طرفداری- فرانچسکو توتی امروز در یک کنفرانس مطبوعاتیِ بسیار پر مخاطب، پس از 30 سال با رم وداع کرد. او از کادر مدیریتی جالوروسی جدا شد اما حرف های شنیدنی زیادی برای گفتن داشت. بخشی از کنفرانس مطبوعاتی اسطوره رم را در طرفداری خواندید و اکنون به مرور بخش دیگری از صحبت های او می پردازیم:
باید از کمیته ملی المپیک و رئیس آن، جیووانی مالاگو برای ترتیب دادن این فرصت عالی تشکر کنم. برگزاری این کنفرانس در چنین سالن زیبایی برای مردان ورزشی ایتالیا معنا و مفهوم زیادی دارد. امروز ظهر به طور رسمی متن استعفای خود را برای باشگاه ایمیل کردم؛ امیدوار بودم هرگز چنین روزی فرا نرسد اما سرانجام روز سرنوشت ساز فرا رسید. روزی که برای من بسیار زشت و دردناک است.
با توجه به شرایط، این تصمیم تنها تصمیم و درست ترین تصمیمی بود که می توانستم بگیرم چون هرگز شانس این را نداشتم که در مسائل فنی باشگاه دخالت کنم. این تصمیم را ماه ها قبل گرفته بودم اما فکر می کنم اقدام درستی است. تاکید می کنم همچنان خارج از بحث توتی، پالوتا و بالدینی باید این باشگاه را دوست داشت و به آن عشق ورزید. این موضوعی است که هرگز تغییر نمی کند.
مالکان، مربیان و بازیکنان می آیند و می روند و این پرچم باشگاه است که همچنان در اوج به اهتزاز درمی آید. افراد مدتی می آیند و سپس می روند اما این رم است که همچنان باقی می ماند. نمی دانم چطور بحث را آغاز کنم اما قطعا رفتن از رم تقصیر من نیست. اصلا نمی دانم چرا باید از اینجا بروم چون رم خانه دوم من است و شاید حتی می توانم بگویم خانه اول من محسوب می شود. مدت زمانی که در تریگوریا گذرانده ام را هرگز در خانه خود سپری نکرده ام. همیشه رم برای من در اولویت بود و می خواستم نام این باشگاه را در سراسر جهان مطرح کنم. بنابراین این یک تصمیم بسیار دردناک است.
قطعا تقصیر من نیست چون هرگز فرصت خودنمایی در کادر مدیریتی رم به من داده نشد. هرگز فرصت دخالت در تصمیمات فنی باشگاه به من داده نشد. بله؛ در سال اول طبیعی بود که نقشی نداشته باشم چون در حال یادگیری بودم اما در سال دوم انتظاراتی داشتم. می خواستم نقش خود را در کنار سایرین در کادر مدیریتی باشگاه ایفا کنم اما اینجا هیچ کسی به دیگری کمک نمی کند. آنها مرا از گرفتن هر تصمیمی در باشگاه دور می کردند.
همه می دانند که آنها باعث خداحافظی من از فوتبال شدند. قول های زیادی به من داده شد اما پس از مدتی فهمیدم که نمی توانم فعالیتی داشته باشم. من از آن آدم هایی نیستم که روی صندلی بنشینم و بقیه برایم تعیین تکلیف کنند. بنابراین این تصمیم را برای خودم و رم اتخاذ کردم.
در این 8 سالی که آمریکایی ها آمدند، هر کاری کردند تا وانمود کنند همه در یک گروه هستیم. این سیاست آنها بود و در نهایت به نظرم به خواسته خود رسیدند اما در این 8 سال چه دستاوردی برای باشگاه به ارمغان آورده اند؟ از آخرین قهرمانی رم در یک جام معتبر 11 سال می گذرد؛ آن ها 8 سال است که اینجا هستند اما جامی کسب نکرده ایم. همین موضوع کافی است تا ثابت شود پالوتا راهش را اشتباه انتخاب کرده و علاقه ای هم به اصلاح آن ندارد. 18 سال از آخرین اسکودتوی رم می گذرد و وقت آن رسیده که آنها به وعده های خود عمل کنند.
فرانکو بالدینی؟ کادر مدیریتی باشگاه، جای یکی از ما است. یکی از ما باید برود. رابطه من با بالدینی هرگز وجود خارجی ندارد و در آینده هم نخواهد داشت. اینجا همه یکدیگر را در آغوش می گیرند اما هر کسی کار خودش را انجام می دهد. این موضوع باعث ایجاد هرج و مرج می شود بنابراین من می روم تا این هرج و مرج را در حد خودم کاهش بدهم. اینجا فقط وقتمان را تلف می کنیم؛ ساعت ها در رم و در تریگوریا وقت می گذاریم اما تصمیم آخر در لندن گرفته می شود. (اشاره به بالدینی)
همه می دانیم باشگاه با مشکلات متعددی روبرو است. برای مثال فیرپلی مالی؛ باید تا 30 ژوئن بازیکنانی را بفروشیم. ساده ترین راه حل فروش بازیکنان مهم تیم است و آنها همیشه به همین راه حل فکر می کنند تا بتوانند حفره های فیرپلی مالی را بپوشانند. مهم ترین ویژگی برای یک انسان و یک مدیر، راستگویی است. همیشه به همه گفته ام راستگو باشید حتی اگر این موضوع زشت به نظر برسد.
در ماه ژانویه در یک مصاحبه گفتم که رم فصل را در رتبه چهارم، پنجم به پایان می رساند و یوونتوس قهرمان می شود. آنها مرا متهم کردند که رویاهای بازیکنان و هواداران را نابود می کنم. غیر از این شد؟ صداقت بهترین چیز است. اگر در حال گفتن حقیقت هستید، نباید کسی به شما حمله کند. سواری گرفتن از مردم با صحبت هایی به دور از واقعیت، آسان ترین کار است اما من همیشه آدم شفاف و رُکی بوده ام.
بازیکنان بابت نتایج می توانند بهانه های مختلف بیاورند؛ مثلا بگویند چون رئیس هیچ وقت در کنار ما نیست، نتیجه نمی گیریم. فقدان حضور رئیس را در رم حس می کنیم و این موضوع واقعا به باشگاه آسیب می زند؛ کسی باید بالای سر باشگاه باشد و تصمیم نهایی را اتخاذ کند تا اینطور هرکسی برای خودش تصمیم گیری نکند. حضور رئیس باعث می شود اعضای کادر باشگاه و بازیکنان با جدیت و در چارچوب مشخصی کارشان را انجام بدهند نه اینکه هرکسی هر کاری که خواست انجام بدهد. این موضوع کاملا واضح است؛ به عنوان مثال شما یک بازیکن هستید؛ وقتی خودِ سرمربی در تمرینات حاضر است، همه با تلاش و جدیت تمرین می کنند اما در روزهایی که سرمربی حضور ندارد، با تمام وجود کار نمی کنید. در تریگوریا، گرفتن یک تصمیم مدت ها زمان می برد چون رئیس نیست. مدیران از گرفتن تصمیم می ترسند چون باید بعدا جواب پس بدهند و در این شرایط فقط وقت تلف می شود.
اگر امروز این تصمیم را گرفته ام به این معنی است که کاری از دستم برنمی آید. هرگز حس نکردم بخشی از این پروژه هستم. سه ماه پیش گویدو فیئنگا پیشنهاد پست مدیر فنی را به من داد. وظیفه مدیر فنی چیست؟ مربی و بازیکنان با نظر مستقیم او انتخاب می شوند اما در این مورد کسی با من صحبت نمی کند! پس من چه مدیری هستم؟ با توجه به تجربه ام، حس کردم ادامه دادن، تصمیم اشتباهی است. فکر می کنم در شناسایی بازیکنان مستعد توانایی زیادی دارم اما در این مورد هم به من اعتماد نشد.
علاقه مندی عرب ها به خرید رم؟ به کشورهای زیادی به خصوص قطر، امارات و کویت سفر می کنم. افراد زیادی هستند که به سرمایه گذاری در رم علاقه دارند اما تا وقتی این اخبار را به طور رسمی روی صفحات روزنامه ها نخوانم، باور نمی کنم. در سفرهای مختلف دیده ام که رم چقدر هوادار و عاشق دارد؛ افراد زیادی خواهان حضور در باشگاه هستند. نمی توانم نام اشخاص را فاش کنم چون این کار، حرفه ای و منصفانه نیست.
همین حالا باشگاه های مختلفی به دنبال من هستند. بیایید از بحث خارج نشویم چون قطعا در مورد ناپولی، یوونتوس و سایر باشگاه ها صحبت نمی کنم. تعهد من به رم تا ابد تغییر نمی کند؛ رفتن به این باشگاه، بی احترامی به رم است. تصمیمی نمی گیرم که باعث بی احترامی به رم شود. منظورم بیشتر پست های مدیریتی در یوفا و فیفا است اما باشگاه هایی هستند که مالکان آن، اعتماد زیادی به من دارند. (احتمالا اشاره به ماسیمو فررو و سمپدوریا) من همیشه آماده هستم. وقت کافی دارم تا در مورد بهترین پیشنهاد که باعث خوشحالی همه می شود، فکر کنم. این تصمیم را از قلب خود خواهم گرفت. اینجا نیامده ام تا از بقیه انتقاد کنم؛ با اراده خودم یک ماجراجویی مشترک را در باشگاه رم آغاز کردم؛ دیدم که به من احترام نمی گذارند بنابراین راهم را جدا می کنم.
شاید باورتان نشود اما در بسیاری از موارد، تصمیمات و خبرهای باشگاه را ابتدا از منابع خبری و روزنامه ها متوجه می شدم و سپس از طریق باشگاه در جریان امور قرار می گرفتم. این بی احترامی به من یا هر مدیر دیگری است. چگونه با این شرایط می توانم پست مدیریت فنی باشگاه را قبول کنم؟ برای من رم همچنان مهم ترین و جذاب ترین باشگاه جهان است و بسیار ناراحت کننده است که شرایط باشگاه را اینگونه می بینم. همیشه حامی رم خواهم بود و این یک خداحافظی نیست چون غیرممکن است رم و توتی را از یکدیگر جدا کنید. روزی به باشگاه برمی گردم اما در آن روز باید مالکان جدیدی اینجا حضور داشته باشند و از همه مهم تر به من اعتماد کنند. خداحافظی امروز برای من از خداحافظی دو سال پیش از فوتبال، سخت تر و دردناک تر است. ترک رم برای من مثل مردن است. حتی فکر می کنم اگر می مردم، بهتر از این بود که از رم جدا شوم.
فقط با کونته صحبت کردم و پاسخ مثبت او را شنیدم اما شرایط به نحوی دیگر رقم خورد. هرگز با مربیانی چون گاسپرینی، میهایلوویچ و گتوزو در ارتباط نبودم. دلیل این اخبار مشخص بود؛ می خواستند شرایط را اینطور جلوه بدهند که من در آوردن گزینه هایم ناکام بودم اما گزینه آنها (فونسکا) بلافاصله آمد. اجازه نمی دهم مثل یک احمق با من رفتار کنند. تنها تصمیمی که در آن نقش داشتم، آوردن رانیری بود و باید از او بابت بله گفتن به من، تشکر کنم. با او تماس گرفتم، بدون بحث کردن در مورد مدت قرارداد و مسائل مالی، گفت فردا صبح در تریگوریا خواهم بود!
حتی اگر فرانکو بالدینی هم برود، من به رم برنمی گردم؛ اتفاقی که افتاده را نمی توان عوض کرد. گلدانی که می شکند را نمی توان دوباره به شکل اول درآورد. اگر می خواستند بالدینی برود، قطعا زودتر این تصمیم را می گرفتند. پس مشخصا خواهان جدایی من هستند. هیچ گلایه ای از پالوتا و بالدینی ندارم چون آنها انتخاب های خود را انجام دادند و همه باید به این انتخاب ها احترام بگذاریم.
همه می دانید که از روز اولِ پس از خداحافظی ام با فوتبال، رسیدن به پست مدیر فنی رم، تنها هدفم بود. این پست به من پیشنهاد شد اما نه در زمان مناسبی. من بچه یا احمق نیستم. اگر مدیر فنی می شدم و فونسکا جواب نمی داد، چند ماه بعد همه از من انتقاد نمی کردند؟! در آوردن او نقشی نداشتم اما همه انتقادات به سوی من روانه می شد. چه کسی باور می کند مدیر فنی نقشی درآوردن سرمربی نداشته است؟ اینجاست که اعتماد مردم از من سلب می شد. گزینه من کونته بود و وقتی به پالوتا گفتم از این ایده استقبال کرد اما بعدا نمی دانم چه اتفاقاتی افتاد.
در خداحافظی ده روسی هیچ نقشی نداشتم؛ تصمیمی بود که از قبل گرفته شد. به دنیله گفتم به عنوان یک دوست و نه یک مدیر از تو می خواهم کار درست را انجام بدهی. به خودت و آینده فکر کن. در آن زمان هنوز مدیر بودم پس نمی توانستم خیلی با او صحبت کنم. همان موقع، چند ماه قبل به ده روسی هشدار دادم که در آینده، مشکلاتی در پیش خواهیم داشت. سرانجام این مشکلات از راه رسید و اتفاقات زمان خداحافظی من برای دنیله هم تکرار شد.
باید بگویم ساری انتخاب من نبود چون او با چلسی قرارداد داشت؛ ساری انتخاب بالدینی بود. در هر صورت حالا فونسکا سرمربی رم است و باید فضایی آرام در اختیار او قرار بدهیم. فونسکا توانایی هایش را در شاختار دونتسک ثابت کرده است. او فقط انتخاب من نبود بنابراین دلیل نمی شود که سرمربی خوبی نباشد. امیدوارم رم با او به بهترین جایگاه خود برگردد. آرزوی من و همه هواداران رم است که ببینیم تیم ما دوباره در حال رقابت برای کسب مهم ترین جام هاست. قطعا نمی توانیم فعلا به اسکودتو فکر کنیم اما رویای گرفتن یک یا دو جام در فصل آینده، همراه ماست. متاسفانه فعلا تنها مشکل باشگاه، مسئله فیرپلی مالی است که باید تا 30 ژوئن به آن رسیدگی شود.
افراد اشتباهی اطراف پالوتا را پر کرده اند و او متاسفانه فقط به حرف آنها گوش می دهد. اگر من رئیس باشگاه بودم، به رمی هایی چون توتی و ده روسی که بهتر از هر کسی جالوروسی را می شناسند، اختیار کامل می دادم. پالوتا به تنهایی مقصر نیست چون او نمی داند اوضاع باشگاه از چه قرار است. افراد دیگری که به خوبی آنها را می شناسم در حال ضربه زدن به رم هستند. من اینجا زندگی کرده ام و بهتر از هرکسی تریگوریا را می شناسم. پالوتا باید رم و مشکلات باشگاه را درک کند؛ دو سال می خواستم این موضوع را به او بفهمانم اما متاسفانه فرصتی به من داده نشد. تنها کاری که از دستم برمی آید این است که امیدوار باشم او از همین امروز تغییر کند. اما احتمال همین تغییر هم فقط 1% است چون می دانم صحبت های من به شکل متفاوتی در بوستون به گوش او می رسد!
قول های زیادی به لورنتزو پلگرینی داده ام و امیدوارم عملی شود. او آدم متفاوتی در داخل و خارج از زمین است. وی می تواند نماد این پیراهن شود و کارهای زیادی برای رم انجام بدهد. وقتی شما به نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا می رسید برای سال بعد باید هدفتان رسیدن به فینال باشد اما در عوض شروع به فروختن بازیکنان کردند. همین جا فهمیدم ایده های من شبیه آنها نیست. باید از دی فرانچسکو دفاع کنم چون او چند بازیکن جدید می خواست که هیچ کدام عملی نشد. خیلی ساده است که حقیقت را مخفی کنید یا پشت بقیه پنهان شوید اما من چنین آدمی نیستم. دی فرانچسکو 4-5 بازیکن جدید می خواست اما در عوض 0 بازیکن از لیست او را برایش خریدند. من چنین آدمی هستم؛ اگر یک بازیکن برای رفتن به رم از من سوال کند، قطعا روی او سوار نمی شوم. نکات مثبت و منفی باشگاه را با هم به او می گویم و سپس تصمیم گیری را به خودش واگذار می کنم.