🔹وقتی ایالات متحده آمریکا تشکیل شد، الکساندر همیلتون نخستین فردی بود که بر کرسی وزارت خزانه داری این کشور تکیه زد.
🔹نخستین ماموریت همیلتون، تهیه گزارشی درباره وضعیت اقتصادی آمریکا بود. او نتیجه تحقیقات خود را پنجم دسامبر ۱۷۹۱ با عنوان "گزارش درباره تولیدات"(Report on Manufactures) تقدیم کنگره کرد که مبنای مصوبات کنگره در صیانت از بازار آمریکا برای کالای آمریکایی شد.
🔹به نظرم قلب گزارش همیلتون، این پاراگراف است:
"صنایع نوتأسیس باید از رقابت و تهاجم تولیدکنندگان خارجی محافظت شوند و تا وقتی که کارخانهجات داخلی بزرگ و قوی شوند، دولت باید با افزایش حقوق گمرکی از آنها حمایت کند. زمانیکه صنعت داخلی توسعۀ کافی یافت، و هزینۀ متوسط تولیدات پائین آمد و تولیدکنندگان از «صرفه های ناشی از مقیاس» برخوردار شدند، سپس دولت می تواند در آن بخش، تجارت آزاد را پیشه کند تا بر اثر رقابت بین تولیدکنندگان داخلی و خارجی، قیمت ها پائین بیاید و کیفیت اجناس و خدمات بالا برود."
🔹پاتریک بوکانان در اینباره مینویسد:
"ایالات متحده پشت دیوار تعرفهای که توسط جرج واشنگتن، الکساندر همیلتون، کلی، لینکلن و دیگران ساخته شد، از یک جمهوری ساحلی ارضی، به بزرگترین قدرت صنعتی جهان تا به حال، آنهم صرفا در یک قرن، تبدیل شد.
چنین سیاست موفقی به حمایت گرایی از تولیدات داخلی معروف است که امروزه ناپسند قلمداد میشود."
🔹هیچ کشور پیشرفتهای در جهان وجود ندارد که بدون صیانت از بازار و بازارگشائی برای تولید داخلی خود به پیشرفت رسیده باشد.
🔹پیشرفت البته لوازم دارد. شرط لازم و اولیه آن صیانت از بازار داخلی برای تولید داخلی است. شرط دیگر این است که نظام اقتصادی به تولید پاداش دهد نه به دلالی. شرط سوم این است که هدف نظام حمایتی، نه بیشینهسازی سود تولیدکننده، که پیشرفت صنعتی باشد؛ یعنی تولیدکننده در برابر امتیازاتی که از دولت میگیرد موظف باشد بخش مشخصی از عایدات خود را صرف تحقیق و توسعه کند و تکالیفی در رابطه با ارتقای فناوری و افزایش کمیت و کیفیت محصولات داشته باشد.
🔹هیچ نظام اقتصادی در دنیا وجود ندارد که بدون حمایت، هدایت و نظارت قدرت فائقه مرکزی، یعنی دولت، کشور را یه پیشرفت رسانده باشد. لیبرالهای ایرانی اما قائل به این هستند که اقتصاد را اگر به حال خود رها کنند و آزاد بگذارند، به مدد دست نامرئی آدام اسمیت، نیروهای بازار در جهت پیشرفت کشور عمل خواهد کرد. این جنگل اقتصادی که با شعار آزادی ایجاد میشود، به پیشرفت منجر نمیشود، بلکه چنانکه میبینیم جولانگاه مفسدان و رانتخواران و دلالان، و قربانگاه مولدان و صنعتگران میشود.
🔹کشور را باید از شر لیبرالیسم نجات داد. برای پیشرفت ایران، باید چوب لیبرالیسم را از لای چرخ اقتصاد خارج کرد. (دقیقا کاری که امریکا در دوران همیلتون با گذاشتن تعرفه های سنگین بر روی کالاهای خارجی خود انجام داد و اینگونه باعث قدرت کاالای داخلی خود شد- " اگر امریکا میخواست لیبرال باشد هیچوقت نمیتوانست با جنس های با کیفیت تر انگلیسی مقابله کند و تمام کارخانجات اش یکی پس از دیگری ورشکست میشدند " )
🔹مردم بدانند چه در دولت هاشمی، خاتمی و روحانی، و چه در دولت احمدینژاد، آنچه در این کشور اجرا شده سیاستهای اقتصادی لیبرال و نولیبرال بوده و هر پیشرفتی حاصل شده، به مدد، هدایت یا اجبار نیروهای خارج از دولت بوده است. اگر اقتصاد ایران در اختیار جریان های انقلابی یا ناسیونالیسم (افراد دلسوز و فداکار مثل شهدای مدافع حرم و .. ) قرار گیرد، در همه حوزهها پیشرفت حاصل خواهد شد درست مثل امریکا ، کره جنوبی ، چین و سایر کشورها که همگی از یک الگوی مشخص برای قدرت مند شدن تولید داخلی خود استفاده کردند . اما در ایران الگوی دیگری در راستای کار دولت ها قرار گرفت زیرا سود شخصی یک سری ادم (دلال ، اقازاده و هر اسم دیگه ) بسیار بیشتر از سود جمعی بود برای دولت ها .