همه میدانند که منچستریونایتد و لیورپول از سرسختترین رقبا هستند. اما چیزی که ممکن است ندانید این است که صد سال پیش، بازیکنان این دو تیم دست در دست هم دادند تا یکی از کریهترین نمونههای تبانی در فوتبال انگلستان را رقم زنند.
حدود ۱۵۰۰۰ نفری که در الدترافورد شاهد دیدار بودند، حس کرده بودند که چیزی درست نیست. یونایتد که تنها چند امتیاز با منطقه سقوط فاصله داشت، گل اول بازی را در دقایق اولیه توسط جورج اندرسون وارد دروازه رقیب مرسیسایدی خود کرد.
لیورپول که بی دغدغه خاصی در مرکز جدول جا خوش کرده بود، چندان آزرده به نظر نمیرسید. دو گل اندرسون تا پیش از پایان نیمه اول، با واکنشی به جز بالا انداختن شانه توسط بازیکنان لیورپول روبرو نشد. هیچ اتفاق قابل ذکر دیگری تا پایان مسابقه رخ نداد.
نظرات عجیب به سرعت پدیدار شد. منابع نزدیک به تیم لیورپول متوجه شدند که فرد پگنام که جرات کرده بود در نیمه دوم تیرک دروازه یونایتد را به لرزه درآورد، توسط همتیمیهایش مورد سرزنش قرار گرفته است.
داور بازی جان شارپ، بازی را «عجیبترین بازی که تا کنون قضاوت کرده بود» خواند، خصوصا آن که پاتریک اوکانل، کاپیتان یونایتد، پنالتی این تیم را به شکلی عجیب و با اختلاف زیاد به بیرون زد. شارپ از توضیح اینکه چرا پنالتیزن اصلی تیم، اندرسون، آن ضربه را نزد، عاجز بود.
روزنامه The Manchester Daily Dispatch گزارشش از بازی را با تیتر «لیورپول شکست خورد – فوتبالی بیروح در نیمه دوم» منتشر کرد. بنابر دیگر گزارشات، سرمربی یونایتد جان «چک» رابسون که از نمایش نیمه دوم منزجر شده بود، پیش از سوت پایان زمین را ترک کرد. دو امتیازی که یونایتد از برد در آن بازی کسب کرد [برد در آن سالها دو امتیاز داشت. م]، برای نگه داشتن تیم در رتبه هجدهم، درست یک امتیاز بیشتر از چلسی که به دسته دو سقوط کرد، کافی بود.
توجهات معطوف به نمایش ضعیف مهاجم یونایتد ایناک وست شد. وست خشن و ستیزهجو ادعا کرد که با وجود مصدومیت بازی کرده است، اما شایعات میگفت که نه تنها او، بلکه برخی دیگر از بازیکنان دو تیم عمدا بر خود آسان گرفتهاند. یک هفته پس از بازی کذایی، روزنامه Sporting Chronicle چنین نوشت: «…نظرات تندی بیان شده است، و اگر چنین مشاهداتی [از نوع این بازی] تکرار شود و بررسی صورت نگیرد، سلامت بازی به خطر میافتد، درست زمانی که فوتبال به تمامی دوستانش نیاز دارد.»
مبالغ هنگفتی بر روی برد ۲-۰ تیم میزبان با ضریب ۷ به ۱ بسته شده بود. تحقیقات متعاقب اتحادیه فوتبال نشان داد که بازیکنانی از هر دو تیم در شرطبندیها شرکت داشتند.
در ۲۷ دسامبر ۱۹۱۵، سندی ترنبول، آرتور والی و ایناک وست از یونایتد و جکی شلدون (بازیکن سابق یونایتد که بعدها به عنوان مغر متفکر تبانی شناخته شد)، تام میلر، باب پرسل و تام فیرفول از لیورپول به دلیل شرکت در تبانی، به صورت مادامالعمر از بازی محروم شدند.
برخی از بازیکنان از شرکت در تبانی امتناع ورزیدند. فرد پگنام لیورپولی و اندرسون یونایتدی بعدا علیه برخی از همتیمیهایشان شهادت دادند. تحقیقات نشان داد که بازیکنان به شکل مستقل اقدام به تبانی کرده بودند. رابسون، سرمربی یونایتد این اقدام را «یک تخطی و یک رسوایی» خواند.
هیچیک از مسئولین دو باشگاه مقصر شناخته نشدند و جریمه یا کسر امتیازی نیز دامن دو تیم را نگرفت. Manchester Daily Dispatch در مقالهاش پس از محرومیت بازیکنان چنین تصریح کرد: «معصومیت فوتبال نابود شده است؛ شاید برای همیشه.»
وست بر بیگناهیاش اصرار داشت و از اتحادیه به دلیل افترا شکایت کرد. اون در دادگاه شکست خورد و محرومیتش تا سال ۱۹۴۵ برداشته نشد، زمانی که او دیگر ۵۹ ساله شده بود.
بقیه محکومین، به دلیل خدماتی که در زمان جنگ به کشور نثار کردند، مورد بخشودگی قرار گرفتند. از ترنبول که در زمان جنگ کشته شد، پس از مرگ تجلیل و محکومیتش ملغی شد.
اندرسون که در سال ۱۹۱۵ تبرئه شد، در سال ۱۹۱۸ به اتهام شرکت در طرح تبانی و شرطبندی غیرقانونی در بازی مقابل برنلی که سال پیش از آن برگزار شده بود، محکوم و زندانی شد. مشخص شد که اون عضوی از یک شبکه بزرگتر تبانی بوده است.
در همین روزها در لندن، سر هنری نوریس، مالک انتقامجوی وولویچ آرسنال بود. تیم او که فصل ۱۹۱۴-۱۵را در رده پنجم لیگ دسته دو تمام کرده بود، شرایط صعود به لیگ دسته یک را نداشت.
با وجود جنگ و درآمد قطرهچکانی باشگاه در طی آن و مسئولیت نوریس در قبال خسارات وارده هایبری، وی زیر بار بدهیها به استیصال رسیده بود.
نوریس کینهای عمیق از لیورپول داشت. او معتقد بود لیورپول در باری مقابل چلسی در فصل ۱۹۱۲-۱۳ تمامی توان خود را به کار نگرفته است.
آرسنال که آن فصل در نبرد برای فرار از سقوط بود، امیدهایش را با شکست ۱-۲ لیورپول مقابل چلسی در آنفیلد، رنگ باخته میدید. آن شکست مهر تاییدی بر سقوط آرسنالی بود که در حال ساخت هایبری جدید بود.
اظهارات تند نوریس در قبال بازیکنان لیورپول به شدت مورد انتقاد گرفت. اما او این گونه دفاع کرد که «اگر بازیکنان به شکلی که بازیکنان لیورپول در آن مسابقه بازی کردند، بازی کنند، باید انتظار انتقادها را داشته باشند.» سپس پس از ماجرای تبانی سال ۱۹۱۵ و زندانی شدن اندرسون، فرصت مناسبی برای انتقام پیش آمد. تبعات اقدامات او فوتبال انگلستان را تکان داد.
وقتی در مارس ۱۹۱۹ سران باشگاههای لیگ گرد هم آمدند تا آینده فوتبال پس از جنگ را ترسیم کنند، این توافق صورت گرفت که تعداد تیمهای دو لیگ بالاتر از ۲۰ تیم به ۲۲ تیم افزایش پیدا کند. احساس غالب این بود که چلسی که فصل را به عنوان تیم نوزدهم بالاتر از تاتنهام تمام کرده بود، بدون بحث و جدلی در لیگ دسته یک بماند.
سرنوشت دیگر تیم سقوطکننده به رای گذاشته شد. تاتنهام علیه آرسنال رای داد که در سال ۱۹۱۵ در دسته دو پنجم شده بود. بارنزلی و وولوز نیز که در رده سوم و چهارم فصل را تمام کرده بودند، علیه آرسنال رای دادند. همینطور ناتینگهام فارست، بیرمنگام و هال که رتبههای پایینتر از آرسنال را اشغال کرده بودند. آرسنال به راحتی و با ۱۸ رای در مقابل ۸ رای تاتنهام برنده شد.
نظریههای متفاوتی در خصوص اینکه چگونه آرسنال موفق شد بدین شکل جنجالی پس از ۶ سال به سطح اول فوتبال انگلستان بازگردد، وجود دارد. یکی از متقاعدکنندهترین آنها این است که نوریس، از ماجرای سال ۱۹۱۵ به نفع خود استفاده کرد.
با افزایش تعداد تیمها، چلسی با این منطق در لیگ دسته یک باقی ماند که در صورت عدم تبانی لیورپول و منچستریونایتد، این تیم به شکل عادی در لیگ میماند. تاتنهام به این دلیل سقوط کرد که ماجرای تبانی به هیچ وجه در سرنوشت سقوط آنها موثر نبود. نوریس موافق اینبود که چلسی، به همراه دو تیم اول دسته دو، دربی و پرستون، باید به دسته یک صعود کنند.
نوریس به این نکته اشاره کرد که لیورپول و یونایتد به دلیل تبانی تنبیه نشدند و او نمیتواند این قضیه را بپذیرد. زندانی شدن اندرسون نشان داد که تبانی پدیدهای شایع است و نوریس تهدید کرد که پای دولت را به سازمان لیگ فاسد باز خواهد کرد. با ارتباطات سیاسی فراوان او، شکی وجود نداشت که او تهدیدش را عملی خواهد کرد. لیگ نمیخواست دو قدرت شمالی خود، لیورپول و منچستریونایتد را به لیگ پایینتر تبعید کند، بنابراین روسای اتحادیه به توافقی سری دست یافتند.
آرسنال به عنوان آخرین تیم صعودکننده به لیگ بالاتر میرفت و دیگر تیم لندنی، وستهم، به دسته دو صعود میکرد. همهچیز حل شد. ماجرا به سختی اخلاقی مینمود اما نوریس عملگرا این طور توجیه کرد که کار لیورپول و یونایتد حتی بدتر بوده است و تنبیهی گریبانگیر آنان نشد.
تبعات خاصی متوجه لیورپول و یونایتد نشد، چرا که به دلیل بالاگرفتن شعلههای جنگ جهانی اول، لیگ تعطیل شد. تبعات تبانی این دو تیم در صد سال پیش، به جز افزایش کنترلها بر روی روندهای عجیب شرطبندی و ایجاد تصویر ضدقهرمانانه از وست، ۳۶۰ کیلومتر پایینتر و در لندن حس شد.
آرسنال، چلسی و وستهم منتفع شدند و تاتنهام روی بد آن را دید.
نوشته جان اسپرلینگ
مجله فورفورتو