امیر حسین صادقی مدافع ملیپوش استقلال توانست با بازیهای درخشان در تیم ملی نظر خیلیها را نسبت به خودش تغییر دهد.
صادقی برخلاف سایر ملیپوشان که از همه چیز راضی بودند به شدت از مردم و صداوسیما شاکی به نظر میرسید. هر چند که این مصاحبه بیشتر درددلهای امیرحسین و ناراحتیهایش از مردم بود. همان مردمی که به آنها واژههایی چون ستارههای کاغذی و ستارههای پوشالی میدهند. او در دفتر نظری جویباری هم حاضر شد و درباره برنامههای آیندهاش هم حرف زد.
* در دفتر علی نظری جویباری چکار داشتی؟
- بحث عمدهای درباره آینده مطرح نبود.
* پس چه زمانی وضعیتت برای فصل آینده روشن میشود؟
- فکر می کنم نیاز به برگزاری جلسات بیشتری وجود دارد. استقلال خانه اول و آخر من است و هواداران در قلبم جای دارند. هر چند برخی مسایل مربوط به گذشته است که درباره آنها صحبت خواهد شد.
* گفته شده که در حال ترانسفر شدن به لیگ قطر هستی؟
- فعلا حضورم در تیم محلهمان به مرحله قطعی رسیده است و هیچ موضوع دیگری قطعی نیست. اجازه بدهید در روزهای آینده همه چیز روشن می شود.
* چرا در بازی آخر کارتان گره خورد؟
- متاسفانه بازی آخر روی یک ضدحمله گل خوردیم و به دلیل بدی آب و هوا فوتبال مان خراب شد. هر چند فشاری که از سوی مردم روی ما بود و اینکه توقع شان بالا رفته بود، باعث شد نتوانیم آنچه را که در توانمان بود ارایه دهیم.
* به نظر میرسد از برخی اتفاقات اخیر ناراحتی؟
- مردم فکر نکنند که ما یادمان رفته. مگر همین مردم و صدا و سیما تا دیروز نمیگفتند چرا باید پولهای میلیاردی که پول بیت المال است به این بازیکنان پرداخت شود. صدا و سیما و مردم و آن وجههای که از ما فوتبالیستها درست کرده بودند را یادمان نرفته است. مردم همان مردم بودند و ما هم همان فوتبالیستهایی بودیم که پول بیتالمال را به جیب زده بودیم. حالا چطور شد که به ناگهان یادشان رفت، نمیدانم.
* به نظر میرسد خستگی جامجهانی بیشتر برای امیرحسین صادقی روحی بوده تا جسمی.
- با تمام وجود بازی کردن در جامجهانی رسالتی بود بر گردن ما. اما مردم باید بدانند که همه چیز فوتبالیستها پول نیست. برای شما یک مثال میزنم. پسر من وقتی مرا بعد از 60 روز در فرودگاه دید، فقط تا نیم ساعت گریه میکرد. فقط شما این را در نظر بگیرید که مردم عادی میتوانند دوری از زن و بچه را این همه مدت تحمل کنند، آن هم در شرایط معمولی نه شرایطی که ما داشتیم. ما باید پرچم ایران را بالا نگه میداشتیم و چشم یک ملت به ما بود ولی متاسفانه یکسری اندک از مردم که دستشان به شبکههای اجتماعی میرسید، رفتاری کردند که در خور مردم ایران نبود. صدا و سیما هم که شاهکارش را نشان داد. برنامهای که قطع شده بود و کارشناس برنامه آنگونه در مورد ما صحبت کرد.
* به نظر میرسد دل پر دردی داری؟
- بله، خیلی خیلی ناراحت هستم. چرا مردم ما اینگونه شدهاند که با دست خودمان، خودمان را نابود میکنند. چرا مثل گذشته همه با هم نیستیم. نمیدانم چرا مردم ما این طوری شدهاند. ولی فقط این را بدانید ما همان تیم ملی هستیم که همه میگفتند بروند جامجهانی کیسه گل میشوند، بهتر است نروند.