مهمترین رویکرد فیلم هایی از قبیل "سپتامبرهای شیراز" که تعدادشان نیز روبه افزایش است محتوای ضد ایران و ضد انقلاب و حتی ضد اسلام است که چند سالی است اِستارتش در سینمای آمریکا خورده است. فیلم هایی که آشکارا توسط فیلمسازان درجه چند هالیوود برای بدنام کردن و انگ زدن به ایران و انقلاب و اسلام ساخته میشود و نکته مهم در این میان ضعف فیلم ها در همه اجزا از جمله فیلمنامه و کارگردانی و بازیگری است. فیلم هایی مانند 300 ، آرگو که با گرفتن اسکار مهر تایید رسمی سیستم سیاسی امریکا هم بر آن زده شد، بدون دخترم هرگز ، زنان بدون مردان و سنگسار ثریا میم که با ضعیف ترین ابزارها و منطق ها قصد حمله و بهتر بگوییم فحش و ناسزا به سیستم داخل کشور ایران و مردم و مذهبشان را دارند و مخاطبشان هم اصلا سینمارو و مخاطبین سینما نیست و بیشتر در برخی کشورهای امریکایی و آسیایی مورد توجه قرار میگیرد مانند همین فیلم سپتامبرهای شیراز که در حال اکران در سینماهای جهان است و در آسیا نیز استقبال خوبی از آن شده است.
داستان فیلم درباره زوج یهودی ساکن تهران است که بواسطه انقلاب سال 57 و روی کار آمدن نظام جدید سیاسی مورد هجوم و حمله سپاه پاسداران و نیروهایش قرار میگیرد و در انتها و پس از دستگیری و شکنجه مرد خانواده با بازی آدرین برودی مجبور به مهاجرت از ایران و یا به زعم فیلمساز فرار از خاک ایران بطور قاچاق میشوند...
اینکه شرایط برای اقلیت ها در ایران مانند اکثریت مسلمان نیست و بالاخره فشارها و محدودیت هایی برای آنها وجود دارد امری پذیرفتنی و قابل قبول است ولی این طور سختگیری های مغرضانه و با اغراق که توسط نیروهای سپاه پاسداران در ایران به این زوج یهودی شده است خیلی منطقی به نظر نمیرسد چراکه حساسیت برای مسافرت به اسراییل در آن سالها اینطور نبوده که اینهمه افراد مورد شکنجه قرارگیرند و از طرفی چهره ریاکارو دزد و خشن نشان دادن نیروهای سپاهی آن هم با این پرداخت ضعیف اصلا پرداخت قوی و تاثیرگذاری نیست و تماشاگر باهوش و بی غرض به راحتی غرض ورزی فیلمساز در این شخصیت پردازی و بازخوانی تاریخ را خیلی زود متوجه میشود و فیلم را پس زده و علاقه ای به دنبال کردن آن نشان نمیدهد.
به علاوه سینمای امریکا که خود به تنهایی نشان و سنبل سینمای استاندارد و تاثیرگذار و سرگرمی ساز را دارد و فیلم هایش مورد توجه عموم مردم جهان قرار میگیرد مشخص نیست چگونه و با چه هدفی این پروژه های ضد ایرانی خود را با ضعیف ترین و بی تجربه ترین کست ها کلید میزند و به دنیا عرضه میکند . نمونه هایی که یکی پس از دیگری از سینما و داستان تهی است و تنها با بهانه قرار دادن یک سری موقعیت ها و اتفاقات مهم و چالشی قصد حمله به ایران و عقاید و فرهنگ مردمش را دارد و از همه مهمتر که اصلا به هدفش نزدیک هم نمیشود و تنها فیلم به بیانیه ای شعاری و سطحی از فیلمساز برای ناسزاگویی و تحقیر و تمسخر فرهنگ و شریعت ایرانی میپردازد و در این میان دشمنی شان را نیز بیش از پیش با مردم و حکومت ایران اعلام میکند.
اما آنچه از خلال ساخت این فیلم ها و تحلیل نگاه سازندگانشان باید مورد توجه و بررسی قرار گیرد کم کاری و بی توجهی فیلمیسازان و سیستم فرهنگی هنری این مملکت به چالش ها و فراز و فرودهای اصلی مردم و نظام جمهوری اسلامی است . چرا که هنوز فیلم سینمایی مهم و قابل قبولی درباره انقلاب و جنگ تحمیلی و انگیزه ها و اهداف مردم و جامعه از این رویداد مهم اجتماعی فرهنگی سیاسی که در دنیا هم بسیار مورد تجه قرار گرفته است وجود ندارد و همین کم کاری و سستی خودمان سبب تهاجم و پرکردن خلا توسط امریکایی ها و هالیوود نشینان فراهم میکند تا اتفاقات و وقایع کشور ما را هر طور که دوست دارند نشان دهند و به عبارتی تحریف و تخریب کنند.
فیلم سپتامبرهای شیراز که مخاطبش چنانچه گفته شد حتی سینمابین های معمولی هم نیستند خیلی خودش را به دقت و زحمت نمیندازد تا داستان تحریف شده و شخصیت های کاریکاتوری اش را پرداخت کند تا به باور بیننده بنشیند . فیلم تنها با تکیه بر اینکه براساس داستان واقعی خانم دالیا سافر ساخته شده است توجه زیادی به کارگردانی و شخصیت پردازی های باور پذیر ندارد . و بازیگران هم نقش های خاطره انگیزی خلق نمیکنند و آدرین برودی در خوشبینانه ترین حالت گوشه هایی از رنج و تکیدگی نقش پیانیستش را که بخاطرش اسکار گرفت تکرار میکند . ارتباط عاطفی خانواده در حالیکه بقیه به نظر همه انسان هایی بی عاطفه و خشن و بدوی می ایند هم از جمله تمهیدات فیلمساز برای بولد کردن قهرمان هایش است . چنانچه زن خانه با بازی سلما هایک که حتی حاضر به غذا خوردن با خدمتکارشان با بازی شهره آغداشلو در ابتدای فیلم نشده بود در انتها خانه و زندگی شان را به او تقدیم میکند و از ایران میرود.از این نمونه برخوردها در فیلم زیاد است و مشاجره زن خانه و خدمتکار سنتی که در جاهایی چالش برانگیز و جذاب شده بود به راحتی رها و بی سرانجام گذاشته میشود.
در پایان بندی هم فیلمساز که دیگر زمان فیلمش به انتها رسیده خیلی سریع و سرهم بندی شده همه چیز را تمام میکند و تماشگر که از ابتدا حدس میزد سرانجام فیلم چه خواهد شد بدون هیچ تعلیق و هیجانی تیتراژ انتهایی را تماشا میکند و به در خروجی هدایت میشود!
داستان درباره چیست ؟
« سپتامبرهای شیراز » داستان زندگی خانواده یهودی خانم سافر را روایت می کند که در اولین سالهای انقلاب اسلامی در ایران، پدر این خانواده به جرم یهودی بودن دستگیر می شود و اتهاماتی نیز به وی وارد می گردد و در ادامه منجر به مهاجرت این خانواده به خارج از کشور می گردد.
نویسنده کتاب « سپتامبرهای شیراز » کیست؟
خانم دالیا سافر که متولد سال 1351 در شیراز می باشد. اما با وقوع انقلاب اسلامی در ایران به همراه خانواده اش به آمریکا مهاجرت کرد و در سال 1387 کتاب « سپتامبرهای شیراز » را به زبان انگلیسی چاپ کرد و این کتاب نیز با استقبال افکار عمومی در آمریکا مواجه شد. خانم سافر گفته که برای تبدیل شدن این داستان به کتاب مقداری چاشنی دهی و در واقع شاخ و برگ به آن اضافه کرده است!
نیویورک تایمز در سال 2007 نام کتاب « سپتامبرهای شیراز » را در میان اسامی 100 کتاب برتر سال قرار داده است.
تهیه کننده فیلم کیست؟
« سپتامبرهای شیراز » را بازیگر معروف هالیوودی ، جرارد باتلر، تهیه کرده است که ایرانیان او را بیشتر با بازی در نقش اصلی فیلم « 300 » یعنی لئونیداس به خاطر می آورند. باتلر در چند سال گذشته فعالیت های چشمگیری در مقام تهیه کنندگی داشته است و پس از « سپتامبرهای شیراز » ، فیلم « لندن سقوط کرده است » که آن را هم یک ایرانی به اسم بابک ایرانی ساخته در مرحله پس از تولید دارد!
فیلمنامه نویس کیست ؟
خانم هانا ویگ که « سپتامبرهای شیراز » اولین فعالیت رسمی سینمایی وی محسوب می شود. ویگ پیش از این در سال 2014 به عنوان کمک نویسنده در فیلم « پیامبر خلیل جبران » مشارکت داشته است. تنها اطلاعاتی که از خانم ویگ تا به امروز موجود است، مربوط به مقاله ای است که نیویورک تایمز در مورد وی و همسر فیلمسازش ، مارک گیل ، منتشر کرد. این مقاله درباره این موضوع بود که مارک گیل و همسرش خانه ای که در آن زندگی می کردند را به خانه ای مدرن و لوکس تبدیل کرده اند!
کارگردان کیست ؟
وین بلیر که عمده فعالیت های هنری اش در تلویزیون به عنوان کارگردان و بازیگر انجام شده اما موفق ترین ساخته اش تا به امروز فیلم « یاقوت های کبود » در سال 2012 بود که جوایز متعددی را هم نیز برای وی به همراه داشت. بلیر در مجموعه فیلمساز برجسته ای نیست و چنانچه « یاقوت های کبود » را از کارنامه هنری اش حذف کنیم، او را با ساخت یکی دو اپیزود از چند فصل سریال های مختلف تلویزیونی به یاد می آورند!
بازیگران فیلم چه کسانی هستند ؟
سلما هایک : بازیگر مشهور هالیوودی و نامزد اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی زن برای فیلم « فریدا » ، بازیگر نقش فرناز در « سپتامبرهای شیراز » می باشد. ایرانیان علاوه بر « فریدا » ، سلما هایک را با بازی در فیلمهای « دسپرادو » و « روزی روزگاری در مکزیک » به یاد می آورند. هایک یکی از تهیه کنندگان اجرایی « سپتامبرهای شیراز » هم می باشد.
آدریان برودی : برنده اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی مرد برای فیلم « پیانیست » رومن پولانسکی، دیگر بازیگر مشهور فیلم است که در نقش اسحاق بازی می کند. برودی پس از دریافت اسکار، موفق نشد از جایگاه مناسبی در هالیوود برخوردار شود و بیشتر به حضور در آثار مستقل متمایل شد. اما حضورش در « پیانیست » به اندازه ای خوب بود که بلافاصله پس از شنیدن نامش ، بازی خوبش در « پیانیست » به یاد آورده شود.
شهره آغداشلو : بازیگری ایرانی که همزمان با انقلاب اسلامی از ایران خارج شد و پس از سالها حضور بر روی صحنه تئاتر به همراه همسرش هوشنگ توزیع، در سال 2003 بخاطر بازی در فیلم « خانه ای بر روی شن و مه » نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد. آغداشلو اخیرا در فیلم ضعیف « آخرین شوالیه ها » در کنار کلایو اوون ، مورگان فریمن و پیمان معادی بازی کرده بود.
« سپتامبرهای شیراز » چه زمانی اکران می شود ؟
در رابطه با Septembers of Shiraz ارائهی تصویری وارونه و خشن از ایرانیان، رهیافتی است که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی به شکلی مستمر از سوی لابی صهیونیسم انجام شده و تولید آثار هنری به ویژه استفاده از هنر سینما که وجه رسانهای پر رنگی دارد بزرگترین ابزار چنین رویکردهایی است، اما اجیر کردن مهرههای معدود ایرانی به عنوان پادوی فعالیتهای ضد ایرانی رویکردی است که حساب شده انجام میشود چرا که خواندن یا مشاهدهی اثر هنری که مولف یا یکی از عوامل اصلی آن ایرانی است باورپذیری بیشتری برای بینندهی خارجی و بیگانه با حقایق درون ایران دارد. ( سپتامبرهای شیراز )
پای ثابت تولید برخی آثار سینمایی نازل ضد ایرانی در آمریکا همیشه نام چند ایرانی دیده میشود که در صدر این لیست نام شهره آغداشلو قرار میگیرد. بازیگری که نبوغ و تمایل بیسابقهای در همکاری با دشمنان ایران از خود به نمایش گذاشته است.
آغداشلو بازیگر ایرانی پس از کسب جایزه اسکار و به دنبال آن بازی در فیلم سنگسار ثریا به چهرهای جذاب برای گروه بانفوذ و قدرتمند اسرائیلی در امریکا تبدیل شد چرا که با بازی در این فیلم ضدایرانی استعداد بیسابقهای در خیانت به کشور و ملیتی که علیالظاهر به آن وابستگی دارد نشان داد. کشف آغداشلو به عنوان یک ایرانی که توانسته بود شهرتی مضاعف در میان ایرانیان مهاجر به امریکا برای خود دست و پا کند سبب شد تا از او در حد گوینده فیلم ضد ایرانی ایرانیوم برای مقاصد سیاسی صهیونیسم نیز بهرهکشی شود. فیلمی به ظاهر مستند که میکوشد ایران را مروج و توسعه دهندهی تروریسم در جهان نشان دهد.
اما هیچ رفتاری به اندازهی بازی در فیلم سطح پایین و سیاه سنگسار ثریا نتوانست بندگی و ارادت او را به لابی ضد ایرانی و صهیونیست امریکا ثابت کند.
Septembers of Shiraz ( سپتامبرهای شیراز ) آی نقد
وقتی صدای اعتراض ایرانیان مهاجر هم بلند می شود
سنگسار ثریا که فیلم قابل اعتنایی به لحاظ فنی و هنری از کار در نیامد به قدری از ایران و ایرانیان چهرهای مخوف، وحشی و سیاه ارائه میدهد که حتی صدای بسیاری از ایرانیان مهاجر در سرتاسر جهان را نیز به نشانه اعتراض بلند کرد.
دیالوگهای سنگسار ثریا بیشتر به زبان فارسی است و فیلم با زیرنویس انگلیسی پخش جهانی شد که این از خامفهمی سازندگان و سفارشدهندگان در انتخاب مخاطب هدف یعنی فارسیزبانان جهان حکایت میکرد و البته که با واکنش کاملاً معکوس ایرانیان مواجه شد.
نتایج وارونه رفتارهای ضدایرانی در قالب تولید آثار شبهه هنری به واسطه نفرت ریشهدار از ایران باعث درسگرفتن از عملکرد گذشته ایرانینماها نشد چرا که سریال خوش خدمتی آغداشلو و تیم ضدایرانی صحنهگردان تولیدات ضدایرانی که مأموریت ویژهای برای آنها فرض شده همچنان ادامه دارد و در ادامه فیلم سیاهنمای دیگری با عنوان سپتامبرهای شیراز با بازی شهره آغداشلو تولید شد که اینبار به شکلی بسیار علنیتر پشت پرده تولید چنین محصولاتی را عیان میکند.
Septembers of Shiraz ( سپتامبرهای شیراز ) آی نقد
یهودیها اینبار کاراکتر اصلی داستان هستند
سپتامبرهای شیراز عنوان کتابی نوشتهی دالیا سافر در سال ۱۳۸۷ است که روایتگر داستان یک خانواده یهودی است که با مشکلاتی در ایران بعد از انقلاب اسلامی روبرو شده و مجبور به مهاجرت میشوند.
داستان این کتاب دربارهی اسحاق امین فروشندهی سنگهای قیمتی است که پس از انقلاب به اشتباه و به ظن جاسوسی دستگیر میشود. ناپدید شدن او نگرانی خانوادهاش را به دنبال دارد و آنها را در وضعیت جدیدی از ترس و نگرانی و سردرگمی قرار میدهد. اسحاق در زندان در خطر مرگ است و شکنجه میشود و همسر و فرزندان او با درک واقعیت درمییابند که باید به زودی سفری را برای رهایی از این وضعیت در پیش بگیرند.
دالیا سافر نویسنده این کتاب، مدعی شده است که این کتاب، داستان وی و خانوادهاش است که او با اضافه کردن قدری چاشنی آنرا نگارش کرده است.
سافر در این کتاب مدعی شده خانواده سافر در سال ۱۹۸۲ و در زمانی که دالیا ۱۰ ساله بود، از ایران مهاجرت کرد چرا که پدر دالیا در یکی از روزهای ماه سپتامبر (شهریور) سال ۱۹۸۱ به جرم جاسوسی برای اسرائیل و یهودی بودن در دفترش در تهران دستگیر میشود.
با اقتباس از این کتاب فیلم سپتامبرهای شیراز به کارگردانی وین بلر و نقشآفرینی سلما هایک، آدرین برودی و شهره آغداشلو تولید میشود.
Septembers of Shiraz ( سپتامبرهای شیراز ) آی نقد
مظلوم نمایی برای قوم یهود اینبار در اثری ضد ایرانی
""یهودیستیزی از اتهامهای ناروایی است که صهیونیستها از ابتدای انقلاب برای انحراف افکار عمومی از رویکردهای ضدبشریشان در دستور کار قرار دادند اما در کتاب سپتامبرهای شیراز به شکلی رو و عیان پای اسرائیل و جاسوسی برای این کشور مطرح شده است. اتفاقی که میتوان از آن به عنوان یک استثناء و موردی خاص در کارنامهی اقلیتهای کلیمی ساکن ایران یاد کرد در این کتاب به کل جامعه یهودی ایران تعمیم داده شده و سعی شده بار دیگر چهرهای مظلوم از قوم یهود به تصویر کشیده شود.
اینبار و در فیلم سپتامبرهای شیراز برخلاف فیلمسنگسار ثریا افرادی که مورد ظلم قرار میگیرند یک اقلیت مذهبی هستند و در واقع پروژهی مظلوم نمایی برای قوم یهود که سابقه زیادی در سینمای غرب دارد اینبار در قالب یک فیلم با موضوع ایران عرضه میشود.
Septembers of Shiraz ( سپتامبرهای شیراز ) آی نقد
ظهور تمام قد صهیونیسم در ادبیات و هنر ضد ایرانی
کتاب سپتامبرهای شیراز در سال 2009 برنده جایزه سامی روهر شد که هر سال به ادبیات یهودی تعلق میگیرد، این کتاب به فهرست اولیه جایزه ایمپک دوبلین و جایزه اورنج نیز راه یافت و برنده جایزه قلم رابرت بینگام شد. سپتامبرهای شیراز نامزد جایزه کتاب ملی یهودی سال 2007 نیز شده بود و از سوی نیویورک تایمز به عنوان قابلتوجهترین کتاب سال انتخاب شد.
این اثر ضدایرانی نقدهای مثبت متعددی نیز دریافت کرد و وال استریت ژورنال نقدی با عنوان: داستان ترور در ایران بر آن نوشت و نیویورک تایمز آن را: از دست رفته در تهران خواند.
آغداشلو در این فیلم نقش خدمتکاری را بازی میکند که پسرش زمانی برای مرد زندانی کار میکرد. نیویورک تایمز در سال 2007 نام کتاب سپتامبرهای شیراز را در میان اسامی 100 کتاب برتر سال قرار داده است.
جشنواره فیلم تورنتو که در کنار چند جشنواره غربی دیگر چون برلین، یکی از سیاسیترین جشنوارههای سیاسی دنیا محسوب میشود، همواره بر سیاستهای ایران ستیزانه خود پافشاری کرده است. در همین راستا نام فیلم ضد ایرانی سپتامبرهای شیراز را در بخش گالای جشنواره خود قرار داد.
Septembers of Shiraz ( سپتامبرهای شیراز ) آی نقد
«سپتامبرهای شیراز» کل سپاه پاسداران را به چند نفر و آن هم در یک زندان مخوف تقلیل داده که یکدیگر را یکدیگر با الفاظ «خواهر و برادر» صدا میکنند. این افراد با اختیار تام به عقدهگشایی از افراد ثروتمند جامعه اقدام میکنند و آنها را به اتهام پولداری، شکنجه و غارت میکنند و اسم این حرکت را عدالت میگذارند! حتی در یک سکانس یک سپاهی که برای تفتیش به خانه اسحاق رفته بود، علاوه بر دزدی از خانه او، قصد تعرض به فرناز (همسر اسحاق) نیز داشت تا اعضای سپاه پاسداران را کلکسیونی از صفات شیطانی معرفی کند.
با اینکه تمرکز بیشتر فیلم بر روی اعضای سپاه پاسداران است، اما اندک مردم انقلابی در «سپتامبرهای شیراز» نیز با اغراق شدید شبیه فیلمهای زامبی به تصویر کشیده شدهاند که در خیابانهایی که پر از اجساد و افراد اعدامی است، با وحشیگری به افراد و مغازهها حمله میکنند و ماشینها را آتش میزنند.
تولید آثاری که چهرهای دفورمه از ایرانیان به نمایش میگذارد در سینمای غرب سابقهی زیادی دارد که از جمله آن تالیف کتاب بدون دخترم هرگز نوشته بتی محمودی است که فیلمی با همین نام نیز با اقتباس از این کتاب در سال 1991 در امریکا ساخته شد که در اورشلیم اسرائیل، آنکارا و آتلانتا فیلمبرداری شدهاست.
راجر ایبرت منتقد شهیر سینمایی همان زمان درباره این فیلم نوشت:
سازنده فیلم از همه مهارت خود برای برانگیختن احساسات ما استفاده کرده است، در این فیلم هیچ تصویر مثبتی از یک شخصیت مسلمان معتقد نشان داده نشد و همه کسانی که به بتی کمک کردند مخالف و قانون شکن هستند. اگر هر فیلم به تندی و کینهتوزی این فیلم در مورد هر گروه قومی دیگری در آمریکا ساخته میشد، با عنوان نژادپرستی و تعصب محکوم میشد.
ارائه تصویری وارونه و خشن از ایرانیان رهیافتی است که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی به شکلی مستمر انجام شده و تولید آثار هنری به ویژه استفاده از هنر سینما که وجه رسانهای پر رنگی دارد بزرگترین ابزار چنین رویکردهایی است اما اجیر کردن مهرههای معدود ایرانی به عنوان پادوی فعالیتهای ضد ایرانی رویکردی است که حساب شده انجام میشود چرا که خواندن یا مشاهده اثر هنری که مولف آن یا یکی از عوامل اصلی آن ایرانی است، باورپذیری بسیار بیشتری برای خواننده خارجی و بیگانه با حقایق درون ایران دارد.
به نظر می رسد صحنه گردان پروژه های سینمایی ضد ایرانی با توجه به شکست پروژه سنگسار ثریا در تاثیرگذاری بر مخاطب ایرانی این بار با صورت بندی جدید غیرایرانیها را به عنوان مخاطب هدف مد نظر قرار دادهاند.
این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت " مووی مگ " به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگرد قانونی می گردد.