طرفداری- سرانجام گمانه زنی ها در خصوص انتخاب ژوزه مورینیو به عنوان سرمربی جدید باشگاه منچستریونایتد به واقعیت بدل گشت، اما چنین انتخابی پنج پرسش مهم را در ذهن دوستداران فوتبال و به ویژه طرفداران شیاطین سرخ ایجاد نموده كه این یادداشت سعی در پاسخ به آنها خواهد داشت.
پرسش اول - آیا ژوزه مورینیو گزینه مناسبی برای منچستریونایتد است؟
چنین پرسشی ماه ها پیش از قطعی شدن سرمربی گری مورینیو در منچستریونایتد از سوی مطبوعات انگلیسی مطرح شده بود. ژوزه مورینیو خود از رسیدن به نیمكت مربی شیاطین سرخ بسیار خوشحال است و در حقیقت در سال 2013 و بعد از كناره گیری سرآلكس فرگوسن نیز در تلاش برای انتخاب شدن به عنوان جانشین وی بوده است. حال پرسشی كه مطرح می شود این است كه آیا شخصیت پیچیده ژوزه مورینیو انتخابی مناسب برای جانشینی جنتلمنی نظیر سر آلكس فركوسن می باشد؟ بهتر است به چنین پرسشی از سه دیدگاه فوتبالی، انسانی و اقتصادی پاسخ داده شود.
از لحاظ فوتبالی این اتهام به مورینیو وارد شده كه سبك دفاعی و خسته كننده او هیچ تطابقی با فلسفه فوتبال تهاجمی و جذاب منچستریونایتد ندارد، چنین اتهامی بسیار كلیشه ای است و با واقعیت همراه نیست، چون مورینیو را نمی توان یك سرمربی دفاعی صرف محسوب نمود، بلكه وی در فوتبال بیشتر ترجیح می دهد از تیمی متعادل برخوردار باشد. برای نمونه رئال مادرید در زمان حضور این سرمربی پرتغالی تیمی تهاجمی محسوب می گردید كه در فصل 2011/12 موفق به ثمر رساندن 121 گل شد. برای مورینیو از دست ندادن كنترل بازی مهم است و تاكتیك مورد نظر او بر خلاف نظر كلیشه ای مرسوم از انطباق خاصی با فلسفه فوتبالی موجود در اولدترافورد برخوردار است و می توان مدعی شد كه از لحاظ فوتبالی مورینیو انتخاب كاملا صحیحی برای منچستریونایتد بوده است.
از لحاظ انسانی مورینیو شخصیت پیچیده ای به نظر می رسد كه سعی دارد همه توجهات را به خود جلب نماید و در این میان ممكن است در برخی موارد كنترل خود را نیز از دست بدهد، با این وجود بسیاری از بازیكنان سابق او نحوه رهبری و مدیریت مورینیو را به بهترین شكل ممكن مورد تمجید خود قرار داده اند. سران و هواداران منچستریونایتد بیشتر نگران رفتار مورنیو در انظار عمومی هستند، چون مورینیو مطبوعات را دشمن خود می داند و در بیشتر مواقع به پرسش های خبرنگاران به عنوان حمله و انتقادی نابجا به خود و تمیش می نگرد. البته لوئیز فن خال نیز چنین دیدی نسبت به مطبوعات داشت، از نظر انسانی شاید بتوان انتخاب مورینیو به عنوان سرمربی جدید منچستریونایتدرا پر ریسك قلمداد نمود، اما بی تردید كمتر كسی همانند وی می تواند بر جو مطبوعات انگلیسی مسلط گردد.
از لحاظ اقتصادی منچستریونایتد باشگاهی خاص در دنیای فوتبال است و برندی بزرگ محسوب می گردد، مورینیو نیز به عنوان یك شخصیت خود برندی اقتصادی بزرگ می باشد كه می تواند با توجه به برخورداری از شخصیتی بین المللی، موفقیت آمیز، منحصر به فرد و تاریخی به شكل مناسبی با باشگاه منچستریونایتد همخوان باشد.
پرسش دوم - چه اتفاقی برای استعدادهای جوان باشگاه منچستریونایتد خواهد افتاد؟
لوئیز فن خال سرمربی اسبق منچستریونایتد در این باشگاه پروژه ای را آغاز نمود كه می تواند برای سال ها،آینده باشگاه را تضمین نماید. سیاست اعتماد وی به استعدادهای جوان در باشگاه غیر قابل توقف به نظر می رسد چون این سرمربی هلندی در زمان حضور خود نام های ناشناخته ای نظیر مك نایر، بلكت، جكسون، منساه، پریرا، لینگارد و رشفورد را از آكادمی جوانان باشگاه به همراه استعدادهای خریداری شده ای نظیر مارسیال، دیپای و شاو را به كادر اصلی منچستریونایتد اضافه كرده است.
شیاطین سرخ بسیار جوان شده و شاید به همین دلیل در فصل گذشته نتوانست جواز حضور در رقابت های لیگ قهرمانان را كسب نماید، واقعیتی كه شاید به دلیل اصلی اخراج لوئیز فن خال نیز بدل گشت. حال ژوزه مورینیو می بایست این پروژه را ادامه دهد، هر چند كه وی در نقطه مقابل لوئیز فن خال قرار دارد، در واقع فن خال همواره با اعتماد به جوانان آنها را پرورش می دهد، اما مورینیو به عنوان مربی تنها از دسترنج زحمات دیگران در تیم های خود بهره می برد و به همین دلیل اینكه مورینیو همانند فن خال برخوردی پر اشتیاق با استعدادهای جوان منچستریونایتد داشته باشد، در پرده ای از ابهام قرار دارد.
البته مورینیو در ایستگاه های مربی گری خود از سابقه اعتماد به بازیكنان جوان نیز برخوردار است، برای نمونه در پورتو وی بازیكن جوانی نظیر پستیگا را به تیم اصلی راه داد، در چلسی وی به آرین روبن 20 ساله اعتماد نمود، كریم بنزمای جوان در رئال مادرید مورد توجه شدید مورینیو قرار گرفت و در سال 2010 نیز وی بازیكنان جوانی نظیر مسوت اوزیل و سامی خدیرا را به مادرید آورد. با این وجود این واقعیت كه مورینیو بیشتر به بازیكنان با تجربه اعتماد می نماید چندان اشتباه نیست. اما می توان مدعی شد كه برای آقای خاص دنیای فوتبال كیفیت بسیار مهم است و این مسئله به سن بازیكنان چندان وابسته نیست، حال باید دید كه در بین بازیكنان جوان منچستریونایتد كدام یك از كیفیت مورد نظر این سرمربی پرتغالی برخوردار هستند و می توانند بهتر انتظارات وی را برآورده سازند.
پرسش سوم –مورینیو چه تغییری در كادر تیم منچستریونایتد به وجود خواهد آورد؟
مورینیو به عنوان مربی همواره بازیكنان مورد علاقه خود را به تیم جدید خود می برد، بعد از رفتن به چلسی برای اولین بار وی بازیكنانی نظیر ریكاردو كاروالیو و پائولو فریرا را از پورتو با خود به لندن برد، هرنان كرسپو به همراه وی راهی اینترمیلان شد، مایكل اسین و كاروالیوو نیز با مورینیو به رئال مادرید پیوستند. در حقیقت مورینیو با بسیاری از بازیكنان خود از رابطه ای بسیار تنگاتنگ و صمیمانه برخوردار است، به همین دلیل احتمال حضور زلاتان ابراهیموویچ در منچستریونایتد فصل آتی نیز وجود دارد از نمانیا ماتیچ یكی دیگر از شاگردان سابق مورینیو نیز به عنوان یكی از خریدهای احتمالی شیاطین سرخ در تابستان پیش رو نام برده می شود. جان استونز (اورتون) و سائول نیگوئز (اتلتیكو مادرید) از دیگر بازیكنان مورد علاقه منچستریونایتد در بازار نقل و انتقالات هستند كه البته علاقه شیاطین سرخ به جذب آنها به قبل از قطعی شدن انتخاب مورینیو به عنوان سرمربی این تیم باز می گردد.
با آمدن مورینیو شانس منچستریونایتد برای تكمیل كادر مورد نظر خود و جذب بازیكنان مورد نیاز بسیار بالا تصور می گردد و شیاطین سرخ برای برخورداری از تیمی رقابتی نیاز به خرید بازیكنانی با كیفیت در پست های دفاع سمت چپ، مدافع میانی، هافبك میانی و مهاجم نوك دارد، البته خروجی هایی نیز از منچستریونایتد در تابستان پیش رو قابل تصور است كه جدایی خوان ماتا با توجه به درگیری هایی كه وی با مورینیو در چلسی داشته، بسیار محتمل به نظر می رسد.
پریش چهارم – آیا منچستریونایتد آماده فتح جام می باشد؟
در فصل اول فتح جام اندكی دشوار به نظر می رسد، مورینیو نیز در جلسه معارفه خود به خوبی به این مسئله اشاره كرده است:"من می خواهم سه سال اخیر با فراموش كنم." كه به نحوی به فصل بدون عنوان منچستریونایتد اشاره داشته است. با این وجود كسب عنوان قهرمانی در رقابت های لیگ برتر در اولین حضور مورینیو بر روی نیمكت مربی گری منچستریونایتد را با توجه به رقابت تنگاتنگ موجود در جزیره، بیشتر به معجزه شبیه می ماند، چون این سرمربی پرتغالی از فرصت و زمان چندان زیادی برای پیاده نمودن ایده های خود در تیم و همچنین آماده سازی تیم برای ورود به سخت ترین رقابت ممكن در تاریخ لیگ برتر جزیره، برخوردار نیست.
چلسی با آنتونیو كنته، منچسترسیتی با پپ گواردیولا، آرسنال با آرسن ونگر، تاتنهام با مائوریتسیو پوچتینو، لیورپول با یورگن كلوپ و لستر سیتی قهرمان غفلگیركننده فصل اخیر با كلودیو رانیری رقیبانی بزرگ برای منچستریونایتد با ژوزه مورینیو محسوب می شوند، در واقع رقابت های لیگ برتر جزیره با حضور این سرمربیان بزرگ در فصل آتی سرشار از ایده های جدید و خلاقیت های تازه خواهد بود و مورینیو در مقایسه با حریفان خود از ابزار لازم برای ورود به رقابت و نبرد با آنها برخوردار نیست و به همین دلیل وی از فصل اول حضور خود در اولدترافورد بیشتر برای تشكیل تیمی هماهنگ و پیاده نمودن ایده های خود در تیم بهره خواهد برد و از فصل دوم حضور مورینیو می توان از وی انتظار قهرمانی در لیگ برتر جزیره را داشت و قرارداد سه ساله وی نیز خود اثباتی بر این ادعا است. با این همه وجود مورینیو بی تردید سبب گرم تر شدن تنور رقابت در صدر جدول رقابت های لیگ برتر جزیره خواهد گردید.
پرسش پنجم – مورینیو و گواردیولا چه برخوردی باهم خواهند داشت؟
مورینیو و گواردیولا از فصل آتی حداقل دو مرتبه مقابل یكدیگر قرار خواهند گرفت، رابطه این دو سرمربی بزرگ از زمان حضور همزمان آنها در لالیگا متشنج شده و در این میان از سوی مطبوعات به شدت بر میزان آن افزوده شده است. این دو سرمربی بعد از جدایی از فوتبال اسپانیا راه های جداگانه ای را طی كرده اند، اما نباید فراموش نمود كه آنها نیز می توانند با وجود تمام احساس ها، چنین رقابتی را پشت خود قرار دهند، در واقع رقابت بین آنها به خاطر اختلافی است كه در ایده های فوتبالی این دو وجود دارد، در صورتی كه این دو از نكات مشترك فراوانی نیز برخوردار هستند. هر دوی آنها عاشق فوتبال هستند كه با دقت و اشتیاق فراوان به جزئیات فوتبال می پردازند، هر دوی آنها لیگ برتر جزیره را دوست دارند و رقابت بین این دو نه تنها شهر منچستر را به دو بخشمخالف، بلكه جهان فوتبال را نیز همانند دوران حضور آنها در اسپانیا به دو قطب مخالف بدل خواهند نمود.
مورینیو و گورادیولا بار دیگر هدایت دو تیم رقیب را عهده دار شده اند كه بر سر كسب هر عنوانی به رقابت خواهند پرداخت. با این وجود رقابت بین این دو به دلیل شرایط خاص حاضر بر لیگ برتر جزیره، هرگز به شدت لالیگا نخواهد بود. مورینیو در فوتبال انگلیس تنها گواردیولا را به عنوان دشمن خود نخواهد داشت، چون وی با آرسن ونگر نیز از مدت ها پیش رابطه ای خصمانه داشته، رابطه ای بسیار عجیب كه هرگز بین مورینیو و گواردیولا در فوتبال اسپانیا وجود نداشته است.