فاجعه کشته شدن 10یا 100 یا 200 نفر در اثر سیل نیست بلکه فاجعه اونجاست که افرادی مسئولیت دارند که الفبای اولیه منصب و مسئولیتی که دارند رو نمی دونند!
فاجعه اونجاست که من انسان فکر می کنم می تونم با طبیعت بجنگم و فقط با خدا خدا کردن بر اون غلبه کنم!
فاجعه اونجاست که من فرد عادی نمی دونم تو حادثه باید چه رفتاری داشته باشم!
پلاسکو داره می سوزه و من با آتیش سلفی می گیرم!
پلاسکو داره میریزه و من با آوارها سلفی می گیرم!
سیل داره میاد و من با آب سلفی می گیرم!
سیل داره هموطنم ( و صد البته یه انسان) رو میبره من در حال ثبت لحظه غرق شدنش هستم تا بتونم با فرستادن تصویر مرگش تو اینستا چند تا لایک و فالوور بیشتر جمع کنم!
فاجعه اونجاست که تو سیل مازندران دو نفر بخاطر اینکه فکر می کردند تویوتای هایلوکسشون انقدر قدرتمنده که می تونه به سیلی که تخته سنگ چند ده تنی رو مثل یه توپ می غلتونه غلبه کنه میره تو مسیری که برگشتی براشون نداره!
بلایای طبیعی تو هر جای این کره ی خاکی وجود داره و هیچ کجای دنیا نمی تونه بگه من با طبیعت نجنگیدم ولی مهم چگونگی مقابله با این حوادث و مواجهه با اثرات بعد از این حوادثه!
حالم از ظهر و بعد دیدن تصویر اون کودک تو دروازه قرآن داغونه امیدوارم هیچ کس دیگه ارزون جونشو از دست نده!