای تاریخ و ال پیچیچی) و ریبری (فاتح هر سه جام معتبر) شانس اول کسب این عنوان بدانند.
مرور روند وقایع سالهای اخیر، این احساس فروخفته - نگوییم عقده بهتر است - را بهتر تشریح می کند. رونالدو همواره بازیکنی بوده با آماری مناسب و یکی دو ویژگی منحصر به فرد در زمین فوتبال (مثل سرعت بالا یا قدرت شوتزنی) که بهره گیری از مسائل غیر فوتبالی - که بهتر از من می دانید! - در شهرت و محبوبیت فعلیش نقشی اساسی ایفا کرده اند. اما او همواره یک شماره دو بوده است و نه بیشتر. و دلیل آن هم تنها حضور ستاره ای فوق زمینی است، به نام لیونل مسی.
شاید مسی نتواند با سرعت رونالدو بدود یا با قدرت او شوت بزند، اما او بازیکنی است که از مغز به جای ماهیچه های قدرتمند استفاده می کند. شرح ویژگی های خارق العاده مسی در دنیای فوتبال، قطعا به لیستی بیش از تعداد انگشتان دو دست بسط پیدا می کند. به همین دلیل بوده که آنها که فوتبال را به خاطر فوتبال دوست دارند، نه ابروی تمیز و لبخند ژکوند در کنار فلان برند شامپو، هیچ وقت رونالدو را در سایه مسی ندیده اند. اما انگار امسال مصدومیت مسی، فرصت عقده گشایی را فراهم آورده است!
شکی نیست که رونالدو در فصل جاری، آمار خوبی بر جا گذاشته است. البته نسبت گلها به دقایقش بازی اش بهتر از مسی نیست، اما به هر حال، عدد بزرگتر همیشه به چشم می آید. بگذریم از کیفیت این گلها و تعداد پنالتی ها و سایر جزئیاتش. اما انگار عده ای دوست دارند با فشار رسانه ای، نگاه ها را به سمت دیگری ببرند تا کسی به یادش نیاید که توپ طلا چیست و قرار بوده چه باشد؟!
تعریف توپ طلا، جایزه ای برای بهترین بازیکن فصل قبل است و قطعا بازیکنی که هیچ عنوان تیمی یا فردی را نبرده، در فضایی منصفانه شایسته این عنوان نیست. حتی اگر بگوییم زدن 4 گل در دو بازی برابر سوئد کار بزرگی است - که البته هم هست - اما دوم شدن در گروهی که روسیه سرگروهش می شود و سبقت گرفتن از تیم رژیم صهیونیستی هم کار بزرگی است!
حالا ناگهان فیفا می آید و مهلت ارسال آراء را درست در همین شب بازی پرتغال و سوئد تمدید می کند. اتفاقی که خیلی نادر و غیر منتظره است و دلیلی که آورده می شود هم به عقل جور در نمی آید! حالا اینکه مخاطب منصف چه برداشتی می کند، پاسخش با شما.
همه اینها را که کنار هم می گذاریم، به شکل آزار دهنده ای انگار می خواهد بگوید همه دارند تمام تلاش خود را می کنند تا امسال که فرصتی بدست آمده و مصدومیت اجازه نداده مسی دوباره بر رونالدو سایه بیاندازد، به هر شکل ممکن این توپ طلایی را به دست این کودک دل نازک برسانند تا دوباره مثل بچه هایی که بغل دستیشان اسباب بازی آنها را بر می دارد، بلوا به پا نکند - امان از این بغل دستی (مسی) بازیگوش!
رونالدو می گوید عقده این توپ طلایی را ندارد، اما نمی دانم جز طرفداران مادرید که لازم باشد سیاه بودن ماست را هم باور دارند، کسی این حرف را باور می کند؟ شاید نگاه به لب و لوچه آویزان او در سالهای قبل و هنگام شنیدن نام مسی، و یا آن بارهایی که به بهانه ای بی معنی به زوریخ نمی رفت، پاسخ مناسبی به این سوال باشد.
می گویند انسان عقلش به چشمش است! بیراه هم نمی گویند. احتمالا سه گل رونالدو در برابر سوئد بیشتر به چشم خیلی ها می آید تا 46 گل طلایی مسی که لالیگای 100 امتیازی را برد یا درخشش ریبری و فتح سه جام. کسی چه می داند، شاید شوی تمسخر توسط بلاتر هم یک جور تبلیغ معکوس برای رونالدو باشد؛ درست کاری که مورینیو سال قبل ناخواسته و ندانسته برعکس آن را انجام داد.
به هر حال، هیچ کس نمی داند چه خواهد شد - لااقل ما نمی دانیم، شاید مدیران مارکا و آ اس بدانند! اما آنچه بری از هر تردیدی است، این تلاش عاجزانه برای بیرون کشیدن رونالدو از زیر سایه مسی است. تلاشی که اگر با «صدقه دادن» توپ طلای امسال به رونالدو تکمیل شود، «افتضاح»ی به مراتب مضحک تر از توپ طلای کاناوارو را در تاریخ جاودانه خواهد کرد: «افسانه بازیکنی که هیچ چیزی نبرد و بهترین لقب گرفت!»
پی نوشت: حکایت این عکس را هم که می دانید؟ اخلاق حرفه ای مادریدی - پرتغالی در زمین فوتبال است!