🎸
Standing there alone
The ship is waiting
All systems are go
"Are you sure?"
Control is not convinced
But the computer
Has the evidence
No need to abort
The countdown starts
Watching in a trance
The crew is certain
Nothing left to chance
All is working
Trying to relax
Up in the capsule
"Send me up a drink
"Jokes Major Tom
The count goes on
Four, three, two, one
Earth below us
Drifting, falling
Floating weightless
Calling, calling home
Second stage is cut
We're now in orbit
Stabilizers up
Running perfect
Starting to collect
Requested data
"What will it affect
When all is done?
"Thinks Major Tom
Back at ground control
There is a problem
"Go to rockets full
"Not responding
"Hello Major Tom
Are you receiving?
Turn the thrusters on
We're standing by
"There's no reply
Four, three, two, one
Earth below us
Drifting, falling
Floating weightless
Calling, calling home
Across the stratosphere
A final message:
"Give my wife my love
"Then nothing more
Far beneath the ship
The world is mourning
They don't realize
He's alive
No one understands
But Major Tom sees
"Now the light commands
This is my home
I'm coming home"
Earth below us
Drifting, falling
Floating weightless
Coming home
Earth below us
Drifting, falling
Floating weightless
Coming home
Earth below us
Drifting, falling
Floating weightless
Coming, coming
home...
تنها ایستاده
سفینه آماده است
همه چیز درست کار میکند
اما کنترلر میپرسد: «مطمئنی؟»
کامپیوتر تأیید کرده
نیازی به توقف نیست
شمارش معکوس آغاز میشود
همه با اطمینان نگاه میکنند
چیزی به شانس واگذار نشده
همهچیز کامل است
در کپسول، سرگرد تام شوخی میکند:
«یکی برایم نوشیدنی بفرستد»
شمارش ادامه دارد
۴، ۳، ۲، ۱...
زمین زیر پای ماست
در حال چرخش، در حال سقوط
بیوزن در فضا
و او صدا میزند: خانه، خانه
مرحله دوم جدا میشود
اکنون در مداریم
همه سیستم ها بی نقصاند
شروع به جمع آوری داده ها میکند
و سرگرد تام با خودش فکر میکند:
«وقتی همه چیز تمام شود، چه معنایی دارد؟»
در کنترل زمینی مشکلی پیش میآید
«موشکها را روشن کن!»
اما پاسخی نمیآید
«الو سرگرد تام، صدای ما را میشنوی؟
پیشرانهها را روشن کن
ما منتظریم»
هیچ پاسخی نیست...
۴، ۳، ۲، ۱...
زمین زیر پای ما
شناور، رها
بی وزن در فضا
و باز صدا می زند: خانه، خانه
در آسمان پیامی آخر می فرستد:
«به همسرم بگویید دوستش دارم»
و دیگر هیچ...
زمین در سوگ است
اما نمیدانند
که او هنوز زنده است
هیچ کس نمی فهمد
اما سرگرد تام حقیقت را میبیند:
«نور مرا فرا می خواند
این خانهٔ من است
من به خانه میآیم»
زمین زیر پای ما
شناور، رها
بی وزن در فضا
در راه خانه...
....
داستان major tom
سرگرد تام فضانوردیه که برای یک مأموریت فضایی انتخاب میشه.
همه چیز اولش عالی پیش میره: سفینه پرتاب میشه، به مدار زمین میره.
اما بعدش یک فاجعه رخ میده.
سرگرد تام پیام آخرش رو میفرسته: «به همسرم عشق مرا برسانید»… بعد ارتباطش با مرکز کنترل قطع میشه.
همه روی زمین فکر میکنن اون مرده و براش سوگواری میکنن.
ولی در واقع، سرگرد تام خودش رو جدا میکنه و تصمیم میگیره تو فضا بمونه.
تام احساس میکنه نور و فضای خالی فضا خونه ی واقعیشه.
پایان ماجرا اینه که اون دیگه به زمین برنمیگرده، تا ابد توی فضا زندگی میکنه.