اردیبهشت ۱۳۵۷
ترانهسرا: استاد ایرج جنتیعطایی
ملودی و تنظیم: زندهیاد استاد بابک بیات
خواننده: علی طوافیفرد(علی سهراب)
یاد آن ایام که کلام بالاتر از موسیقی و صدا ایستاده و گوش را نوازش می کرد و یک قطعه تنها ملودی محور و ریتمیک نبود.پنج دقیقه و سی و دو ثانیه سکوت ابتدا به احترام ابهت کلام و به دنبال آن موسیقی و اجرا...(✍محسن چالوسی)
شعر من از عذاب تو گزند تازيانه شد
ضجهی مغرور تنم ترنم ترانه شد
حماسهی زوال من در شب تلخ گم شدن
ضيافت خواب تو را قصهی عاشقانه شد
برای رِند دربهدر، اين منِ عاشق سفر
وای كه بیكرانهی حصار تو كرانه شد
وای كه در عزای عشق مرده شد آشنای عشق
وای كه نعرههای عشق زمزمهی شبانه شد
شعر من از عذاب تو گزند تازيانه شد
ضجهی مغرور تنم ترنم ترانه شد
ای تكيهگاه تو تنم، سنگر قلب تو منم
وای كه نيزهی تو را سينهی من نشانه شد
درخت پير تن من دوباره سبز میشود
كه زخم هر شكست من حضور يک جوانه شد
شعر من از عذاب تو گزند تازيانه شد
ضجهی مغرور تنم ترنم ترانه شد
وای كه در حضور شب، در بزم سوت و كور شب
شبكورِ وحشت تو را قلب من آشيانه شد
وای كه آبروی تو، مَردِ اَناالحقگوی تو
بر آستان كوی تو جان داد و جاودانه شد
من همه زاریِ منم، زخمی زخمهی تنم
برای هایهای من زخمهی تو بهانه شد
شعر من از عذاب تو گزند تازيانه شد
ضجهی مغرور تنم ترنم ترانه شد
درخت پیر تن من دوباره سبز می شود
هرچه تبر زدی مرا زخم نشد، جوانه شد