به بررسی آنالیز فنی بازی دو تیم یوونتوس میلان، که با پیروزی 2 بر صفر بانوی پیر به پایان رسید، میپردازیم.
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند!
رینو پریشان و بیقرار در کنار زمین آخرین دستورات تاکتیکی را به مردانش میدهد. مردی که بارها جنگجوی همین نبرد خاص بوده و برد و باخت یکشنبههای سنسیرو را لمس کرده، با چهرهای مضطرب انگار راه میرود و این بیت را زمزمه میکند. مشکلات میلان از درگیری با مالکان چینی، فیرپلی مالی، برلوسکونی و شرکا، رفتن کاپیتان قبل از خشک شدن جوهر قرارداد سال قبلش کم بود، گتوزو پیش از دیدار به این مهمی تیم کاملی از مصدومین به روی دستش مانده. در سوی دیگر رقیب قدیمی با یکی از بهترین تیمهای ۱۵ سال اخیرش آمده که تیم جنگ زده میلان را تار و مار کند! در مورد میلان، وضعیت این فصلش و به طور مشخص این بازی نکات زیادی را میتوان برشمرد. از نق زدنهای رایج مانند؛ اشتباه داوری، دستهای پشت پرده،مافیا و خوش شانسی بانوی پیر که بگذریم بیش از هر چیز دیگری دستهای خالی گتوزو در شکست یکشنبه شب سن سیرو نمایان بود.
بازی را به تیمی واگذار کردیم که به وضوح از ما بهتر بود. دنبال بهانه جویی نیستیم
این جملات را گتوزویی میگوید که به خوبی میداند تیمی که قرار است در سه جام مدعی باشد در هر پست حداقل به دو بازیکن هم تراز نیاز دارد. در حالی که میلان در بعضی پستها حتی یک بازیکن تخصصی ندارد. پس عجیب نیست که در غیاب لوکاس بیلیای مصدوم، بازیکنی که به عنوان رجیستا یا طراح حملات به تیم کمک کند، وجود ندارد و تیم دچار خلا خلاقیت و پایه ریزی حمله میشود. از این قبیل نمونهها در پستهای دیگر نیز به چشم میخورند که میتوان به آنها پرداخت.
میلان دیشب با فرمیشن 2-4-4 پای به دیدار مقابل بانوی پیر گذاشت. در غیاب کالدرای مصدوم، رومانیولی و زاپاتا زوج دفاع میانی را در کنار رودریگز در چپ و آباته در راست تشکیل میدادند. باکایوکو، کسیه،چالهان و سوسو چهار مرد میانی و هیگواین و کاستیخو دو مهاجم میلان را شکل میدادند.
در سمت مقابل بیانکونری با آرایش3-3-4 همیشگی بازی را آغاز کرد. الگری در این دیدار بن عطیه را به جای بونوچی درکنار کیلینی قرارداد، که احتمالا هم او را از گزند هواداران تیفوسی میلان به دور نگه دارد و هم استراحتی اجباری نصیب بونو نماید. وقتی از داشتن دو بازیکن هم تراز در یک پست صحبت میکنیم، دقیقا یعنی اینکه بونوچی، کیلینی، بن عطیه و دانیله روگانی چهار بازیکنی هستند، که علاوه بر کیفیت بالا، سابقه سالها بازی در کنار یکدیگر را دارند. این موضوع دست الگری را باز میگذارد تا به راحتی بتواند از بین این چهار نفر ذوج مورد نظرش را برای هر بازی انتخاب کند. بنتاکور ، پیانیچ، متوییدی در میانه میدان و رونالدو، دیبالا و مانژو سه مهره هجومییوونتوس برای دیدار با روسونری بودند.
نکته اول
یوونتوس در بازی شب گذشته یکی محافظه کارانهترین و متمرکزترین بازیهای فصلش را انجام داد. جایی که متوییدی متمایل به سمت چپ بسیار نزدیک به پیانیچ و الکس ساندرو مثلث دائمی را در این سمت شکل میدادند که علاوه بر ایجاد فشردگی فضای حرکتی را از سوسو بگیرند. حربهای که به طور کامل موثر افتاد و سوسو تقریبا در تمام طول مدت از جریان بازی خارج شد. اگر بازیهای این فصل یووه را دیده باشید به خوبی میدانید که متوییدی به طور مداوم به باکس دفاعی حریفان نفوذ میکند و در کارهای هجومی شرکت میکند در صورتی که در بازی دیشب الکس ساندرو بیشتر نفوذ میکرد و متوییدی فضای پشت سرش را مدام پوشش میداد.دستورات تاکتیکی الگری برای متوییدی در بازی دیشب روشن بود، در زمین خودی بمان! در سوی دیگر سوسو به جز معدود لحظاتی هرگز نتوانست از سد الکس ساندرو که یکی از بهترین بازیهای فصلش را انجام داد عبور کند و عملا در نفوذ از سمت راست و در پی آن ایجاد موقعیت ناکام بود. ذکر این نکته ضروری است که حرکت سوسو از کانال سمت راست و به دنبال آن ارسال یا به داخل زدن و ضربه به سمت چهارچوب مهمترین راه به گل رسیدن میلان در طول این فصل بودهاست.
نکته دوم
رودریگو بنتاکور بازی به بازی بهتر و مسلطتر بازی میکند. اگر به آمار قطع توپ، تکل موفق، درگیری موفق رجوع کنید بهترین نمرات فقط به یک بازیکن تعلق میگیرد رودریگو ۲۱ ساله. در سمت راست پیانیچ بنتاکور مترونوم حرکتی تیم است بدون تردید او همان چیزی است که از یک هافبک باکس تو باکس دینامیک انتظار دارید. برای تصاحب توپ بیشتر از همه درگیر میشود ، در فاز انتقال نابغه است و بیشتر از تمام بازیکنان میدود. به گل اول یوونتوس دقت کنید. توپ گیری میانه میدان را انجام میدهد و توپ را به سمت چپ میبرد. لحظاتی بعد توپ توسط ساندرو بلند ارسال میشود گمان میکنید چسبیده به مانژوکیچ و درست پشت سر او کیست؟ بنتاکور.
در بازی دیشب پای ثابت حملات کم تعداد یووه آغاز کننده حرکات رو به جلوی تیم، خصوصا حالا که به هماهنگی مناسبی با کانسلو رسیده بیگمان خود او بود.
به طور کلی در سیستم 3-3-4 و1-2-3-4 که (که دلخواه آلگریست) یا حتی 2-4-4 لوزی ( چیزی که گتوزو سعی در انجام آن داشت) نقش هافبکهای روی دست رجیستا (پیانیچ در یووه و بیلیا در میلان) بسیار تعیین کننده است. اینجاست که دوندگی و هوش بالا در بازی خوانی و جابجایی بین باکسهای خودی و حریف ضریب موفقیت این شیوه را افزایش میدهد، یعنی دقیقا همان چیزی که بنتاکور هست و خدیرا نیست. در بازی دیشب بنتاکور آزادی عملی بیشتری برای جلوتر بازی کردن و اضافه شدن به موج دوم حملات یووه را دارا بود. ترکیب کانسلو / بنتاکور کاملا دامنه عمل چالهان اوغلو و رودریگز را از بین برد. خصوصا چالهان که به غیر از یک صحنه که در سمت چپ از کانسلو خطا گرفت شب موفقی را سپری نکرد.
نکته سوم
بدون شک بعد از ترک موناکو ، این بهترین نمایش باکایوکو بود به خصوص تا دقیقه ۶۵ که میلان با فشار زیاد یووه را در زمین خودش حبس کرده بود. تا جاییکه در ۲۰ دقیقه ابتدایی نیمه دوم رونالدو بیش از ۲ بار لمس توپ نداشت. باکایوکو در کنار کنار کسیه( که معمولا بدون نوسان ظاهر میشود) فضای جلوی خط دفاعی را پوشش دادند و با فشار زیادی که به رونالدو به خصوص و دیبالا وارد کردند شعاع حرکتی مهاجمین بانوی پیر را به شدت کاهش دادند. بازی دیشب کم موقعیتترین بازی فصل یوونتوسی بود که حتی بر روی نیمکت ترکیب کاملی از نیروهای تهاجمی دارد که میتوانند در بهترین تیمهای اروپا ثابت بازی کنند. باکایوکو با ارتقا اعتماد به نفس و جا افتادن در ترکیب میلان ، به کسیه اجازه نفوذ بیشتر و به سوسو پوشش مناسبتری خواهد داد. خلاقیت مشکل بزرگیست که باکایوکو همچنان با آن دست به گریبان است.
نکته چهارم
میلان در تمام دقایق نیمه اول و تا حدود دقیقه ۷۰ در کنترل بازی پرس کردن تیم قدرتمند یووه موفق بود و حتی در مهار ضد حمله های یووه ( یعنی کاری که حتی منچستر یونایتد از انجام آن حتی در خانه عاجز بود) خوب عمل کرد. از همه مهمتر واکنش میلان به گل دقایق ابتدایی حریف بود که با اندکی خوش شانسی و گل شدن پنالتی هیگواین حتی میتوانست نتیجه رویایی به همراه داشته باشد. اما تیم گتوزو از ایجاد موقعیت و عبور از لایه های دفاعی یووه عاجز بود. ایرادی که به کیفیت بازیکنان حال حاضر میلان باز میگردد.
میلان تیم متقارنی نیست. سوسو تنها بازیکنی است که قابلیت بازی به عنوان وینگر را داراست. طبیعتا فقط با یک بازیکن تخصصی در این پست دست مربی برای اجرای سیستمهای ۳ مهاجمه کاملا بستهاست . نگاهی به این اسامی بیاندازید، کوستا، برناردسکی،کوادرادو،دیبالا،رونالدو . الگری چه دردسر شیرینی دارد برای انتخاب ۲ بازیکن از میان این ۵ اسم برای پست وینگر و چه دستهای خالی گتوزو برای پیدا کردن ۲ بازیکن. با در نظرگرفتن این شرایط و اضافه کردن تعداد مصدومین اخیر میلان ، به نمایش دیشب روسونری نمیتوان زیاد خرده گرفت.
نکته پنجم
مدافعین کناری میلان بسیار ضعیف عمل میکنند. این ضعف در سمت راست محسوستر است چون علاوه بر کیفیت پایین آباته، سوسو هم از آن سمت بیشتر نفوذ میکند و طبیعتا فضای بیشتری در آن قسمت از زمین ایجاد میشود. مجموعه این دو عامل کمک زیادی به الکس ساندرو کرد که هم بازیاش بیشتر به چشم بیاید و هم پایه گذار حملات یووه از آن جناح باشد. در سمت مقابل یووه امسال با جذب کانسلو به بالانس مناسبی در دو دفاع کناری دست پیداکرده. به هردو گل نگاه کنید تاثیر مستقیم کانسلو و الکس ساندرو نمایان است.
نکته پایانی
هیگواین در خط حمله هرگز درست تغذیه نشد. هیگواین همواره نشان داده چه زمانی که در ناپل با اینسینیه و همشیک و چه در یووه با دیبالا به درک مناسبی از هم رسیده بودند بهترین عملکرد را از خود نشان دادهاست.این اتفاق هنوز در میلان بین او و کوترونه و به خصوص سوسو نیافتاده است. در بازی دیشب فاصله زیاد بین سوسو و او هرگز فرصت همکاری بین این دو را به وجود نیاورد. ضمن اینکه از دست دادن پنالتی او را از نظر ذهنی کاملا از بین برد.
حقیقت این است که میلان هنوز پروژه بازسازی و بازگشت را شروع نکردهاست. پروژهای که در خوشبینانهترین حالت ۶ یا ۷ سال طول خواهد کشید هنوز کلید هم نخوردهاست. به رفت و آمد مالکین و مدیران و مربیان نگاه کنید. گروهی ناشناس با منابع مالی ناشناس میآیند و مربیان ناموفق و بدون پتانسیل را میآورند و میروند. گروهی جدیدی میآیند که هنوز هیچ برنامه و چشم انداز مشخصی ندارند، با همان کادر و بازیکنان ادامه میدهند و از این رفت و آمدها پروژه باشکوهی نمیشود انتظار داشت. بعد از بحث مدیریتی میلان در خطوط مختلف نیازمند ثبات است. رومانیولی احتیاج به دو بازیکن با کیفیت و حداقل ۲ فصل زمان دارد تا خط دفاعی میلان را بازسازی کند. کیلینی بیشتر از ۱۰ سال زمان داشته که با بونوچی، بارزالی، و بعدها بن اتیه و روگانی این سازمان را شکل دهند. این ثبات لازمه تمام خطوط است که ساخته شوند و سال به سال ترمیم و تقویت شوند. یوونتوس امروز محصول انقلاب مدیران این تیم در سال ۲۰۱۱ است که سال به سال بزرگتر شد و به هیولای امروز فوتبال ایتالیا تبدیل شدهاست.ادامه روند فعلی میلان نتیجهای جز درجازدن و نوسان بین رتبههای میانی جدول و احتمالا بردن تک بازیها نخواهد داشت.
بازی دیشب اگرچه در فاز کنترل در مجموع نکات مثبتی برای میلان در پی داشت اما همچنان ضعفهای مشهود روسونری در فاز بیلد آپ و فاز هجومی را بیشتر نمایان میسازد.