طرفداری- پژمان منتظری، مدافع تیم ملی ایران و باشگاه استقلال درخصوص مسائل مختلف تیم ملی ایران و جام ملت های آسیا 2019 امارات به صحبت پرداخته است.
مصاحبه خبر ورزشی را می خوانید با پژمان منتظری:
*پژمان، مصاحبه نکردن چقدر میتواند سخت باشد وقتی کلی حرف در دل آدم باشد که باید آنها را بزند؟
(لبخند) خیلی سخت. متأسفانه یا خوشبختانه من از اول با این مسئله کنار آمدم. با تمام احترامی که همیشه خبرنگاران به من میگذارند و در مقابل من هم واقعاً دوستشان دارم، شرایطی طوری است که اینطوری راحتتر هستم. یعنی دوست دارم کمتر مصاحبه کنم. شاید باورتان نشود. گاهی وقتها وقتی مصاحبه میکنم تا یک هفته احساس خوبی ندارم، حتی اگر مصاحبهای که انجام داده باشم، به نفعم شود. در کل دوست ندارم زیاد مصاحبه کنم و خوشحالم که شما خبرنگاران هم این را درک کرده اید و به من کمک میکنید.
*شاید یک وقتی باشد که دوست داشته باشی حرف بزنی. ممکن است روزنامهها را ببینی و با تیتری مواجه شوی که ناراحتت کنند...
میفهمم دقیقاً چه میگویی. من واقعاً گاهی به خاطر مصاحبه نکردن خیلی ضربه خوردم. تا یک مدت هم با خودم بحث میکردم که باید زودتر حرف میزدی پژمان ولی در نهایت همیشه اینطور راحت بودهام که کمتر مصاحبه کنم. ۱۵ سال است که این شکلی هستم و کم حرف میزنم. این در خلق و خوی من است.
*خانمت ایراد نمیگیرد که پژمان چرا حرف نمیزنی و مثلاً به فلان آدم جواب نمیدهی؟
نه خانمم هم دوست ندارد من زیاد مصاحبه کنم. او هم با این شرایط کنار آمده است.
*در این مدت خیلی انتقاد از تیم ملی شد. تو هم در اکثر مواقع سکوت کرده بودی. میخواهم بدانم این انتقادها اعصابت را خرد نمیکرد؟
چرا.
*خب نمیخواستی جواب دهی؟ الان اگر حرفی داری زمان خوبی است.
خیلی صحبتها که صحبتهای اصلاً خوبی نبود. انتقادهای زیادی هم از ما میشد. بچهها هم همیشه درباره اش حرف نمیزدند. گاهی اوقات من هم در کمپها و اردوهای تیم ملی حرفهایی میزدم و به قول معروف به همان حرفها بسنده میکردم.
*به عنوان بزرگتر تیم ملی تصور میکردی چقدر از این انتقادها و صحبتها منصفانه بود و چقدرش برای تخریب تیم ملی؟
یکسریها واقعاً دلسوزانه در تیم ملی حرف میزنند. آنها بحثشان جداست و برای ما خیلی قابل احترام هستند ولی ما گاهی یکسری حرفها میشنیدیم و یکسری رفتارها میدیدیم که خیلی ما را اذیت میکرد.
*مثلاً چه رفتارهایی؟
من اگر بخواهم درباره اش صحبت کنم، خب خیلی صحبتها و رفتارها بوده است ولی در کل میخواهم بگویم بعضی وقتها اصلاً بحث ما بازیکنان پاداش و پول نبوده است. ما به خاطر پول در تیم ملی بازی نمیکنیم. بحث ما هیچوقت در تیم ملی، مالی نبوده است. تمام حرفمان احترام است و توقع داریم به ما احترام گذاشته شود. خدا را شکر الان شرایط خیلی بهتر شده و یک همبستگی بین مردم و بازیکنان به وجود آمده است. خیلی از دوستان بزرگ هم کنار تیم ملی و مردم هستند. این شرایط بهتری را به وجود آورده است.
*چیزی که من در این چند روز گهگاه در بحثهای خودمانی با بازیکنان میشنیدم، این بود که چرا میگویند ما هماهنگ شده مصاحبه میکنیم؟ ما در این تیم هستیم و با چشم خودمان همه چیز را میبینیم، بعد چرا باید هماهنگ شده حرف بزنیم؟
ببینید واقعاً این بحث قشنگی نیست. دیگر همه بچههای تیم باتجربه هستند. حتی جوانهای تیم هم تجربه زیادی دارند. یکسری هم مثل خود من سن و سالدار هستند. یعنی منظورشان این است که بعد از این همه سال من باید هماهنگ کنم بعد حرف بزنم؟ من نمیتوانستم در این مدت مصاحبه کنم؟ این قشنگ نیست که میگفتند ما هماهنگ شده حرف میزنیم. بچهها واقعاً در این مدت دغدغه این را داشتند که چرا بعضی وقتها بیاحترامی میکردند. اگر بخواهم واضح صحبت کنم یکی از این موارد همین بحث بدرقه بود. تیم میخواست به قطر بیاید. بعضی از آقایان بعدش گفتند دعوت نشده بودند که بخواهند در مراسم بدرقه شرکت کنند! ببخشید کسی صاحب مجلس را دعوت میکند؟! صاحب مجلس خودش باید ما را دعوت میکرد. این اصلاً قشنگ نیست که بگویند کسی ما را دعوت نکرد. یکی از چیزهایی که واقعاً در دل من مانده بود، همین بحث بود در صورتی که آقایان باید ما را دعوت میکردند. آنها باید ما را بدرقه میکردند. این صحبتها متأسفانه همیشه هست و باعث ناراحتی ما میشود.
*البته الان هم که گفتهاند باید تیم ملی قهرمان آسیا شود.
این حرفها فوتبالی نیست. هرکسی که میگوید تیم ملی باید قهرمان آسیا شود، فوتبالی حرف نمیزند. بایدی در فوتبال وجود ندارد. اگر قبل از جام جهانی روسیه حرف از فینال میزدیم، کسی فکرش را میکرد فرانسه و کرواسی به دیدار پایانی برسند؟ قطعاً از نظر خیلیها آنها کمترین شانس را داشتند ولی هر دو به فینال رسیدند. بنابراین چنین صحبتهایی فوتبالی نیست. شما از هر نظر که بررسی کنید تیم ملی ما پایینتر از رقباست. امکانات سختافزاری و نرمافزاری ما از کدام تیم بهتر است؟ ژاپن، کره، استرالیا، امارات، قطر، عربستان و... از تیمهای مدعی هستند. ما برنامه خوب و طولانیمدتی داشتیم. جوانهای خیلی خوب و بااستعدادی در اختیار داریم. کادری داریم که به جزئیات توجه دارد. یکی از امیدهای قهرمانی هستیم. کار در امارات خیلی دشوار است. امیدوارم با قهرمانی در آسیا دل مردم را شاد کنیم. هدف همه ما این است ولی بایدی وجود ندارد. چیزی به ما ندادید که الان میخواهید بابتش قهرمانی را از ما پس بگیرید. در این مدت فدراسیون فوتبال واقعاً زحمت کشید. خیلی تلاش کردند. همه تیم هم واقعاً زحمت کشیدهاند و امیدواریم دست پر به تهران برگردیم.
*یک چیزی که من احساس کردم شما را اذیت میکند همین حرف عوض کردن در فوتبال ایران است. مثلاً در جام جهانی همه تعریف میکردند چقدر جلوی اسپانیا و پرتغال خوب بودیم ولی بعد از جام، بعضیها حرفشان را عوض کردند و گفتند اسپانیا و پرتغال حذف شدند، ما خوب نبودیم و باید صعود میکردیم.
این صحبتها واقعاً آزاردهنده است. بعد از بازی با آرژانتین هم مردم به خیابانها ریختند ولی بعد از یک ماه بعضیها میگفتند ما یک امتیاز بیشتر در برزیل نگرفتیم و خوب نبودیم. ولی مهم برای تیم ملی و بازیکنان، مردم هستند. وقتی مردم خوشحال میشوند، برایمان کافی است. بعد از آن اگر حرفی زده میشود، مهم نیست. زمانی که مردم به خیابان میآیند و خوشحالی میکنند، برای ما کافی است و چیز دیگری نمیخواهیم، اما این را بگویم اگر انتقاد درست باشد، صددرصد استفاده میکنیم ولی اگر نباشد، به آن توجهی نمیکنیم.
*پژمان، تیم ما یکجورهایی نماد استقامت است. شما همه پشت هم هستید. سامان هم اخیراً به ما گفت برای هم از دل آتش رد میشوید.
صددرصد همینطوری است و این یکدلی بین بازیکنان وجود دارد. این انرژی قبل از جام جهانی از مردم ایران به ما میرسید. مهمترین مسئله در چنین شرایطی آن است که مردم به ما انرژی میدهند. ما مردمی داریم که فوتبالدوست هستند. تیم ملی را دوست دارند. حمایتهای آنها و اینکه عاشق تیم ملی هستند، برای ما یک دلگرمی است. امیدوارم وقتی ما از امارات برمیگردیم، مردم خوشحال شوند درست مثل روزی که از جام جهانی برگشتیم و مردم در فرودگاه امام (ره) انتظار ما را میکشیدند و حتی از در و دیوار بالا میرفتند. این بهترین احساسی است که یک بازیکن میتواند در تیم ملی داشته باشد. از ته دلم میگویم خوشحالم چنین مردم و طرفدارانی داریم که خیلی خوب فوتبال را میفهمند. به خاطر این مردم و پیراهن تیم ملی است که همه بازیکنان دست به کارهای بزرگی میزنند. هر یک بازیکن اسپانیا و پرتغال ارزشش از نظر مالی به اندازه تمام بازیکنان ما بود. هر کمپ آنها میارزید به یک سال کمپ تمرینی ما ولی مردم دیدند که چطور مبارزه کردیم و مردم خوشحال شدند. از این بابت واقعاً خوشحالیم.
*رمز اینکه حاضرید برای هم در زمین جان بدهید چیست؟
خب...
*ببخشید، واقعاً اینطوری است؟
بله ما واقعاً حاضریم برای هم در تیم ملی جان بدهیم. یک زمانی اردوی تیم ملی بوده است... حالا نمیخواهم اصلاً به قبل برگردم ولی الان زمانی است که مهم نیست چه بازیکنی برای تیم ملی وارد زمین میشود. تنها چیزی که برای بازیکنان مهم است، برد و موفقیت تیم ملی است. این همدلی بین تمام اعضای تیم ملی و کادر فنی وجود دارد. تمام بازیکنان از سرمربی گرفته تا کوچکترین بازیکن تیم، یکدل هستند. یکسری قوانین و سلسله مراتبی داریم که همه به آن عمل میکنند. وقتی وارد زمین میشویم همه چیز را خیلی خوب احساس میکنیم. میبینید که چقدر بازیکنان با هم دوست و رفیق هستند. باور کنید همه چیز در تیم ملی یکهو و اتفاقی نیست، بلکه پشت اتفاقاتی که در زمین میافتد مدتها برنامهریزی است. برای تمام کارهای داخل زمین از قبل هماهنگ شده، صحبت شده و بچهها خیلی نزدیک بودهاند تا در زمین مسابقه نتیجه بگیرند.
*در جام جهانی هم فکر کنیم بدشانس بودی. یک داستانهایی هم بود...
خب یک صحبتهایی شد که زیاد مهم نبود.
*ماجرای بازی مراکش واقعی بود؟
نه نبود، حالا درباره اش حرف نزنیم کلاً بهتر است. به موقع در این باره توضیحاتی میدهم ولی اتفاقاتی که افتاد واقعاً جالب بود. ببینید خود من وقتی جوان بودم این شانس را نداشتم که بتوانم در جوانی برای تیم ملی بازی کنم. به من و خیلی از بازیکنان ۲۰ ساله این فرصت داده نشد تا در تیم ملی خودشان را نشان دهند، با اینکه حتی بهترین بازیها را انجام میدادیم ولی امروز از ته قلبم و از ته دلم خیلی خیلی خوشحالم که بازیکن ۲۲ سالهای مثل سیدمجید حسینی در جام جهانی بازی کرد و اینقدر هم خوب برای تیم ملی بازی کرد. اتفاق خیلی خوب و مثبتی بود و از نکات خیلی مثبتی بود که در تیم ملی اتفاق افتاد.
*چقدر این جو خوب است. اینکه در تیم ملی حسادت را نمیبینیم. متأسفانه در فوتبال ایران حسادت وجود دارد و حداقل ما خبرنگاران هم این مسئله را به خوبی دیده و درک کردهایم.
واقعاً هیچ حسادتی در تیم ملی وجود ندارد.
*اینکه مثلاً تو بگویی واقعاً از ته دلت خوشحالی مجید بازی کرد.
ببینید ما یک تیم هستیم و به این نتیجه رسیدیم که این ۷، ۸ سال بیش از اینکه بخواهیم خرج آمادهسازی تیم ملی کنیم، با مدل یکدل بودن و متحد بودن نتیجه گرفتیم. وقتی این شکلی نتیجه میگیریم چرا باید حسادت در تیممان باشد و چرا این راه را ادامه ندهیم.
*پژمان این را به عنوان بزرگتر تیم از تو میپرسم؛ کیروش اخیراً چهرههایی، چون دایی، مهدویکیا و... را برای حضور در امارات دعوت کرد. آیا پالس مثبتی هم دریافت کردید؟
صددرصد پالسهای مثبتی دریافت گرفتیم. دوستانی که اسمشان را بردید همه از بزرگان فوتبال ما هستند. حضورشان در امارات برای ما خیلی دلگرمی است. خودشان سالها برای پیراهن تیم ملی ایران جنگیدند. سالها این پیراهن را پوشیدند و برای اسم ایران مبارزه کردند. قطعاً آنها بیشتر و بیشتر ما و احساسمان را درک میکنند.
*حتی علی کریمی. درست است؟
بله، این بازیکنان برای جوانهای تیم ملی الگو بودهاند. اگر آنها در جام ملتها کنار ما باشند، یک پیام خوب برای تیمهای آسیایی و تیمهای روبهرویمان خواهد بود. اینکه ما تنها نیستیم. مطمئناً بودنشان حس خوبی است. امیدوارم که این اتفاق بیفتد. من با یکی، دو نفر از آنها در ارتباط بودهام و راغب هستند حتی با وجود مشغلههایی که دارند، بیایند. اگر وقت کنند حتماً میآیند.
*پژمان، دوست دارم بدانم تو در خلوتت، وقتی در اتاق مینشینی، به چه چیز فکر میکنی؟ کدام فکر است که تو را خیلی هیجانزده میکند؟
واقعاً فکر و رؤیایی که خیلی هیجانانگیز است و در ذهنم به آن فکر میکنم، رسیدن به فینال آسیاست. مطمئناً بعد از رسیدن به فینال هم قهرمان میشویم و فکر میکنم این بهترین پایان برای من در تیم ملی است.
*برای تو؟ تصمیم به خداحافظی گرفتهای؟
بله، مطمئناً دوست دارم با قهرمانی از تیم ملی جدا شوم و خداحافظی کنم.
*نه ما که همه مردم ایران از ته دلشان دوست دارند این اتفاق خوب برای بازیکنانی، چون شما و مسعود شجاعی بیفتد.
انشاءا... که این اتفاق بیفتد. قهرمانی در ایستگاه آخر خیلی خوب خواهد بود و باعث میشود تا ماندگار شویم.
*کمی با این خبر غافلگیرمان کردی پژمان.
دیگر هر آمدنی یک رفتنی دارد.
*حالا اگر به عقب برگردی، فکر میکنی این مسیری که آمدی درست بود؟
راستش به عقب برمیگردم، میبینم چقدر راه سختی را آمدهام. کسانی که فوتبال حرفهای بازی میکنند و یا اصلاً یک کار دیگر را حرفهای انجام میدهند، همیشه راه سختی داشتهاند. الان که فکر میکنم، میبینم راه درستی را انتخاب کردم. الان هم که داریم با هم حرف میزنیم، جای درستی هستم. امیدوارم بتوانم این راه را خیلی خوب تمام کنم.