Zaraki Kenpachiمن اگه کسی رو داشتم دیگه دربدر نبودم
با غم و غربت و اندوه دیگه همسفر نبودم
اگه زخم نخورده بودم تو رو باور نمی کردم
توی این حصار پر درد با غمت سر نمی کردم
عمریه شب زده بودم پشت گریه صدات کردم
از پس آیینه ی اشک تا همیشه نگا ت کردم
آخه عشق معنای مرگه مسلخ پاییز و برگه
قصه ی عشق و حقیقت قصه ی گل و تگرگه
آخه دردم درد تو بود درد دور از من و ما بود
شکل تنهایی و غربت سر نوشت ادما بود
با چشات دنیا رو دیدم حتی من فردا رو دیدم
توی قلب قطره بودن با تو من دریا رو دیدم
عمریه شب زده بودم پشت گریه صدات کردم
از پس آیینه ی اشک تا همیشه نگا ت کردم
آخه عشق معنای مرگه مسلخ پاییز و برگه
قصه ی عشق و حقیقت قصه ی گل و تگرگه
شاعر : اردلان سرفراز
خواننده : همایون نیکخواهی