mojtaba47 حرومییه روز تو خیابون با دوستم واستاده بودم بعد یه زن و ی مرد که بدنساز بود از جلومون رد شدن بعد من با صدای بلند گفتم عجب چیزیه{منظورم هیکل یارو بود} بعد زنه یه جوری منو نگاه کرد که آب شدم رفتم تو زمین رفیقمم میخندید منم هی ضایه تر میشدم :)))))))))