FCBayern.ir- دروازه بانی شماره یک بایرن مونیخ و تیم ملی آلمان کار هر کسی نیست.. در طول تاریخ تنها دو نفر شماره یک هر دوتیم بوده اند: سپ مایر و اولیور کان و اکنون نوبت رسیده به مانوئل نویر، در زندگی باید جدا از سخت کوشی و تلاش کمی هم خوش شانس بود تا به موفقیت رسید. این جمله در مورد مانوئل نویر به شدت صدق میکند. کسی که بعد از خداحافظی کان از فوتبال و لمن از تیم ملی، خودکشی دردناک رابرت انکه و مصدومیت رنه آدلر به گلر شماره اول آلمان تبدیل شد. چهار دروازه بان از مسیر خارج شدند تا نوبت به او رسید، این یعنی آخر شانس! گلری که در یورو 2008 بین 3 دروازه بان اردوی ژرمن ها نبود به یکباره به گلر اول آنها تبدیل شد. البته تنها شانس کافی نیست و نویر آنقدر هوشیار بود که از شانس بوجود آمده به نحو احسن استفاده کرد و حالا بهترین دروازه بان دنیاست.
کمی به عقب برگردیم زمانی که نویر خیلی کوچک بود، او تنها 5 سال داشت که اولین بازی رسمی خودش را در رده سنی خاص خودش انجام داد. و باز هم برنامه ریزی دقیق ژرمن ها که از آن زمان به پرورش استعدادها میپردازند. البته مانوئل پیش از این دروازه بان نبوده و در جلو بازی میکرد و به همین خاطر است که بازی با پاش بی نظیر است. او در باشگاهی بزرگ شد که یکی از رقیبان سنتی بایرن در آلمان هم بحساب می آید یعنی شالکه 04 . نویر که در دوران کودکی و نوجوانی توپ جمع کن کنار زمین بود و وقتی فینال لیگ قهرمانان اروپا در سال 2004 بین تیمهای پورتو و مارسی رو از ورزشگاه گلزنکرشن(ورزشگاه اختصاصی شالکه) می دید، آرزو داشت تا در فینال لیگ قهرمانان اروپا بازی کند. با وجود سن پایین او بسیار با انگیزه و خوب در ترکیب شالکه ظاهر میشد و حتی بازوبند کاپیتانی شالکه را به بازو میبست تا جوانترین کاپیتان تاریخ شالکه لقب بگیرد. بعد از اینکه به همراه آلمان قهرمان جام ملتهای جوانان اروپا شد و با بوجود آمدن بحران مصدومیت ژرمن ها در جام جهانی 2010، یواخیم لو تصمیم به جوانگرایی و تغییر نسل در آلمان را گرفت و جا برای جوانانی نظیر اوزیل، خدیرا، مولر، کروس و نویر باز شد. نویر در جام جهانی 2010 خوش درخشید. او حتی موفق شد در دیدار سنتی آلمان و انگلیس از مقابل دروازه خود به میروسلاو کلوزه پاس گل داده و از این لحاظ نام خودش را در تاریخ جام های جهانی ثبت کند. بعد از جام جهانی، زندگی نویر برای همیشه تغییر کرد. یواخیم لو نویر را به رنه آدلر ترجیح داد و باشگاه های زیادی در دنیا از قبیل بایرن مونیخ و منچستر یونایتد خواهان جذب او شده بودند. اما او در شالکه ماند ولی همه میدانستند که خیلی زودتر از آنچه که خودش میخواست، باید خانه خودش در گلزنکرشن را رها کند. اما نویر در آخرین فصل خود در شالکه و در فصل 11-2010 با بازی های درخشان خودش در کنار گلزنی های بازیکن با تجربه ای مثل رائول گونزالس، ناباورانه تا نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا صعود کردند. برد تاریخی 5 بر 2 مقابل مدافع عنوان قهرمانی اینترمیلان در خاک ایتالیا از روزهای خاطره انگیز نویر در شالکه بود.
نویر در بایرن مونیخ:
از سال 2011 برگ جدیدی در زندگی حرفه ای مانوئل نویر ورق خورد و آن، انتقال وی به بایرن؛ بزرگترین باشگاه آلمان بود. بازی در بایرن برای هر دروازه بانی امری دشوار است. باواریایی ها انتظارات زیادی دارند و بر طرف کردن این انتظارات کار سختی است. باشگاهی که گلرهایی نظیر سپ مایر، ژان ماری فاف و اولیور کان را داشته و از همه سخت تر جایگزینی سلطان الیور کان بود. پیش از این میشائیل رنسینگ و هانس یورگ بوت نتوانسته بودند که از زیر سایه سنگین الی کان خارج شوند و قبول بازی در آلیانز آره نا انتخاب پر ریسکی برای مانوئل بود. اما نویر جاه طلب عاشق همچین چالش هاییه! اوضاع مانوئل بین هوارداران هم خیلی جالب نبود. برخی از هوادارای بایرن از نویر دلخور بودند، دلیل این امر حرکت نویر پس از شکست دادن بایرن بود. مانوئل زمانیکه در شالکه بود و پس از بردن بایرن، به سمت پرچم کرنر رفت و حرکتی که زمانی الی کان پس از اینکه بایرن قهرمانی رو از چنگ شالکه بیرون آورده بود را با پرچم کرنر انجام داد. اما خیلی زود مانوئل نویر با بازی های عالی خودش به چهره محبوب هواداران بایرن تبدیل شد. نویر در بایرن با مربی گری یوپ هاینکس میدرخشید. اوج درخشش او در بازی مقابل رئال مادرید در نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا در ورزشگاه سانتیاگو برنابئو بود. در حالیکه بازی به ضربات پنالتی کشیده شده بود، نویر موفق شد ابتدا پنالتی کریستیانو رونالدو و سپس پنالتی کاکا را مهار کند؛ دو تن از بهترین های دنیا که کمتر پنالتی خراب میکنند. بازی های نویر آنقدر عالی بود که حتی ستایش جان لوئیجی بوفون گلر استثنایی ایتالیا رو هم در پی داشت. نویر آنقدر شجاعت و اعتماد به نفس دارد که حتی در دیدار فینال لیگ قهرمانان مقابل چلسی یکی از پنالتی های بایرن را زده و تبدیل به گل میکند آن هم مقابل گلری مثل پیتر چک! آرزوی نویر برای بازی در فینال لیگ قهرمانان با بایرن جامه عمل به خودش گرفت اما در یکطرفه ترین فینال لیگ قهرمانان، بایرن نتوانست از پس اتوبوس معروف لندن بربیاد. اما نکته جالب این بود که در کمال ناباوری در پایان سال 2012 در حالیکه همگان اذعان داشتند که نویر بهترین دروازه بان دنیاست باز هم فیفا ایکر کاسیاس را بعنوان بهترین گلر دنیا معرفی نمود. اما نویر با انگیزه تر از قبل به کارش ادامه داد و سال رویایی 2013 از راه رسید. سالی که بایرن با یوپ هاینکس به هیچ عنوان و رکوردی رحم نکردند. تقریبا تمامی رکوردهای بوندسلیگا و چندین رکورد لیگ قهرمانان اروپا توسط بایرن شکسته شد و در یکی از مقتدرانه ترین قهرمانی های تاریخ فوتبال، بایرن سه گانه ای جاودانه بدست آورد. در ادامه همان سال بایرن موفق شد 2 جام دیگر بدست بیارورد تا از شش گانه ممکن پنج جام را تصاحب کند. نکته قابل تأمل این جاست که تنها عنوانی که بایرن از دست داد یعنی سوپرکاپ آلمان در روزی بود که نویر به دلیل مصدومیت در زمین حاضر نبود. پپ گواردیولا سرمربی صاحب سبک بایرن مونیخ در مورد او گفته بود: "نویر یکی از بهترین دروازه بانان تاریخ فوتباله و با وجود او دیگر نگران دروازه نیستم." در سال 2013 دیگه برای فیفا چاره ای جز انتخاب نویر بعنوان بهترین دروازه بان دنیا باقی نمانده بود.
نکات مثبت و منفی نویر:
هر بازیکنی نکات مثبت و منفی خاص خودش را داراست، با بررسی این نکات متوجه خواهیم شد که تا چه حد گفته گواردیولا در مورد نویر درست است! از نکات مثبت نویر می توان به این موارد اشاره کرد: قد بلند و بسیار خوش استیل فاکتوری که هر دروازه بان به آن نیاز دارد؛ رفلکس های بسیار خوب و سریع؛ دایوهای به موقع و قدرت بسیار بالای بازی خوانی که نویر دارد که نویر را از بقیه گلرها متفاوت کرده است، مثلا در بازی حساس بایرن و آرسنال در حالیکه مسعوت اوزیل پشت ضربه پنالتی بود، نویر با آشنایی از سبک اوزیل که با مکث پنالتی میزد موفق به مهار پنالتی او شد. آمار نویر در مهار ضربات پنالتی خیره کننده است. او از هر سه پنالتی یکی را مهار میکند آماری که شاید کمتر دروازه بانی در تاریخ فوتبال همچین آماری داشته باشد. یه دروازه بان باید نقطه اتکا و آرامش تیم باشد و نویر دقیقا همین خصوصیت رو داراست. اما چیزی که نویر را از هر دروازه بانی در تاریخ فوتبال جدا میکند قدرت بسیار بالای وی در بازی با پاست، دروازه بانان دیگه ای هم بودند که بازی با پای عالی داشتند مثل ادوین فن درسار یا خوزه لوئیس چیلاورت. اما داستان نویر با آنها بسیار متفاوت است. در سبک خاص گواردیولا نویر دیگر یک دروازه بان تنها نیست و عملا همانند یک مدافع آخر عمل میکند، در کارهای تیمی و پاسکاری شرکت داشته و حتی برای تیم مثل هافبک، بازیسازی میکند در حالیکه دروازه بانان قبلی که بازی با پای آنها خوب بود به هیچ عنوان همچین وظایفی نداشتند و بیشتر در حد دور کردن توپ از موقعیت خطر بودند. به همین دلایل میشود گفت نویر با سبک گواردیولا تعریف جدیدی از دروازه بانی در فوتبال ارائه کرده است. وقتی نویر صاحب توپ میشود اصلا عجله نمیکند و از نزدیک شدن بازیکن حریف ترسی ندارد و توپ ها را نه به قصد دور کردن توپ بلکه با پاسهای هدفدار و با قصد بازیسازی و شرکت در کارهای تیمی انجام میدهد. سبک گواردیولا در بایرن قطعا بدون نویر امکان پذیر نیست و شاید گذر زمان ثابت کند که نویر در این سبک تا چه حد گلر بزرگی بوده است. چند مثال در این زمینه؛ در بازیهای زیادی در بایرن و حتی در آلمان نویر عملا حتی تا میانه میدان جلو آمده و در حال باریسازی در تیم است. کاری که شاید هیچ دروازه بانی جرأت انجام این کار خطرناک را نداشته باشد. برای نمونه در بازی سوپر کاپ اروپا بین بایرن و چلسی در حالیکه بایرن از حریفش عقب بود و فشار وحشتناکی می آورد، چلسی قصد یک ضدحمله داشت که نویر تا نزدیکی های محوطه جریمه چلسی جلو آمده و با یک پرش بلند و ضربه سر جلوی ضد حمله چلسی را گرفته و تیم را در حالت حمله نگه داشت. یا در بازی آلمان و ایتالیا در یورو 2012 در لحظات پایانی بازی با هدی شیرجه ای به سبک کلینزمن توپ رو از مقابل پای ایتالیایی ها دور کرد و تیم آلمان رو به سمت حمله هدایت کرد یا بازی دیشب در مقابل الجزایر که یک تنه همانند دفاع آخر تیم عمل کرد و نمونه های بسیار زیاد دیگه ای از این قبیل. نویر رهبر خط دفاعی است (در حالیکه معمولا دفاع وسط ها این وظیفه رو دارند) و حتی قدرت رهبری تیم در میدان را هم دارد و به همین دلایل است که بعد از لام و شواین اشتایگر کاپیتان سوم بایرن محسوب شود آن هم در حالیکه تنها سه فصل در این تیم بازی کرده است. در مورد معیارهای کاپیتانی در بایرن که در آینده مطالبی را بیان خواهم کرد، که چه دلایل و معیارهایی لازم است که بازیکن باسابقه ای مثل فن بویتن یا بازیکن با سابقه و فوق العاده ای مثل ریبری یا روبن و حتی مولر یا کروس که همه عمرشان را در بایرن گذراندند کاپیتان نشدند و نویر بعنوان کاپیتان سوم بایرن انتخاب شد. البته نویر نقاط ضعفی هم داره از جمله: رفتار بسیار عجولانه و گاها انجام حرکات عجیب مثلا هر وقت گل میخورد سریع توپ رو گرفته و به حریف نمیدهد! البته خود این امر باعث ایجاد تنش و جنگ روانی برای حریفان است و میتوانهچ مفید هم باشد. یا گاهی اوقات با اعتماد به نفس بالا و غرور زیادش میخواهد پا به توپ همه کار کند که گاهی موجب اشتباه و حتی گل خوردن او میشود مثل بازی آلمان و آذربایجان. روحیه تسلیم ناپذیری ژرمنی وی به شدت یادآور یک نفر است؛ سلطان الیور کان.
در مجموع با بررسی این فاکتورها متوجه میشویم که نویر چه دروازه بان بزرگی است، مهم نیست که او الگوی ورزشی خودش را ینس لمن بداند، به هر حال نویر یک گلزتنکرشنی اصیل است و قطعا لمن در شالکه خاطرات زیادی برای نویر رقم زده است. اما نویر وامدار و وارث تاج و تختی است که شخص دیگری برای او به جا گذاشت است، کسی که در ایالت باواریا همانند یک بت میپرستند و آن شخص کسی نیست جز سلطان اولیور کان...