طرفداری- قسمت عمده بازی فینال جام جهانی را می توان در یک جمله خلاصه کرد: "کرواسی مغلوب سرعت بازیکنان فرانسه شد."
سرعت پا به توپ بازیکنانی مانند ام باپه، گریزمان و پوگبا و سرعت در انتقال توپ در ضد حملات، نکته برجسته بازی شاگردان دشان بود.
در بیست دقیقه ابتدایی بازی، فرانسه تلاش کرد تا با پاس های بلند به پشت محوطه جریمه حریف، مهاجمان خود را صاحب توپ کند و با فشار آوردن به دفاع حریف در همان دقایق ابتدایی به گل برسد. تلاشی که به صورت یک ضربه آزاد در نزدیکیهای محوطه هجده قدم تیم کرواسی به نتیجه رسید و گل اول را برای فرانسه در پی داشت.
بعد از دریافت گل، شاگردان دالیچ در فاز حمله سعی کردند با خیمه زدن در هجده قدم حریف و استفاده از پاسهای کوتاه در آن منطقه راه نفوذ به دفاع حریف را پیدا کنند. حضور پرتعداد در نزدیکی دروازه تیم فرانسه موجب حمایت در فاز تهاجمی و حفظ موج حمله میشد تا اینکه پاسکاریهای کوتاه و سریع عرضی و کنترلهای دقیق، توپ را به پریشیچ رساند و او با کنترلی دیگر و ضربه، گل تساوی را به ثمر رساند.
هر چند کرواسی توانایی تیم فرانسه را در سرعت بالای فاز تهاجمی شناخته بود اما نتوانست در نیمه دوم این تاکتیک را خنثی کند؛ چرا که این تیم به طور مداوم در حال بهبود این توانایی و آزمودن روشهای مختلف بود. بهبود تاکتیک با استفاده از توانایی بازیکنان تیم در پا به توپ شدن و اصلاح آن از طریق تغییر بازیکنان مختلف در زمان حملات متنوع تیم.
در واقع پلن B دشان برای در دست گرفتن بازی بهبود همان تاکتیک اولیه با استفاده از توانایی فردی بازیکنان بود.
بار حملات فرانسه در اکثر دقایق بر دوش ام باپه بود. او که بارها در حملات و ضد حملات تیمش پا به توپ شد و با سرعت پا به توپ بالا در کورسها مدافعین کرواسی را پشت سر می گذاشت تا برای تیمش موقعیت ایجاد کند.
بازیکن کلیدی تیم کرواسی اما مودریچ بود. کسی که در تمام طول زمین حرکت داشت. گاه در فاز دفاعی توپگیری میکرد و گاه در میانه میدان سعی در پخش توپ داشت و گاه برای گلزنی و کمک به خط حمله تیم تلاش میکرد. توانایی بازی در نقاط مختلف زمین توسط لوکا مودریچ نکتهای بود که سرمربی فرانسه پیش از بازی فینال به آن اشاره کرده بود.
در اواخر نیمه دوم و در حالی که کروات ها سعی می کردند گل های خورده را جبران کنند، تیم فرانسه در فاز دفاعی با دوندگی و تحرک خوب به بازیکن حریف اجازه پیشروی نمی دادند. تحرک به صورت دویدن به سمت بازیکن پا به توپ و تحت فشار گذاشتن او و به اشتباه انداختنش در تصمیم گیری یا اجرای تصمیم و هم چنین کم کردن فضایی که در اختیار دارد. کم کردن فضا با این هدف که نتواند توپ را به بازیکنان همتیمی پاس بدهد و یا پا به توپ در زمین فرانسه پیشروی کند. تلاش خوب فرانسه در نیمه دوم در فاز دفاعی موجب باز پس گرفتن مالکیت توپ از کرواسی در زمین خودی میشد. به طوری که از 16 باری که شاگردان دالیچ در نیمه دوم مالکیت توپ را از دست دادند، 10 بار در زمین فرانسه این اتفاق رخ داد.
بازیکنان تیم کرواسی بارها تلاش کردند با نفوذ از کنارهها که همیشه در آن موفق بودند به دروازه حریف نفوذ پیدا کنند که نقشه حرارتی آنها نیز این موضوع را نشان می دهد اما آمار دفاعی تقریبا در تمامی موارد به نفع فرانسه بوده و حریف را در رسیدن به گل ناکام گذاشته است. در طول بازی، فرانسه 25 بار دفع توپ داشته، 10بار توپ ربایی کرده و 9بار قطع توپ داشته در حالی که تمام این آمار برای تیم کرواسی برابر عدد 8 می باشد.
نقشه حرارتی تیم کرواسی
اگر تیم کرواسی از مالکیت توپ بیشتر و تعداد پاس و حتی تعداد شوت بیشتر نسبت به فرانسه برخوردار بود اما این فرانسه بود که بیشتر از حریف از مالکیت توپ استفاده کرد. اگر کرواسی تیمی است که از توپ و مالکیت توپ بهره میبرد، فرانسه تیمی است که از فضا و توپ، هر دو بهره میبرد. بهره گیری از توپ و فضا با چاشنی سرعت در همه موارد، این همان چیزی ست که تفاوت فرانسه با سایر تیمها را در این جام رقم زد.