قصد پرداختن به لیست بهترین بازیکنان در سال 2012 را نداریم که به قول اشلی کول، کسی که شناسنامه اسپانیایی نداشت حق انتخاب شدن را نیز نداشت. انتخاب بازیکنان پارسال بد بود انتخاب امسال بدتر، حداقل پارسال میتوانستیم خود را گول بزنیم که بسیار از بازیکنان اسپانیایی حداقل قهرمان یورو شده بودند.
از درون دروازه شروع کنیم، جایی که فیفا هرچقدر تلاش میکرد نمیتوانست کسی جز مانوئل نویر را برای این پست انتخاب و او به حق انتخاب شد.
سپس به دفاع بپردازیم، انتخاب لام و سیلوا قانع کننده بود، لام در بایرن مونیخ فوق العاده بود و سیلوا نیز علاوه بر درخشش در پاریسن ژرمن در تیم ملی برزیل هم بسیار موثر بازی کرد اما حضور دنی آلوز و سرجیو راموس بسیار عجیب بود.
در مورد راموس باید بگوییم که پارسال رئال مادرید یکی از بدترین دفاعهای تاریخ خود را داشت و همین سرجیو راموس در دو بازی رفت و برگشت رئال مقابل منچستر، مادریدی ها را تا آستانه حذف شدن برده بود علاوه بر آن اگر دوم شدن در مرحله گروهی لیگ قهرمانان را نادیده بگیریم و بگوییم در سال 2012 اتفاق افتاده است، 4 گل خوردن از دورتموند و عملکرد بسیار ضعیف مقابل یونایتد و گالاتسرای در مراحل حذفی لیگ قهرمانان را کجای دلمان بگذاریم؟ پارسال کمتر تیمی بود که به رئال گل نزد و اتفاقا سرجیو راموس کاپیتان و لیدر همین خط دفاعی بود. آیا متس هوملس و یا دانته برای قرارگیری در این جایگاه شایسته تر نبودند؟
در دیگر مورد سراغ دنی آلوز برویم که شاید خودش هم انتظار نداشت انتخاب شود و ما نیز دلیلی نمیبینیم دلیل بیاوریم که چرا او نبایست میبود چون تقریبا همه به اتفاق نظر رسیده اند که او عجیب ترین بازیکن حاضر در این لیست است. بدون هیچ شکی داوید آلابا که تحسین بسیاری از اهالی فوتبال را برانگیخت شایسته این عنوان بود چرا که فصل گذشته عملکردی واقعا خیره کننده داشت و سمت چپ مونیخی ها را بیمه کرد.
اما فاجعه در خط میانی رقم میخورد جایی که با هنرنمایی فیفا مارکو رویس و شواین اشتایگر جایی در آن نداشتند و حضور ژاوی و اینیستا در این لیست قابل تامل بود، هرچند حضور اینیستا بیشتر قابل هضم تر است تا حضور ژاوی هرناندز.
درخشش رویس فصل گذشته به حدی بود که بسیاری از تیم های بزرگ اروپا آرزوی داشتن بازیکنی مثل وی را دارند و در مورد شواینی هم فقط همین نکته را بگوییم که هاینکس خودش شخصا گفت: "در سه بازی باستین را نداشتیم و هر سه بازی را باختیم." هر طور که حساب کنید میبایست باستین شواین اشتایگر در این ترکیب میبود. حتی اگر بخواهیم منصف تر باشیم باید ویدال را نیز در این ترکیب بگذاریم چرا که اون نیز فوق العاده بود.
آیا ژاوی و اینیستا که در مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان در فصل گذشته مقابل بایرن مونیخ در مجموع 7-0 شکست خوردند واقعا شایسته حضور بودند؟ آیا ژاوی فصل گذشته 50% از آمادگی فصل های قبلی خود را داشت؟ این سوالات بی جوابی هستند که باید فیفا و آن هایی که بهترین ها را انتخاب کرده اند باید به آن جواب دهند .
در خط حمله اگرچه جای خالی لواندوسکی احساس میشود ولی عملکرد هر سه بازیکن در این لیست فوق العاده بوده و نمی توان زیاد به فیفا خرده گرفت.
چیزی که میخواهیم به آن برسیم این است که، به نظر میرسد تبلیغات فیفا بیش از اندازه بر سر انتخاب بهترینها تاثیر میگذارد. شاید اگر قدرت تبلیغاتی بارسلونا و رئال مادرید نبود احتمال حضور بازیکنانی از این دو تیم نیز در تیم منتخب کمتر بود. قدرت رسانه ای این دو تیم به حدی رسیده است که تقریبا محال است بدون حضور حداقل چهار بازیکن از این دو تیم، تیم منتخب سال معرفی شود.
اوضاع آنجا بدتر میشود که دو سال است نماینده ای از لیگ های انگلیس و ایتالیا در این لیست دیده نمیشود. عملکرد بازیکنانی همچون ویدال، فن پرسی، سوارز، کریک، هازارد، بوفون، پیرلو و بسیاری دیگر دیده نمیشود و در عوض گلچینی از بهترین های بارسلونا و رئال مادرید برای این ترکیب انتخاب میشوند.
فصل گذشته از دو فینالیست لیگ قهرمانان هیچ بازیکنی در ترکیب نبود و بازیکنانی مانند مارسلو به دیگران ترجیح داده شده بودند و این فصل نیز نائب قهرمان فصل گذشته لیگ قهرمانان هیچ نماینده ای نداشت.
باید شک کرد، اوضاع بسیار شک برانگیز است. تبلیغات و پول خواسته یا ناخواسته به شدت روی انتخاب بهترین ها تاثیر گذاشته و به نظر میرسد بنگاههای شرط بندی بسیار روی فیفا نفوذ دارند. باید باور کنیم که اگر میگویند نتیجه فلان بازی را بنگاههای شرط بندی تعیین میکنند زیاد بیراه نمیگویند.
چند سال پیش، هوشنگ نصیرزاده در برنامه ای گفت داوری فیفا کمی به سمت تیم های بزرگ متمایل است تا از گروه خود صعود کنند چرا که بازی تیم های بزرگی مانند ایتالیا، برزیل، انگلیس، آلمان، اسپانیا و آرژانتین در مقابل هم بسیار پولساز تر است و جذابیت رسانه ای بیشتری دارد تا بازی تیم های ضعیف تر. نصیرزاده اضافه کرد که حتی فیفا گروه بندی ها را نیز به دلخواه سرمایه داران میچیند.
آن زمان حرف های نصیرزاده قابل تامل بود اما برایم قابل هضم نبود، اکنون میتوانم درک کنم که او چه میگفت. تاثیر تبلیغات فراتر تصور ما است، اما ما نمیخواهیم باور کنیم اینگونه است چون میخواهیم از فوتبال لذت ببریم.
مدیریت باشگاهها، رسانهها، مطبوعات، فیفا، یوفا و سرمایهداران عزیز بگذارید Football ببینم نه Moneyball!