طرفداری - کیمیا علیزاده ستاره تکواندو ایران که پس از سپری کردن دوران مصدومیت همراه با تیم ملی در رقابت های قهرمانی جهان شرکت خواهد کرد معتقد است توانایی این را دارد تا در این رقابت ها به عنوان قهرمانی دست پیدا کند.
وی در گفتگو با مهر در خصوص مسائل مختلفی از جمله مصدومیت پس از المپیک و بازگشت به تیم ملی صحبت کرده است.
* از روزهای بعد از المپیک و آسیب دیدگی صحبت می کنید؟
یک ماه بعد از المپیک، مچ پای چپم را جراحی کردم و روزهای سختی را گذراندم. روزهایی که برای رسیدن به مسابقات تلاش می کردم اما پزشک مجوز مبارزه ام را صادر نمی کرد تا با کوله باری از حسرت، نظاره گر مبارزات هم تیمی های خود باشم.تکواندوکاری هستم که مسابقه را بیشتر از تمرین دوست دارم. حالا شما حساب کنید که در سالن مسابقه حضور داشتم، اما اجازه مبارزه نداشتم! وقتی به سالن مسابقه می رفتم. خودم را جای تک تک هم تیمی هایم متصور می شدم تا از شرایط مبارزه دور نشوم و حس بازی به من منتقل شود.
* با این وجود شرایط سختی را برای اعزام به مسابقات جهانی متحمل شدید!
شرایط تمرین برای من سخت بود. زمانیکه وارد اردوی تیم ملی شدم، در ابتدا و یک ماه اول فقط نشسته تمرین می کردم. پزشکان به من گفته بودن این شرایط فقط چند هفته است و به زودی می توانم به صورت حرفه ای تمرین کنم که نشد! این نشدن را فقط ورزشکاران حرفه ای درک می کنند، آنهایی که خودشان آسیب را تجربه کرده اند. فشار روانی وحشتناکی بود. روزهایی که از خدا، طلب صبر می کردم و از او می خواستم اگر قرار نیست به مسابقات جهانی بروم، شرایطی را فراهم کند تا متوجه شوم. هر ماه می گفتند تو در این مسابقه می توانی حضور داشته باشی و بعد در لحظه آخر اسم من از ترکیب خارج می شد! بعد با خودم می گفتم اگر قبل از مسابقات جهانی اسمم از ترکیب خارج شود و پزشک مجوز مبارزه ندهد. من چه کار کنم؟
* با این تفاسیر شروع تمرینات دوران استرسی را پشت سر گذاشتید؟
زمانیکه توانستم تمرین را به صورت عادی آغاز کنم، شرایط تغییر کرد. حس دیگری داشتم انگار یک تکواندوکار تازه کار هست. روزی که تمریناتم آغاز شد حتی یک درصد آمادگی هم نداشتم، اما شوقش را چرا! روزهایی که برای فیزیوتراپی و تمرین به فدراسیون پزشکی ورزشی می رفتم، روزهایی که حتی نمی خواهم لحظه ای به آن فکر کنم! حتی توانایی بلند کردن یک وزنه 5 کیلویی را برای تمرینات جلوپا نداشتم! همه روزهای من به شوق مبارزه و انگیزه ای که داشتم گذشت، به خودم قول داده بودم در مسابقات قهرمانی جهان 2017 به روی «شیاپ چانگ» خواهم رفت و همین من را سرپا نگه داشت. آخرین باری که در فدراسیون پزشکی ورزشی بودم، وزنه جلو پای من به 110 کیلو رسیده بود. در این مدت تمرینات استادم، مهرو کمرانی باعث شده بود که از اردوها عقب نمانم. بعد که می خواستم تمرینات اردویی را شروع کنم، استرس وحشتناکی داشتم. خودم را پایین تر از همه می دیدم، اما یکهو به خودم آمدم و دیدم این شرایط روانی من است که نمی گذارد تمرین کنم. به هرحال با خودم کنار آمدم و طوری شده بود که یک ساعت قبل از شروع تمرین خودم و ذهنم، آماده تمرین بودیم! حالا تازه قدر سلامتی ام را می دانستم و فهمیده بودم چه نعمت بزرگی است وقتی می توانی تمرین کنی.
* لیگ تکواندو، تورنمنت مراکش و بازیهای کشورهای اسلامی را در مسیر حضور در رقابتهای جهانی به دلیل آسیب دیدگی از دست دادید! این باعث دلسردی شما نشد؟ اینکه اگر به یکباره اجازه مبارزه در مسابقات جهانی2017 را پیدا نمی کردید؟
در تمام لحظات تمرین برای شروع یک مبارزه لحظه شماری می کردم، اما به یکباره نمی شد! برای مسابقات لیگ و تورنمنت مراکش این انتظار را داشتم، اما وقتی پزشک مجوز مبارزه در بازیهای کشورهای اسلامی را نداد، شوکه شدم. البته بدتر از اتفاقات بازیهای آسیایی اینچئون 2014 نبود. اما بازهم برای من شوک بزرگی بود. به هرحال با این شرایط کنار آمدم و از خدا خواستم آنچه به صلاح من است، رقم بخورد. به طور کل بازیکنی هستم که با شرایط تطبیق پیدا می کنم. من با فکرهای مثبت، رو به جلو حرکت کردم و به اینکه اگر پزشک مجوز بازی به من در مسابقات جهانی را ندهد، حتی لحظه ای فکر هم نکردم!
* اعلام نام شما به عنوان نماینده وزن -62 کیلوگرم در رقابتهای جهانی انتقادات زیادی را متوجه کادر فنی کرد، اینکه چرا بدون مسابقات انتخابی نفر ثابت تیم ملی شدید و شایسته سالاری فدای کسب نتیجه و اسم یک بازیکن شده است! خودت این حرف ها را قبول داشتی؟
نمی دانم این خبرها از کجا آمد؟ من در مسابقات انتخابی شرکت کردم و حریفم را شکست دادم. ما حتی در جریان تمرین هم مبارزه می کردیم. کیمیا علیزاده برای حضور در پیکارهای قهرمانی جهان زحمت کشید. بغیر از انتخابی، من با آسیب هم جنگیدم. برای المپیک، برای جهانی 2015 روسیه، برای هزاران مسابقه دیگر همیشه در انتخابی ها برنده می شدم، مطمئن بودم که اعزام می شوم و مبارزه می کنم. اما برای جهانی2017 کره جنوبی من انتخابی را بردم، ولی نمی دانستم آیا آسیب اجازه می دهد؟ آیا پزشک می گذارد به مسابقات اعزام شوم؟ هر ثانیه برای من جنگ بود. جنگ با آسیب. اینکه هر ثانیه باید بهتر از قبل شوم. من روزانه ساعت ها با آسیب هایم حرف می زدم. که زود خوب شوند که من را یاری کنند تا باهم بتوانیم راهی مسابقات قهرمانی جهانی شویم و مدال بگیریم.
* داستان آسیب دیدگی ها تکراری نشده است؟ به نظرت همه نمی گویند، کیمیا علیزاده که همش آسیب می بیند؟
چرا! اگر جای مردم بودم چنین فکری می کردم. حتی با خودم می گفتم شاید کیمیا می گوید آسیب، تا باخت های احتمالی اش را بپوشاند! اما من از شما می پرسم آیا زمانیکه در المپیک مقابل نماینده اسپانیا باختم، در آن لحظه حرفی از آسیبم زدم؟ آیا من به شما گفتم که در حین مبارزه رباط مچ پای من پاره شد؟ آیا شنیدید در تورنمنت یونان دست من شکست و من با همان شکستگی بدون اینکه کسی متوجه شود، مدال طلا گرفتم؟ حتی بعد از مسابقه با اینکه قهرمان شده بودم، حرفی از آسیب نزدم. و مسابقه دیگر که با آسیب به روی شیاپ چانگ رفتم. من همین جا می گویم. آسیب مانع کیمیا علیزاده نمی شود. این موضوع من را متوقف نمی کند. هرچند با درد تمرین و مسابقه دادن، سخت تر از زمانی است که شما با جسمی سالم رو بروی حریفانت قرار می گیری. اگر امروز از آسیب من می گویند. به خاطر سوالاتی است که پرسیده شده وگرنه من خیلی زمان ها می توانستم، مسبب باختم را آسیب بدانم، اما سرم پایین بود و خودم را مقصر دانستم بدون هیچ عذر و بهانه ای!
* فکر نمی کنید، بار مسئولیت شما در این رویداد بیشتر است و همه منتظر مدال هستند؟
فشاری که بر روی دوش من است، بیشتر از سایر هم تیمی های من است. من فقط18 سال دارم، اما می دانم که همه از من انتظار دارند و منتظر 9 تیرماه هستند تا نتیجه مسابقه ام را بدانند. این انتظارات هم طبیعی است و من فشار و مسئولیتی که بر روی دوشم هست را مدیریت می کنم. نمی دانم اسمش را چه بگذارم، شانس یا بداقبالی، اما شرایط اردوها و شرایط زندگی ام جوری بوده است که از اول مجبور بودم، بزرگتر از سن و سالم باشم و کم نیاورم.
* چرا با این همه فشار، با این همه آسیب! اصرار به مبارزه دارید؟ آنهم در میدان بزرگی به اسم قهرمانی جهان! می دانید اگر در این مسابقه موفق به کسب مدال نشوید، شاید از تکواندو محو شده و به خاطره تبدیل شوید؟
می دانم. و اگر مدال نگیرم اتفاقی مثل اتفاقات المپیک که برای پسران تکواندو رخ داد، در انتظار من است. اما انتخابم را کرده ام. شرایط را هم سنجیده ام. از خودم مطمئن هستم و نگذاشتم لحظه ای شرایط بد به ذهنم خطور کند. کیمیا علیزاده برای خودش و هدفش به شیاپ چانگ می رود. برای من ثابت شده است که عزت دست خدا است. من تا به امروز برغم همه آسیب هایم، تلاش کردم و مدال گرفتم. اگر امروز اینجا هستم به خاطر نگاه خداوند است. اینکه با تمام این شرایط تلاش هایم به سرانجام رسیده است. پس بازهم به خودش توکل می کنم. من وقتی خدا را دارم چرا باید به این فکر کنم که حرفها درباره من چه خواهد بود؟ من از روزی که مچ پایم را عمل کردم با خودم گفتم نکند تسلیم شوی! نکند مدال هایت تو را بترساند و هزاران هزار مساله دیگر. همیشه در تصویر سازی هایم به مدال طلا فکر کردم. آنقدر به طلا و پیروزی فکر کردم که وقتی یکبار این سوال از من پرسیده شد، برای لحظاتی شوکه شدم. یک لحظه به خودم آمدم و گفتم راست می گویند! اگر مدال نگیرم؟ به هرحال یک سر ورزش باخت هم هست! اما این باعث نشد تا ذهنم به سمت باخت برود و من را از مسیرم دور کند. خیلی ها به من گفتند به مسابقات جهانی نرو! نرو و مدال هایت را خراب نکن، اما گفتم اینطور نیست. من به کره جنوبی آمده ام تا کارنامه ام را بهتر کنم و دوست دارم ششمین مدال تاریخ سازم در مهد تکواندوی جهان باشد.
* با این اوصاف در جهانی 2017 کره جنوبی، چه در انتظار کیمیا علیزاده است؟
مدال طلا. برایش تلاش کرده ام. مدال طلا منتظر من است. فقط باید روز مسابقه تلاش کنم و بدستش بیارم. یک یا 2 درصد، نشدن هم گذاشته ام پای آن اتفاقاتی که می افتد و دست من و شما نیست. نیرویی بزرگ و عظیم به نام خدا که همه چیز را در دست دارد ممکن است صلاح نداند. بعضی وقت ها نباید بشود. بعضی وقت ها هنوز زمانش فرا نرسیده است و من هیچ زمان هیچ چیزی را به زور از خدا نخواسته ام و همیشه از او خواسته ام آنچه را که به صلاح من است به من بدهد. اما اینجا من به شما می گویم در انتظار کیمیا علیزاده مدال طلای جهان است و من برایش تلاش می کنم. بیشتر از آنچه که برای جهانی2015 و المپیک2016 تلاش کرده ام! در جهانی2015 گفتم مدال می گیرم و رنگش را نگفتم، شاید آن گفتن هم با لرزش بود و آنقدر اطمینان نداشتم. اما حالا به لطف هم تجربیاتی که دارم و خودم را می شناسم. می گویم آمادگی جسمی و ذهنی ام عالی است فقط دوست دارم زودتر زمان مبارزه ام فر برسد.
* آیا این دوری 250 روزه از میدان مبارزه کار را سخت نکرده است؟
چرا. مخصوصا حالا که قوانین تکواندو و شیوه مبارزات تغییر کرده و من در این شرایط مسابقه نداده ام. اما خداوند به من ذهنی داده است که می توانم با تصویرسازی خودم را مهیای مسابقه کنم.
* کیمیا علیزاده قبل از المپیک 2016، آن را با مسابقات گرندپری مقایسه کرد. مسابقات قهرمانی جهانی 2015 شبیه به جهانی2017 است؟
قیاس مسابقات اشتباه محض است! هر مبارزه شرایط خاص خودش را دارد و من در آن موقع اشتباه کردم که المپیک را با گرندپری مقایسه کردم و خدا را شکر که تاوان آن برایم سنگین نبود. هر مسابقه ای شرایط خاص خودش را دارد و واقعا متفاوت است.2 سال پیش چه کسی فکر می کرد که ساحل عاج در وزن من بیاید و حتی مدعی کسب مدال باشد. کشورهای مثل مراکش، مجارستان، ازبکستان، بلژیک و خیلی از کشورهای دیگر که تک ستاره های زیادی دارند، رقبای من هستند.
*در این دوره شرایط با دو سال قبل متفاوت است و همه دنیا کیمیا علیزاده را می شناستند و پیگیری وضعیت او هستند. برای مسابقات جهانی پیش رو تغییر وزن داده اید؟
بله. وقتی برای تماشای مسابقات همراه تیم بودم. خیلی ها می پرسیدند و انتظار داشتند یا در وزن 57- کیلو مسابقه بدهم و یا در وزن 67- کیلو! کسی فکر نمی کرد وزن62- را انتخاب کنم. اما من نسبت به این وزن حس خوبی دارم چراکه بدنم خالی نیست و وزن هم کم نمی کنم.
* در این وزن چه رقبایی دارید؟
62- کیلوگرم یکی از سخت ترین اوزان است. اکثر رقبای من از وزن بالا به این وزن آمده اند و برای همین قدرت بدنی بسیار خوبی دارند. ترکیه، کانادا، اسپانیا (خواهر حریفم در مسابقات المپیک که باعث شکست من شد) فرانسه، کره جنوبی، آلمان و … همه خوب هستند. شاید من تنها کسی باشم که وزن کم نمی کنم. اکثرا یا وزن کم می کنند و یا سالهاست در این وزن حضور دارند و با تجربه اند.
* به دلیل همین تغییر وزن با وجود شناخته شدن، رنکینگ ندارد و این یعنی کار سخت و دشوار در قرعه کشی؟
همین طور است. قرعه من رندوم خواهد بود و ممکن است همان بازی اول، فینال من باشد. یک دوره به شدت درگیر اسم ها شده بودم و از خودم پرسیدم قرار است با چه کسی بازی کنم، اما الان نه! من از همه شناخت دارم و به یک چشم به حریفانم نگاه می کنم. نه کسی را دست کم می گیرم و نه از کسی برای خودم غول می سازم! من باید اول از خودم مطمئن باشم که هستم. باید انقدر دستم از تکنیک پر باشد که روبروی هر حریفی با شیوه خودش مبارزه کنم و آنچه مربی ام گفت همان را در زمین مبارزه اجرا کنم.
* فکر می کنید، مدال های تاریخ سازت چقدر در حین مبارزه به تو کمک کند؟
مدال هایم پشتوانه ای برای من نخواهد بود، اما تجربیاتش چرا!
* روزهای کیمیا علیزاده برای رسیدن به چنین مسابقه ای چطور گذشت؟
شرایط سخت و لحظه های سخت. روزهای بد با روزهای سخت فرق دارد. به من بسیار سخت گذشت و دلخوشی ام فقط اهدافم بود و استادم مهرو کمرانی که در تمام شرایط سخت و خوب و حتی بد در کنارم بود. روزهایی که من حتی زمان استراحت هم نداشتم. بین تمرینات فیزیوتراپی می رفتم. بعد تمرینات فیزیوتراپی می رفتم. حتی روزهای تعطیل مشغول کارهای درمانی ام بودم. و زمانی برای استراحت نداشتم. با خودم میگفتم وقت برای خوابیدن و استراحت زیاد است. امروز باید بجنگی تا در9 تیرماه مزدش را بگیری.
* و اولین اتفاق خوب ،انتخاب بعنوان پرچمدار فدراسیون جهانی تکواندو در روز افتتاحیه مسابقات جهانی است. افتخاری که هیچ دختر ایرانی تاکنون بدست نیاورده!
همینطور است. و خوشحالم. خوشحال از این بابت که مدال المپیکم با اینکه به رنگ دلخواهم نبود و حسرتش را هنوز هم می خورم، آنقدر ارزشمند بود که فدراسیون جهانی من را انتخاب کرد. حالا می توانم برای کشورم افتخاری دیگر کسب کنم. سرم بالا باشد و بعنوان یک دختر مسلمان و محجبه در افتتاحیه مسابقات قهرمانی جهان پرچمدار باشم.
* و صحبت پایانی؟
در این چند وقت هم خودم اذیت شدم و هم اطرافیانم را اذیت کردم. استادم مهرو کمرانی که می دیدم با هر آسیب من چقدر اذیت می شود. نمی توانستم خوب تمرین کنم و شرمنده او بودم و فقط می توانم با کسب مدال زحمات او را جبران کنم. هر آسیب من ذهن همه را درگیر می کرد و بقیه تیم را هم تحت تاثیر می گذاشت. می خواستم خوب باشم و بهتر از آنچه که همه انتظار داشتند، بعضی روزها موفق می شدم و بعضی روزها نه! این اردو نه تنها از نظر فنی برای من بسیار خوب بود که حتی باعث شد از نظر روحی هم بزرگ شوم. خیلی روزها مجبور به تصمیم گیری بودم. تصمیم هایی که بعدها از بابتش خوشحال می شدم. حالا اینها به من کمک می کند تا در میدان جهانی بتوانم در لحظات سخت خودم را کنترل کنم. از تمام کسانیکه کوچکترین کاری برای من انجام دادند، تشکر می کنم. آنهایی که برای من دعا کردند. کادر فنی تیم ملی، سرمربی تیم، استادم مهرو کمرانی که در همه روزها کنارم بود. و مربیان تیم استاد فولادی و صفرپور، تمامی کادر پزشکی و فیزیوتراپ ها. بازیکنانی که بعنوان حریف تمرینی در اردو بودند و برای من میت گرفتند. حریفانم که به من انگیزه دادند تا بهتر شوم. از همه شما می خواهم برایمان دعا کنید. دعا کنید تا سربلند باشیم.