در فوتبال امروز، بیش از هر زمان دیگری «تصویر» اهمیت پیدا کرده است. تیمهایی که مالکانه بازی میکنند، پاسهای کوتاه و پرشمار میدهند و از لحاظ بصری جذاباند، معمولاً سهم بیشتری از تحسین رسانهها دارند؛ حتی اگر در خروجی نهایی دچار نوسان باشند. به همین دلیل، مربیانی مثل دیزربی، کمپانی یا ایرائولا اغلب بیش از آنچه کارنامهشان ایجاب میکند، مورد تمجید قرار میگیرند.
در این میان، اونای امری دقیقاً در نقطه مقابل این جریان ایستاده است؛ مربیای که ثبات دارد، نتیجه میگیرد، تیم میسازد اما کمتر در مرکز توجه قرار میگیرد. نه فوتبالش لزوماً برای شبکههای اجتماعی ساخته شده، نه اهل شعار است و نه به دنبال خلق روایتهای رسانهای. امری یک مربی عملگراست؛ و شاید همین عملگرایی، باعث شده ارزش واقعیاش آنطور که باید دیده نشود.
دوران حضور او در استون ویلا، بهترین مثال برای درک این تناقض است.

استون ویلا قبل و بعد از امری؛ تفاوتی فراتر از جدول
وقتی امری هدایت استون ویلا را بر عهده گرفت، با تیمی مواجه بود که:
-فاقد ساختار تاکتیکی پایدار بود.
-به بازیکنانش نقشهای مشخصی داده نمیشد.
-و بیشتر به لحظات فردی وابسته بود تا یک سیستم.
امری اما بهجای تغییرات نمایشی، قدمبهقدم پیش رفت. نتیجه این شد که در سه فصل اخیر، استون ویلا به تیمی تبدیل شد که:
-هویت مشخص دارد.
عملکردش قابل پیشبینی نیست، اما قابل اتکاست.
-و مهمتر از همه، دچار نوسانهای شدید نمیشود.
این همان ثباتی است که کمتر دیده میشود، اما ستون فقرات هر تیم موفقیست.
فوتبال امری؛ جزئیات، تطبیقپذیری و عقلانیت
فوتبال امری نه ضد مالکیت است و نه برده آن. او بهخوبی میداند که:
-چه زمانی باید توپ را نگه داشت.
-چه زمانی باید فضا را واگذار کرد.
-و چه زمانی بازی را مستقیم و عمودی پیش برد.
استون ویلا میتواند در یک هفته با مالکیت بالا مقابل تیمهای پایینجدولی بازی کند و هفته بعد، با بلوک فشرده و انتقالهای سریع، یکی از مدعیان لیگ را آزار دهد. این انعطاف تاکتیکی دقیقاً همان چیزیست که بسیاری از مربیان «سبکمحور» هنوز به آن نرسیدهاند.
امری سیستم را فدای ایده نمیکند؛ ایده را با ابزار تطبیق میدهد.

اوجگیری بازیکنان؛ پروژههای موفق، نه اتفاق
یکی از مهمترین دستاوردهای امری در استون ویلا، رشد تدریجی و اصولی بازیکنان کلیدی تیم بوده است:
اولی واتکینز تحت هدایت امری به مهاجمی چندبعدی تبدیل شد؛ نه فقط گلزن، بلکه مشارکتکننده در پرس، بازیسازی و حمله از عمق. پیشرفت او حاصل تعریف نقش دقیق و استفاده درست از تواناییهایش بود، نه صرفاً آزادی بیقید.
جان مکگین از یک هافبک پرتحرک، به مغز متفکر و رهبر میانه میدان تبدیل شد؛ بازیکنی که تعادل تیم به او وابسته است.
ازری کونسا با تمرکز بر جایگیری، تصمیمگیری و بازی بدون توپ، به یکی از مطمئنترین مدافعان لیگ رسید.
متی کش در سیستم امری دقیقاً میداند چه زمانی حمله کند و چه زمانی عقب بماند؛ چیزی که پیش از آن در بازیاش دیده نمیشد.
این پیشرفتها نتیجه یک مربیگری مبتنی بر جزئیات فردی است؛ نه شانس.
مورگان راجرز؛ نمونهای از نگاه بلندمدت امری
یکی از مهمترین نشانههای کیفیت امری، توجه او به بازیکنانیست که هنوز «نام» نشدهاند. مورگان راجرز نمونه بارز این نگاه است؛ بازیکنی که شاید در نگاه اول خریدی هیجانانگیز به نظر نمیرسید، اما:
-پروفایل فیزیکی و تکنیکی متناسب با لیگ داشت.
-قابلیت بازی در چند پست هجومی را ارائه میداد.
-و مهمتر از همه، پتانسیل رشد در یک ساختار مشخص را داشت.
امری راجرز را نه بهعنوان ستاره آماده، بلکه بهعنوان پروژه جذب کرد؛ پروژهای که با تعریف نقش، صبر و استفاده مرحلهای، به بازیکنی موثر تبدیل شد. این دقیقاً نقطهایست که مربیان بزرگ از بقیه جدا میشوند.

نقلوانتقالات؛ خرید برای سیستم، نه برای تیتر
در دوران امری، سیاست نقلوانتقالات استون ویلا تغییر کرد. دیگر خبری از خریدهای صرفاً پرزرقوبرق نبود. بازیکنانی جذب شدند که:
-با نیازهای تاکتیکی تیم همخوانی داشتند.
-بتوانند فوراً یا در میانمدت تاثیر بگذارند.
-و ارزش فنی تیم را بالا ببرند.
این نگاه باعث شد ترکیب ویلا متوازنتر شود؛ نه وابسته به یک یا دو ستاره، بلکه متکی بر یک ساختار جمعی.
مربی بیحاشیه در فوتبال پرهیاهو
اونای امری نه اهل مصاحبههای جنجالیست، نه داور و رسانه را هدف میگیرد، و نه با ژستهای نمایشی سعی در دیده شدن دارد. تمرکز او ساده است: تمرین، بازی، اصلاح.
شاید به همین دلیل، فوتبالش کمتر «ترند» میشود و کمتر دستبهدست میچرخد.

نادیده گرفتهشده، اما نه کماثر
وقتی از مربیان معتبر و تأثیرگذار لیگ برتر صحبت میشود، نام امری اغلب بعد از دیگران میآید؛ نه بهخاطر ضعف، بلکه بهدلیل تفاوت.
دوران حضور اونای امری در استون ویلا، نمونهای واضح از این حقیقت است که در فوتبال، گاهی بهترین کارها در سکوت انجام میشوند. شاید وقت آن رسیده که بهجای شیفتگی به ظاهر، کمی بیشتر به محتوا، ثبات و خروجی واقعی توجه کنیم؛ جایی که نام امری، بدون تردید، در بالاترین سطح قرار میگیرد.