Esos brazos cruzados
Y ese ceño enojado
Me tienen intrigado
Me intimidas, ¿qué hago?
Y si das un paso, me pones a llorar
Y si caminas más, al suelo voy a dar
-Ar, ah-ah, ah-ah-ah
No me mires con esos ojos (que me)
Me deslumbras (que me), me derrumbas
No me mires con esos ojos (porque)
Te lo doy todo, ni modo
No me mires con esos ojos que (que me)
Me derrites (que me), me trasmites
La vergüenza del sol, quien en su resplandor
Se ve opacado
A tu lado
Se escucha una melodía
El canto de esa niña
Y burbujea la sangre
Que corre por mis venas
Y apenas si me ves
Me tumbas del impacto y te echas a reír
Me da un paro cardíaco
Oh-oh, oh-oh, oh-oh, oh-oh
No me mires con esos ojos (que me)
Me deslumbras (que me), me derrumbas
No me mires con esos ojos (porque)
Te lo doy todo, ni modo
No me mires con esos ojos que (que me)
Me derrites (que me), me trasmites
La vergüenza del sol, quien en su resplandor
Se ve opacado
A tu lado
No me mires con esos ojos
Ah-ah-ah, ah-ah-ah
آن دسته های ضربدری
و اون اخم عصبانی
آنها مرا مجذوب خود کرده اند
شما مرا می ترسانید، چه کار کنم؟
و اگر قدمی برداری، مرا به گریه می اندازی
و اگر بیشتر راه بروی، به زمین می افتم.
-ار، آه آه، آه آه
با آن چشم ها به من نگاه نکن (که باعث می شود)
تو مرا خیره می کنی (که تو)، نابودم می کنی
با این چشم ها به من نگاه نکن (چون)
من همه چیز را به تو می دهم، به هیچ وجه.
با این چشم ها به من نگاه نکن که (که)
تو مرا ذوب می کنی (آن من) به من منتقل می کنی
شرم خورشید که در شکوهش
تحت الشعاع به نظر می رسد
در کنار شما
ملودی شنیده می شود
آهنگ اون دختره
و خون حباب می زند
که در رگهایم می گذرد
و تو به سختی مرا می بینی
تو مرا از ضربه زمین زدی و شروع به خندیدن کردی.
من سکته قلبی دارم
اوه، اوه، اوه، اوه، اوه، اوه
با آن چشم ها به من نگاه نکن (که باعث می شود)
تو مرا خیره می کنی (که تو)، نابودم می کنی
با این چشم ها به من نگاه نکن (چون)
من همه چیز را به تو می دهم، به هیچ وجه.
با این چشم ها به من نگاه نکن که (که)
تو مرا ذوب می کنی (آن من) به من منتقل می کنی
شرم خورشید که در شکوهش
تحت الشعاع به نظر می رسد
در کنار شما
با این چشم ها به من نگاه نکن
آه آه آه آه آه آه