خواستم بازي ايتاليا رو بيينم ولي واقعا با اين شرايط نمي تونم ، ديشب باز دوباره زلزله ي جديدي توي اين مملكت اومد و من به شدت به هم ريختم.
همه ناراحتيم ، من خودم چون بچگيم رو باز زلزله هاي بزرگ ِ متعدد گذروندم و به جز جنگ از هيچي اندازه ي زلزله نميترسم.
امروز به قدري ناراحت بودم كه كل روز به جز چند ساعت رو به مقوله ي زلزله و مواجهه باهاش پرداختم ، به شخصه خود من برام چند تا نكته برجسته تر بود كه نديدم كسي بگه ، اگه قبلا درباره ي اين حرف فكر كردين كه هيچ ، اگه نه ميتونه سوالات چالش بر انگيزي باشه .
١- قبل از بلا.
نسبت توفان به زلزله تو ايران چه وضعيتي داره ؟ اينجوري كه من با چند ساعت مطالعه ي اينترنتي فهميدم اساسا مقوله اي داريم به اسم نسبت توفان به زلزله ، اين نسبت براي انتخاب نوع خونه تعيين كنندست. يعني اينكه اگه خونه ي كمتر از چهارطبقه ميخوايد بسازيد ، اگه تو منطقه ي «خوراك توفان» زندگي نمي كنيد بهتره خونه ي چوبي بسازيد. خونه هاي چوبي اگه در مقابل موريانه ايمن بشن ، به شدت بيشتر از خونه هاي بتني عمر ميكنن ، هزينه ي نگهداري كمتري دارن و معمولا ارزونترن ولي ما به دليل كمبود چوب تو ايران احتمالا با هزينه ي اوليه ي ساخت بيشتري روبرو خواهيم شد ، اما اگه آگاهي بخشي صورت بگيره مطمئنا مردم هم استقبال ميكنن. متاسفانه اينطور كه من فهميدم سورس هاي درسي مهندسي عمران-زلزله تو ايران سورس هاي دانشكده ي آلبرتاي كانادائه ، انگار سورساي بسيار قديمي اي هستن كه از سال ١٩٧٦ ديگه حتي اونجا هم استفاده نميشن. اينكه مهندسي ما چقد قديميه كه بر كسي پوشيده نيست ، اما اينكه چرا تصحيح نميشه شايد مقوله ي قابل توجهي باشه.
٢-بعد از بلا
بذاريد رك بگم ، سازوكاري براي امدادرساني وجود نداره ، نه هلال احمر نه كميته امداد نه سازمان هاي مرتبط با حوادث غير قابل پيشبيني. بين عموم مردم بي اعتمادي نسبت به اين ارگان ها وحود داره و مردم صريحا از عدم اعتماد به اينكه آيا وجوه نقدي و كمك هاي غير نقديشون واقعا به دست نيازمند ميرسه صحبت ميكنن.
دو تا نكته اين وسط هست ، يكي اينكه اصلا وظيفه ي مردم كمك نيست ، دولتي با اين بودجه و ثروت بايد خيلي راحت بتونه مايحتاج رو فراهم كنه ، غذا و آب تميز ، پتو ، برق و سرپناه موقت ساده ترين نياز مردم در مكان هاي زلزله زده ست كه بايد هميشه در جاي مناسب و شرايط استاندارد ذخيره شده باشه تا در اسرع وقع توزيع بشه. البته اين از تقصير مردم كم نميكنه ،همونطور كه مردم وظيفشون كمك كردن نيست ، وظيفشون پيگيري و مطالبه گريه. دومين نكته اينكه حالا به هر شكلي كه هست شرايط طوريه كه قرار نيس دولت كمكي بكنه و مردم خودشون هم قصد كمك دارن ، آيا دولت بايد اينقدر بي عرضه باشه كه نتونه يه راه قابل اعتماد به مردم ارائه بده كه مردم خيالشون راحت باشه كه كمك هاشون به دست هم ميهناي خودشون ميرسه ؟ بذاريد اين قسمت رو با فاصله و به صورت جدا بنويسم كه كسايي كه تنبلي ميكنن و نميخونن هم توجهشون جلب بشه
ميدونستين الان تلفات حادثه بيشتر از ١٠٠٠ نفر بوده ؟ هزارنفر كرمانشاهي مردن ، هر كدومشون ميتونستن خواهر ،برادر فرزند يا والدين من يا تو باشن .
حالا بدتر از اين كشتارها وضعيت باقي مونده هاست ، اونايي كه ٥ عضو خونواده رو از دست دادن و تنها موندن ، اونا الان بايد مورد رسيدگي دولت قرار بگيرن ولي نميگيرن. خدايا اگه وجود داري لطفا حق اين ها رو تو اولويت بذار.
٣- نمك بر زخم پاشيدن.
اينكه امام جمعه ي يكي از شهرهاي لرستان(كنگاىر اگه اشتباه نكنم) بگه اين كار خدا بود و كردها حقشون چيزي جز اين نبوده يعني چي ؟ به قول سعدي هم نقصان مايه و هم شماتت همسايه ؟ لطفا اگه كمكي از دستتون بر نمياد نمك رو زخم نپاشيد.
اينكه هر بار يك نفر بياد بگه اين عذاب خدا بوده باعث درد و رنجش نه تنها بازمانده ها بلكه تمام مردم اين كشور ميشه.