در تاریخ اشخاصی وجود دارند که خصوصیاتی را در حدی بسیار بالاتر از افراد عادی در اختیار داشتند، یکی از این افراد جیمز سیدیس بود، نابغه ای که در سن پایین تمام پله های ترقی را در علم طی کرد اما به مرور درگیر مسائلی اشتباه شد و در نهایت راهش را گم کرد، امروزه ثابت شده است که سیدیس شاید باهوش ترین انسان تاریخ نباشد اما قطعا میتواند جز 5 نفر اول باشد!...
ویلیام جیمز سیدیس متولد 1 اپریل 1898 در نیویورک امریکا بود، پدراو ازدیهودی تباران اوکراینی بود که به امریکا مهاجرت کرده بودند.سیدیس یک نابغه ی به تمام معنا بود،هرچند در برخی موارد خصوصا در موردهایی که خواهر او پس از مرگش درمورد انها سخن گفته مبالغه شده است اما واقعیت این است که سیدیس از نظر هوشی یکی از برترین ذهن های تاریخ بشر است، او در سن 11 سالگی در دانشگاه هاروارد پذیرفته شد و در سن 14 سالگی قادر بود به 40 زبان زنده ی دنیا ان هم با لهجه های دقیق صحبت کند!
درمورد ای کیو او مطالب بسیاری وجود دارد، در سال های 1900بود که اولین تست های هوش استاندارد بوجود امد، نمیتوان سیدیس را باهوش ترین فرد تاریخ نامید چراکه در زمان افرادی مانند گاوس-نیوتن-داوینچی و چندنفر دیگر چیزی به نام تست هوش وجود نداشت اما با این حال از نظر رسمی و ثبت شده سیدیس بالاترین میزان را دارد، جالب است بدانید دقیقا در ازمونی که انیشتن 160 شد سیدیس نیز 160 شد(اخرین نمره ی ممکن در این ازمون) اما در زمانی بسیار کمتر، ای کیو ی سیدیس را بین 250-300 تخمین میزنند و او تقریبا در تمام ازمون های هوشی که از او گرفته شد نمره ی کامل بدست اورد.
امروزه ثابت شده است که هوش جنبه ی وراثتی بسیار بالایی دارد و کمتر شخص موفقی از نظر علمی دیده شده است که تنها نفر در خانواده ی خود باشد، در این میان سیدیس نیز استثنا نبود،پدر او دکترای شیمی داشت و پدر بزرگش نیز یک روانشناس بوده سیدیس تا سن 8 سالگی موفق شده بود به زبان های ترکی-المانی-روسی-فرانسوی-عبری-ارمنی-لاتین ویونانی به طور کامل مسلط شود.
سیدیس در سن 9 سالگی در ازمون ورودی هاروارد قبول شد اما دانشگاه به خاطر سن کم اجازه ی تحصیل به او نداد، تا اینکه در نهایت در سن 11 سالگی او توانست وارد دانشگاه شود، دقیقا سال بعد او درمقاله ای درمورد قسمتی از ریاضیات بسیار سطح بالا توانست عنوان بهترین مقاله را کسب کند،به طوری که پروفسور دانیل کامستوک عنوان کرده بود که روزی او به جایگاه بسیار بالایی در ریاضی خواهد رسید.
او در سن 16 سالگی دکترای ریاضی محض را در شاخه ی معادلات ناهمگن به دست اورد و همه منت اغاز انقلاب او در این شاخه بودند، اما در همان سال ها بود که رفتار او عجیب شد، در ابتدا اعلام کرد که برای او زندگی کامل یعنی زندگی در انزوا و سپس به شدت به زنان بدبین شد هرچند به نظر میرسد او عاشق دختری به نام مارتا فولی بوده است.
سیدیس در سن 20سالگی به استخدام وزارت جنگ امریک درامد اما اطلاعات بسیار کمی از کارهای او در دست است و خود سیدیس همیشه عنوان میکرده که یک صلح طلب است.
سیدیس در سال های 1915-1919 استاد دانشگاه بود اما به علت عصبی بودن و دوری از دختران توسط چندشخص ناشناس تهدید به مرگ شد، تا اینکه در همان سال ها توسط پسری ناشناس شدیدا مجروح شد، سیدیس پس از این حادثه انزوای بیشتری یافت و کم کم به سیاست روی اورد، در سال های 1919-1921 بود که او کم کم شروع به ایجاد مشکل کرد، در سال 1919 سیدیس در جریان یک راهپیمایی در نقد از نظام سرمایه داری و حمایت از مارکسیسم ( در ان زمان سیاست امریکا هنوز به شکل امروزی نبود) دستگیر شد و به علت درگیری با پلیس به 8ماه زندان محکوم شد.
این خبر در روزنامه های شلوغی بسیاری به راه انداخت و سیدیس در دادگاه اعلام کرد که هدف او فقط مخالفت با جنگ جهانی اول بوده است، هرچند سیدیس بعدها فلسفه ی سیاسی خود را مبنی شخص گرایی ایجاد کرد اما همیشه از این حادثه به عنوان اتفاقی تلخ یاد میکرد.
پس از این اتفاقات بود که سیدیس حالات عجیبی پیدا کرد، او پس از رهایی از زندان و چندین ماه پس از ان دچار فروپاشی روانی بسیار شدیدی شد، به شکلی که منزوی تر شد و پدر و مادرش دیگر توان مراقبت از او را نداشتند.
پدر سیدیس در سن 56 سالگی و به علت خونریزی مغزی در گذشت، این حادثه روی او تاثیر بدی داشت و سیدیس کم کم از جامعه دورتر شد تا جایی که دیگر نه دانشگاه میرفت و نه کاری انجام میداد، سیدیس به قانون روی اورد و بسیاری از قوانین ملی امریکا را نقد کرد و در کتابی که به چاپ رساند بسیاری از این قوانین را کاملا رد کرده بود، او کاملا راه خود را گم کرده بود و به نظر میرسد در 10 سال اخر عمر خود هیچ کار مهمی انجام نداد، سیدیس در نهایت در سال 1944 و در سن 46 سالگی و از همان بیماری پدرش در گذشت!
پس از مرگش بسیاری از جمله پروفسور های ریاضی در تمام دنیا معتقد بودند که اگر سیدیس راه خود را گم نمیکرد و درگیر مسائل ملی و سیا*سی نمیشد میتوانست به ریاضی دانی در اندازه های گاوس و نیوتن تبدیل شود.
او در سال های اخر عمر خود کاملا منزوی و گوشه گیر شده بود و حتی یک مقاله درمورد ریاضی نیز به چاپ نرساند و مرور تحت انقلاب نوابغ فیزیک سالهای 1900-1930 کاملا فراموش شد، سیدیس یا وجود اینکه این توان را داشت تبدیل به یکی از برترین ریاضی دانان تاریخ شود به بیراهه کشیده شد و در نهایت در همان کوره راه های گم شد.