طرفداری- هنگامی که لیگ MLS در سال ۱۹۹۶ تاسیس شد، این تلقی عمومی در سطح منطقه و جهان به وجود آمد که "سرانجام امریکا نیز وارد دنیای فوتبال شد و نهایتاً آن ها فاتح تمامی عناوین موجود خواهند شد". محبوب ترین ورزش جهان، می رفت تا در یکی از قدرتمندترین کشورهای جهان نهادینه شود. این باور زمانی ایجاد شد که فدراسیون فوتبال امریکا (USSF) طرح پروژه ای بلند مدت، برای قهرمانی در جام جهانی ۲۰۱۰ را ارائه داد.
البته که ما اینک می دانیم که هیچ یک از این امور، محقق نشده اند. همین چند ماه قبل، چهار تیم مکزیکی با از پیش رو برداشتن رقبای امریکایی خود، به آسانی هر چه تمام تر به مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان منطقه کونکاکاف رسیدند. در سال ۱۹۹۶ تیم ملی مردان فوتبال امریکا، خود را نزدیک به فتح جام جهانی می دید ولی هیچ یک از بازیکنان آن ها حتی نزدیک به قرار گرفتن در جمع ده تیم برتر این رقابت ها نشدند.
کجای کار اشتباه بود؟ چرا امریکا چندان پیشرفت نکرد و به آن هیولایی که جهانیان انتظار داشتند و همسایه هایش از آن هراس داشتند، مبدل نشد؟ در این مطلب، من در پی این خواهم بود که این ماجرا را شرح داده و در این راه از مقایسه با لیگ مکزیک (Liga MX) کمک بگیرم.
نقطه کلیدی آن جاییست که وقتی رسانه ها در آن زمان از پیشرفت امریکا حرف می زدند، آن ها مزیتی را که سایر جهانیان از آن برخوردار بودند را نادیده انگاشتند. و این نه تنها به میزان محبوبیت این ورزش، بلکه به یک سری از قواعد که موفقیت لیگ های برتر جهان را تضمین می کردند باز می گشت که اساسا در امریکا وجود نداشت و یا به عبارتی بهتر، تا ۲۰ سال دیگر به وجود نمی آمد.
بیایید با استعدادیابی شروع کنیم. در مکزیک همه باشگاه ها در سراسر کشور آکادمی دارندو از مربیان سطح مناسب و معقول در این راه بهره می برند و حتی در دورترین نقاط در تلاش هستند. در امریکا رسم بر این است که استعدادیابی بر عهده دانشگاه هاست اما این امر در مورد فوتبال چندان صادق نیست و سیستم بازیکن یابی باشگاه ها نیز عملا ناکارآمد است. در واقع برترین بازیکنان منطقه شمال، معمولا توسط باشگاه های مکزیکی ای که در آن سوی مرزها هستند، شناسایی شده اند.
اما این همه ماجرا نیست. اگر یک بازیکن جوان امریکایی قد برافرازد، سریعا به آکادمی بردنتون دعوت می شود تا با تیم ملی تمرین کند. اما اگر نه... هیچ چیز. آن ها کاری را که از دست شان بر می آید، انجام می دهند. در مکزیک، هر بازیکن زیر ۱۷ سالی که به تیم ملی فراخوانده شود، با باشگاهش به تمرینات خود ادامه خواهد داد، به تور های بین المللی خواهد رفت و در تورنمنت هایی که لیگ MX برای جوانان تدارک می بیند، رقابت خواهد کرد.
سپس نوبت به زیرساخت ها می رسد. فوتبال هنوز یک ورزش پرمخاطب در امریکا نیست و بنابراین در برهه فعلی تنها برخی از تیم ها زمین تمرین و ورزشگاه اختصاصی دارند. مربیان نیز در کار خود جز بهترین ها نیستند، چرا که پولی برای پرداخت به آن ها وجود ندارد. هرگز یک باشگاه حاضر در لیگ MLS نمی تواند تصور ساخت یک کمپ تمرینی همانند آن چه را که باشگاه پاچوکای مکزیک دارد، در سر بپروراند. کمپی با چندین زمین فوتبال، یک بیمارستان، کادری مجرب در تمامی سطوح و بهره بردن از آخرین فناوری ها در تمرینات.

و مهم ترین چیز، استعداد است. شاکله اصلی تیم های حاضر در لیگ MLS را بازیکنان برجسته و البته سن بالای خارجی تشکیل می دهد اما در نگاهی کلی، اوضاع بدتر است. بازیکنان وطنی به دلیل کمبود امکانات آموزشی که در بالا ذکر شد و خارجی ها به دلیل نگاه اقتصادی که به فوتبال دارند، به شکلی ظاهر می شوند که به سختی در تیم ها بازیکنان با کیفیت یافت می شود؛ و برای رقابت در سطح کونکاکاف باید سراغ بازیکنانی از امریکای جنوبی بروند که توانایی حضور در لیگ مکزیک یا اروپا را ندارند.
و سرانجام، لیگ واقعا به آن ها کمکی نمی کند. ساختار سقف دستمزدی که برای جلوگیری از تکرار تجربه بد NASL (لیگ کنفرانس شمال) بر لیگ حاکم شده است، همانند همه جای جهان در فوتبال نیز محقق نمی شود. همچنین تقویم تابستانی به باشگاه ها اجازه نمی دهد تا در سطح منطقه موفق شوند و حتی اگر تلاش شود که نمایش آن ها بی اهمیت جلوه داده شود، هواداران را دلسرد می کند. اجازه دهید در مورد قرارداد های نجومی صحبت نکنیم...
در نهایت می توان استدلال کرد که MLS و تیم ملی امریکا با توجه به داشته هایشان، بهتر از حد انتظار ظاهر شده اند. اما دقیقا به همین دلیل، آن ها هنوز از به خطر انداختن قدرتمندان عرصه فوتبال، فاصله دارند.
بدون شک از سال ۱۹۹۳ امریکا (در این امر) پیشرفت کرده است. محبوبیت فوتبال به حدی افزایش یافته است که در سال ۱۹۹۶ غیرقابل تصور بود و این ورزش راه خود را یک بازار بسیار شلوغ پیدا کرده است. اما از نظر استاندارد های بین المللی، در حالی که جهانیان به پیش تاخته اند، به نظر می رسد که MLS همچنان در موقعیت خود در جا می زند.