مطلب ارسالی کاربران
جیانلوکا ویالی و پرش به اوج در سمپدوریا (بخش اول)
شاید هیچ کشوری مثل ایتالیا، تا این اندازه فوتبالیست پر طرفدار وارد دنیای فوتبال نکرده باشد. اما به نظر میرسد عاملی وجود دارد که میتواند این اختلاف در تعداد را هوادار بین یک فوتبالیست و دیگر همتایان حرفه ای خود برقرار کند؛ به عنوان مثال، شهرت ماریو بالوتلی به دلیل حاشیه های اوست و محبوبیت زین الدین زیدان، مربوط به ضربه سر معروف او در جام جهانی 2010 می باشد و کارلوس پویول برای اخلاق و طرز رفتار و ...
بازیکن ایتالیایی دیگری وجود دارد که به علت تکنیک ناب و قدرت بدنی فوق العاده، حتی خود را در ذهن و قلب هواداران انگلیس هم جا کرده است؛ جیانلوکا ویالی!
ویالی در شهر نسبتا ثروتمند کرمونا در شمال ایتالیا به دنیا آمد. پدرش ملیونر خود ساخته ای بود که جیانلوکا و چهار فرزند دیگر خود را بدون مشکلات مالی بزرگ کرد.
او بسیار سریع توانست استعداد خود را در نه سالگی در تیم محلی پیتزینگتون آشکار کند.
جیانلوکا توانایی کار با توپ و تصمیم گیری صحیح را دارا بود که همتایان جوان وی فاقد آن بودند؛ برای همین، برتری مشخصی نسبت به دیگران داشت.
در سن 19 سالگی با باشگاه بزرگتری به نام کرمونیز قرارداد امضا کرد. به سرعت توانایی او به حدی رسید که میتوانست با بچه های بزرگتر از خودش هم رقابت کند!
کرمونیز در فصل 80-81 به سری ب صعود کرد.
استعداد جیانلوکا باعث شد که باشگاه های بزرگتری هم او را تحت نظر بگیرند. با صعود به سری آ در فصل 92-93، ویالی هم به سمپدوریا پیوست. سمپدوریا یکی از تیمهای در حال رشد ایتالیا و بزرگترین سکوی پرش برای ویالی بود.
وقتی 20 ساله شد، دانست که برای جلب توجه هواداران باید زحمت بیشتری بکشد و همین کار را هم کرد!
با ملحق شدن او به روبرتو مانچینی، سمپدوریا حالا دارای یک خط حمله جوان بود که تمام باشگاه های سری آ به آن غبطه میخوردند. اتفاقات برای سمپدوریا به شدت، مثبت پیش میرفت.
ویالی برای اینکه در ترکیب اصلی تیم قرار بگیرد، دائما با مهاجمی به نام فرانسیس در رقابت بود و نشان داد که در سری آ هم بازیکن بسیار توانمندی است.
موفقیت واقعی سمپ در کوپا ایتالیا بود که موفق شد تیم اول شهر میلان را 2-1 شکست دهد و همه را هیجان زده کرد. ویالی با گل سه امتیازی خود، آن روز را به یک روز تاریخی برای باشگاه سمپدوریا تبدیل کرد.
جدایی بوشکوف، سرمربی سمپدوریا، بازیگنان را بسیار ناراحت کرد. ویالی درباره او چنین گفته است : مثل پدری بود که روی من انگشت گذاشت و مهارت ارتباطی بالایی داشت.
جانلوکا پس از هشت سال پر غرور سمپدوریا را به مقصد شهر تورین ترک میکند.