خانه تکانی کمرم را شکست
گردن و این بال و پرم را شکست
شستن فرش آخ چه حالی گرفت
بارکشی ، شا فنرم را شکست
اول شب ، موقع تعویض لامپ
لوستر افتاد و سرم را شکست
بعد از آن هم کمد افتاد روم
بینی ناز و جگرم را شکست
خورد ترک پله ی آن نردبان
دنده و پهلو و برم را شکست
صندلی از بخت بدم لیز خورد
یک دو یه جای دگرم را شکست
دسته ی پارو به سرم خورد سخت
عینک این چشم ترم را شکست
خانه تکانی به چه روزم نشاند
نصف که نه ، بیشترم را شکست