🔶 زندگی یک بازیکن فوتبال چنان کوتاه است که نمی توان به انتظارات طولانی دل بست. نمی توان زمان را از کف داد. نمی توان فصل های به سرعت سپری شده را بیهوده شمرد. بنابراین سفر بزرگ نیمار از همین هفته آغاز شده، از همین جا. سفری در لیگ قهرمانان با پیراهن پاری سن ژرمن... دورخیزی برای فتح قهرمانی اروپا و همین طور دورخیزی برای بنا نهادن امپراطوری خودش. دور از قلمرو لیونل مسی، دور از سیطره کریستیانو رونالدو. جایی متعلق به خودش، فقط خودش.
🔶 او دو سال پیش در سه گانه بارسا نقش خودش را جانانه بازی کرد. یکی از سه تفنگدار بارسا بود. در لیگ قهرمانان فصل پیش هم جادویی ظاهر شد. در دیدار در زمانی که لیونل محو شده بود، سه گل از دقیقه 88 به بعد زد و یک تنه بارسا را برابر پاری سن ژرمن در لیگ قهرمانان پس از شکست چهار گله به پیروزی رساند، پیروزی 1-6 بدون او کسب نمی شد. ستاره آن نبرد نامتعارف او بود؛ ولی احساس نکرد "مرد اول" بوده. بازی را برده بود؛ ولی قهرمان دیدار کسی نبود که بارسای این عصر را با او تعریف کرده اند: با لیونل مسی.
🔶 پسر ظریف شسته رفته آرایش کرده برزیلی طی چهار سال بازی در نوکمپ آبدیده شده. پسر ظریف شعبده باز اوج گرفته و بالا رفته، ولی شماره یک نشده، نه نشده. نتوانسته از سایه لیونل بدرآید، نه نتوانسته.
🔶 حتی اگر مسی نیوکمپ را هم ترک کند بعدی ها کماکان با او مقایسه خواهند شد.
مسی ورای افسانه ها رفته و نمی توان با افسانه ها جنگید. سایه مسی چنان بلند شده که تا سال ها همه آبی اناری ها را در خود جای خواهد داد.
🔶ولی مگر نمی گویند آدمی ساختهی افکار خویش است و فردا همان خواهد شد که امروز میاندیشید؟
مربی اش موریسی رامالیو در سانتوز پیش بینی کرده بود نیمار تا 2014 بهترین بازیکن جهان خواهد شد. سه سال سپری شده و زمان پرواز فرا رسیده بود. نیمار جایی رفته که کمپانی "قطر اسپورتس اینوستمنتس" پاری سن ژرمن را به چنگ آورده، شیخ تمیم بن حامد ال تهانی امیر قطر دست به جیب ایستاده، امیری با چاه ها نفتی که کشورش بیشترین درآمد ناخالص سالانه جهان را دارد و پاری سن ژرمن را تا یک چهارم لیگ قهرمانان بالا کشیده. امیری که رکورد خرید جابه جایی بازیکنان فوتبال را با نیمار دو برابر کرده، کیلیلان امپاپه را با 166 میلیون پوند از چنگ رئال درآورده و اعتنایی با قوانین بازی ملی جوانمردانه نکرده... امیری که وقتی نیمار و امباپه و همین طور کاوانی دروازه متز را گشودند، چشم ها را خیره کرده.
🔶 ریخت و پاش مالی پاری سن ژرمن نه فقط رئال و بارسا را مات کرد، بلکه غول های لیگ برتر انگلیس و همین طور بایرن مونیخ و یوونتوس را هم پشت سر گذاشت. ولی مگر چلسی با همین قاعده تیم باشگاه بزرگ نشد و مگر منچستر سیتی با همان دلارهای نفتی پرواز نکرد؟
🔶 در این دوران - خوب یا بد- جایگاه و ارزش بازیکنان را با قیمت شان تبیین می کنند، برخلاف روزگاری که تعداد جام ها و مدال ها و همین طور وفاداری معیارهای اصلی بودند. حالا نام و برند معجون دیگری ساخته. نیمار شده گران ترن بازیکن تاریخ و پاریسی ها انتقال شاهانه شان را به رخ کشیده اند. اولین بازی نیمار با پیراهن پاری سن ژرمن برابر گنگان در صد و هشتاد و سه کشور به صورت زنده پخش شد. او راهی پاریس شده. راهی جایی که می خواهد تاج سلطنت را از کریستانو رونالدو سی و دو ساله و لیونل مسی سی ساله گرفته و بر سر خودش بگذارد. نشریه اقتصادی فوربس او را یکی از صد شخصیت تاثیرگذار سال برگزیده، نیمار پیش از انتقال به پاریس هم پس از رونالدو و مسی پردرآمدترین بازیکن جهان بود و خارج از میدان فوتبال درآمد بیشتری در مقایسه با دستمزدش کسب می کرد. چنان که در هفده سالگی اش قرار داد بلندمدتی را با "نایکی"امضا کرد. در اینستاگرام هشتاد میلیون شیفته دارد، شصت میلیون در صفحه فیس بوک او را دنبال می کنند و شصت میلیون پیام های او را در توییتزر می خوانند. آن هم با جمله ها و عکس ها و حرف های زمینی. برخلاف رونالدو که عجیب و غیر منتظره ظاهر می شود و نه بسان مسی که آمیخته به بی میلی، خودی نشان می دهد. او را با کمک های مالی دائمی اش به کلیسای مسیحی می شناسند و انجام بازی های خیریه برای مستمندان.
🔶 ولی همه اینها برتافته از نمایش در میدان خواهند بود. نیمار برای حفظ کیفیت جسمی اش ریکاردو رزا و رافائل مارتینی بدنسازان شخصی اش را از بارسلونا راهی پاریس کرده. همین طور مارسلا لرمی آشپز برزیلی اش را. وقتی او راهی کاتالونیا شد شصت و چهار کیلو وزن داشت و اکنون هفتاد کیلو شده بی آن که دو خصیصه ویژه اش را از دست بدهد: سرعت و چابکی اش را. دستگاه های بدنسازی در خانه اش هم بنا شده اند و تمرین کرده و تمرین. او در چنین قابی در هر چهار فصل حضورش در بارسا بیش از چهل بار به میدان رفت در حالی که طی دو فصل اول نزدیک سه ماه را با مصدومیت سپری کرد. متوسط بازی او برای بارسا 5/46 بوده، نزدیک به 51 بازی مسی و 75/48 بازی رونالدو در همان دوره.
🔶 خیلی از طرفداران بارسا از رفتن نیمار دلگیر شده اند، همین طور شیفتگان فوتبال اسپانیا، ولی نیمار فردا را برگزیده. راهی پاری سن ژرمن شده تا مرد شماره یک شود... تا پسر شماره دو ازلی باقی نماند. تیم های بزرگ ده ها "پسر خوب شماره دو" داشته اند؛ ولی نیمار بیست و پنج ساله است و در فوریه بیست و شش ساله خواهد شد. بنابراین زمان انجام یک حرکت بزرگ فرا رسیده بود، زمان دل کندن از بارسلونا، از اسپانیا. همه چیز برای پرواز بلند مهیا بود: دستمزد دو برابر شده اش، برپایی جام جهانی در پایان فصل و در کنار همه اینها شهر و رسانه ها و تیمی در خدمت او. به پای او و نه در چنگ مسی و رونالدو و لالیگا... نیمار می خواهد شماره یک باشد و انجام چنین ماموریتی در یک تیم درجه دو اروپایی در مقایسه با رئال و بارسا یا یووه و بایرن دشوار است و به نمایشی از نوع نمایش مارادونا در ناپولی نیاز دارد، ولی او ادعا کرده آماده چالش بزرگ شده، آماده جنگ بزرگ. شاید نیمار ناکام بماند، ولی مگر اثرگذاران جهان همان هایی نبوده اند که گاه و بیگاه برخلاف جریان آب شنا کرده اند؟
🔶 زندگی یک بازیکن فوتبال کوتاه است. اگر می توانی مرد اول شوی فرصتی برای ادامه بازی در نقش دوم نداری. بازی نیمار در نقش اول از همین هفته آغاز شده، از همین جا. از سفری در لیگ قهرمانان با پیراهن پاری سن ژرمن...