پسوندها و پیشوندهای انگلیسی:
هجا یا حروفی هستند که به یک واژه اضافه شده و باعث تغییر معنا یا عملکرد آن واژه می شوند.
پیشوند و پسوند معمولا خود واژه کاملی نبوده و به تنهایی هیچ معنای خاصی ندارند و صرفا وقتی به کلمه دیگر متصل می شوند معنا می دهند.
مزیت یادگیری آنها این است که لازم نیست تعداد بسیار زیادی لغت یاد بگیریم. با یادگیری این حروف و کاربرد آنها تعداد بسیار زیادی لغت به دایره لغات ما افزوده می شود.

پیشوند: اگر این حروف به ابتدای یک جمله اضافه شوند پیشوند نامیده می شوند.
پسوند: اگر حروف به انتهای یک واژه افزوده شوند، پسوند نام خواهند گرفت.
پیشوند و پسوند انگلیسی:
به طور مثال وقتی anti به ابتدای یک کلمه اضافه شود معنای آن کلمه را به مخالف همان کلمه یا ضد بودن تغییر می دهد.
cancer سرطان
anticancer ضد سرطان چیزی که از سرطان جلوگیری می کند.
به کلمات زیر دقت کنید و ببینید چطور به اضافه شدن چند حرف ساده به ریشه یک واژه معنای آن تغییر می کند:
sleepless (صفت)
sleeplessness (اسم)
sleepy (صفت)
sleeper (اسم)
منشا بیشتر این پیشوندها و پسوندهای انگلیسی، از زبان یونانی و لاتین می باشد. اگر معنای این پسوندها و پیشوندها را بدانید بهتر می توانید واژه های بیشتری را یاد گرفت.
Affixes
به تمام این پیشوندها (prefix) و پسوندها (Suffix) در واقع affixes می گویند که به معنی “ضمیمه” می باشد.
لیست جامع پیشوندها
لیست تمام پیشوندها:
پیشوند معنی مثال:
ante-قبل ازantenatal, anteroom, antedate
anti-مخالف/ضد/علیهantibiotic, antidepressant, antidote
circum-دور و بر/ اطرافcircumstance, circumvent, circumnavigate
co-همراه/ باco-worker, co-pilot, co-operation
de-خاموش/ پایین/ دور ازdevalue, defrost, derail, demotivate
dis-مخالف/ منفیdisagree, disappear, disintegrate, disapprove
em-, en-باعث/ قرار دادن درembrace, encode, embed, enclose, engulf
epi-نزدیک به/ بعد از /رویepicentre, episcope, epidermis
ex-خارج از/ سابق/قبلیex-president, ex-boyfriend, exterminate
extra-فراتر از/ بیشتر ازextracurricular, extraordinary, extra-terrestrial
fore-قبل ازforecast, forehead, foresee, foreword, foremost
homo-یکسان/ هم شکلhomosexual, homonuclear, homoplastic
hyper-بالا/ بالاتر ازhyperactive, hyperventilate
il-, im-, in-, ir-منفی/ مخالفimpossible, illegal, irresponsible, indefinite
im-, in-به سوی/ به سمت/ بهinsert, import, inside
infra-پایین/ زیر/ تحتinfrastructure, infrared, infrasonic, infraspecific
inter-, intra-بین/ میانinteract, intermediate, intergalactic, intranet
macro-بزرگmacroeconomics, macromolecule
micro-کوچکmicroscope, microbiology, microfilm, microwave
mid-وسط/ متوطmidfielder, midway, midsummer
mis-اشتباها/ به اشتباهmisinterpret, misfire, mistake, misunderstand
mono-یک/ یگانه/ مفردmonotone, monobrow, monolithic
non-بدون/ بی/nonsense, nonentity, nondescript
omni-همه/ همه چیزomnibus, omnivore, omnipotent
para-کنار/ نزدیک/پیشparachute, paramedic, paradox
post-بعد ازpost-mortem, postpone, post-natal
pre-قبل ازprefix, predetermine, pre-intermediate
re-دوباره/ مجددreturn, rediscover, reiterate, reunite
semi-نصف/ نیمsemicircle, semi-final, semiconscious
sub-زیر/ پایین/ زیرشاخهsubmerge, submarine, sub-category, subtitle
super-بالای/ رویsuperfood, superstar, supernatural, superimpose
therm-حرارت/ گرماthermometer, thermostat, thermodynamic
trans-وسط/ در میان/ درمسیر/ آن سوی / آنطرفtransport, transnational, transatlantic
tri-سه/ سه تاtriangle, tripod, tricycle
un-مخالف/ منفیunfinished, unfriendly, undone, unknown
uni-یک یکیunicycle, universal, unilateral, unanimou
لیست پیشؤندها



...
لیست پسوندها:

پسوند معنا مثال:
-acyحالت یا کیفیتprivacy, fallacy, delicacy
-alعمل/ عملکرد یا روندrefusal, recital, rebuttal
-ance, -enceحالت یا کیفیت چیزیmaintenance, eminence, assurance
-domمحل یا وضعیت موجودfreedom, kingdom, boredom
-er, -orکسی که/ اونی کهtrainer, protector, narrator
-ismاصول/ اعتقاد/ طریقه و روشcommunism, narcissism, skepticism
-istاونی که/ آن کسی کهchemist, narcissist, plagiarist
-ity, -tyکیفیتinactivity, veracity, parity, serenity
-mentشرایط یا وضعیت چیزیargument, endorsement, punishment
-nessحالت/ حالت بودن چیزیheaviness, sadness, rudeness, testiness
-shipموقعیت نگهداری/ وضعیت و نوعfellowship, ownership, kinship, internship
-sion, -tionحالت بودنconcession, transition, abbreviation
پسوند های فعل ساز:
Suffix Meaning Example
-ateتبدیل شدن/ شدنregulate, eradicate, enunciate, repudiate
-enتبدیل شدن/ شدنenlighten, awaken, strengthen
-ify, -fyساختن یا تبدیل شدن بهterrify, satisfy, rectify, exemplify
-ize, -ise*شدن/ تبدیل شدن بهcivilize, humanize, socialize, valorize
پسوند های صفت ساز
Suffix Meaning Example
-able, -ibleتوانایی/ قادر بودنedible, presentable, abominable, credible
-alمربوط به/ مرتبط باregional, grammatical, emotional, coastal
-esqueیادآور/ یادآوری چیزیpicturesque, statuesque, burlesque
-fulقابل توجه برایfanciful, resentful, woeful, doubtful
-ic, -icalمربوط بهmusical, mythic, domestic, chiastic
-ious, -ousمشخص شده با/nutritious, portentous, studious
-ishکیفیت داشتن / دارای کیفیت بودنfiendish, childish, snobbish
-iveدارای ماهیت… بودنcreative, punitive, divisive, decisive
-lessبدونendless, ageless, lawless, effortless
-yمشخص شده با/ مشخص شده توسطsleazy, hasty, greasy, nerdy, smelly
آموزش های اینستاگرام را از دست ندهید
آموزش های فوق العاده در اینستاگرام
پسوندهای انگلیسی
پسوندهای انگلیسی
مثال ها و توضیحاتی از پیشوندها و پسوندهای انگلیسی:
Anti
این پیشوند مخالف ساز است.
Antifreeze ضد انجماد ضد یخ /Freeze یخ زدن/ منجمد شدن
Antiaboration مخالف سقط جنین/ دارویی برای جلوگیری از سقط جنینAboration سقط جنین
Anti Clock wise خلاف جهت عقربه های ساعتClock wise جهت عقربه های ساعت
Anti biotic دارویی برای جلوگیری ازچیزی که بیوشیمی بدن ما آسیب می زندBiotic حیاتی/ مربوط یه زندگی و حیات
Anti asthma ضد آسمAsthma آسم
Antibacterial ضد باکتریBacteria باکتری
Anti-black ضد سیاه پوستان/ نژاد پرست ضد سیاهانBlack سیاه / سیاه پوست
Anticancer ضد سرطانCancer سرطان
Anti alcohol ضد الکلAlcohol الکل
De
پیشوندی برای بیان “جلوگیری کننده”، “جدا کننده”، “از بین برنده”
Deactivate غیر فعال کردنActivate فعال کردن
Decolorization رنگ زدایی کردن / پاک کردن رنگColorization رنگ کردن
Deforest جنگل زدایی / قطع کردن درختانForest جنگل/ جنگل کاری
Dehumidify رطوبت زدایی/ خشک کردن/ گرفتن نم چیزیHumidify مرطوب کردن / رطوبت رسانی
Dis
پیشوندی برای “مخالفت” “دورکردن” و …
Disagree مخالف بودن/ عدم موافقتAgree موافق بودن/ موافقت کردن
Dislike علاقه نداشتن/ دوست نداشتن / عدم علاقهLike دوست داشتن / علاقه داشتن
Disable غیر فعال کردن / عدم تواناییAble توانایی / قادر بودن
Disobey نافرمانی/ سرپیچی / عدم فرمان بردنObey اطاعت/ فرمان بردن
fore—
پیشوند به معنای “پیش” “جلو” “جلودار” و ….
Forerunner پیشرو/ جلودارRunner دونده
Forejudge پیش داوری/ قضاوت زود هنگامJudge قضاوت
Forehead پیشانیHead سر
Foresee پیش بینی / از قبل تهیه کردن / از قبل دانستنSee دیدن
im—
منفی سازی که معنای کلمه را به مخالف تغییر می دهد:
برای واژه هایی که با m یا p شروع می شوند از im استفاده نکنید
Impossible غیر ممکنPossible ممکن
Immoral بی اخلاقی / فاسدMoral اخلاقی
Imperfect ناقصPerfect کامل
Improper نا مناسبProper مناسب
il-
پیشوندی منفی ساز که با حروفی که با L شروع میشوند می آید
Illegal غیر قانونیLegal قانونی
Illogical غیر منطقیLogical منطقی
Illiterate بیسوادLiterate با سواد
Illegible ناخوانا بد خطLegible خوانا
ir—
پیشوندی مخالف ساز که برای کلماتی که با R شروع می شوند.
Irrelevant غیر مرتبطrelevant مرتبط
Irregular غیر عادیRegular عادی
Irresponsible وظیفه نشناسResponsible وظیفه شناس
in—
پیشوندی منفی ساز برای سایر کلمات
Incapable ناتوانCapable توانا
Independent مستقلDependent وابسته
Injustice بی عدالتیJustice عدالت
mis
پیشوندی برای بیان “غلط” یا “نامناسب”
place مکان / جا misplaced بی جا/ در مکان نامناسب
non
پیشوندی برای بیان “نبود” یا ” عدم وجود” چیزی
sense مفهوم / معنا nonsense بی مفهوم / بی معنی / مزخرف
over
پیشوندی برای بیان معنای “بالا” “بالاتر” “برفراز”
come آمدن/ رسیدن overcome غلبه کردن بر چیزی/ فائق آمدن
crowded جمعیت/ ازدحام overcrowded پرازدحام/ پرجمعیت
pre
پیشوندی برای بیان “پیش” بودن چیزی
fix قرار دادن/ محکم کردن prefix پیشوند
view نمایش preview پیش نمایش
re—
پیشوندی برای بیان “مجدد” و “دوباره” انجام شدن چیزی
start شروع restart شروع مجدد
write نوشتن rewriteباز نویسی
semi—
پیشوندی برای بیان “نصفه” و “نیمه” بودن چیزی
final نهایی semifinal نیمه نهایی
colon دو نقطه semicolon نقطه ویرگول
sub—
پیشوندی برای بیان “زیر” یا “زیرمجموعه”
title عنوان subtitleزیر عنوان
way راه subwayمترو / زیرگذر
super—
پیشوندی برای بیان “فوق العاده” بودن چیزی
star ستاره superstar فوق ستاره
market فروشگاه supermarket فروشگاه بزرگ
under—
پیشوندی برای بیان “زیر” یا “تحت”
lineخط underlineزیر خط
sea دریا undersea زیر دریا
پسوندها :
ness—
پسوندی است که وقتی به یک صفت افزوده شود، آن را به اسم تغییر میدهد.
پسوند اسم ساز
kind مهربان kindness مهربانی
careless دقت carelessness بی دقتی
happy شاد happiness شادمانی
sad ناراحت sadness ناراحتی
–al
پیشوندی برای بیان “عمل” “عملکرد”
person شخص personal شخصی
bacteria باکتری bacterial مرتبط با باکتری، دارای رفتار باکتریایی
physic جسم physical جسمانی
nature طبیعت natural طبیعی
–ly
پسوندی قید ساز می باشد وقتی به یک صفت اضافه شود آن را به قید تبدیل می کند
slow آهسته slowly به آهستگی / به آرامی
quick سریع quickly به سرعت
bad بد badly به بدی
usual معمول usually با دقت
hood
پسوندی است که اسم ها را در همان حالت اسم نگه داشته اما مفاهیم بزرگتری به آن می دهد با معنای “دوره ای از چیزی”
child بچه childhood بچگی/ دوران بچه
neighbor همسایه / هم محلی neighborhood محله
adult بزرگسال adulthood بزرگسالی
-ity
پسوندی اسم ساز است
deform نافرم deformity نافرمی
pure خالص purity خلوص
possible ممکن possibility امکان پذیری
ic یا ical
پسوند صفت ساز ایت که به اسم اضافه شده و آنرا به صفت تبدیل می کند.
organ عضو organic طبیعی
atom اتم atomic اتمی
history تاریخ historic تاریخی
ive
پسوندی است صفت ساز
attract جذب attractive جذاب
expense هزینه expensive گران/ پرهزینه
ative
پسوندی صفت ساز
create ایجاد کردن creative خالق
talk صحبت/ کرف زدن talkative پر حرف/ وراج
operate عمل کردن operative عملیاتی
توضیح مهم:
بسیاری از این پیشوندها و پسوندهای انگلیسی از زبان یونانی و لاتین وارد زبان انگلیسی شده است. مثل :
uni به معنای “یک”
uniform لباس فرم / لباس یک دست و یک شکل
bi به معنای ” دو”
bicycle دوچرخه
tri به معنای “سه”
tripod سه پایه
co به معنای ” هم ” ” با هم بودن”
co-workers همکار
tele به معنای “دور” ، “راه دور”
telephone شنیدن صدای کسی از راه دور
telepathy خواندن ذهن کسی بدون حرف زدن
نکته آخر:
همانطور که در ابتدا گفتیم، آشنایی با پیشوندها و پسوندهای انگلیسی از این جهت مهم است که نه تنها در فهم به شما کمک می نماید بلکه با دانستن آنها می توانید کلمات بیشتری یاد بگیرید.
یعنی شما معنای ریشه یک کلمه را می دانید و وقتی پیشوند یا پسوند اضافه شده به ان را می بینید، به راحتی معنای این کلمه جدید را نیز متوجه خواهید شد.
با تشکر