مطلب ارسالی کاربران
جنگ بین عقل ونفس
این عقل است که به این میاندیشد که این کار در همین جا، در خانوادهام، در محیط، در شهر، در زندگی تا دم مرگ، حتی بعد از آن تا روز قیامت چه لوازمی دارد و و بالاخره آیا باعث میشود که من به بهشت بروم یا به جهنم. عقل باید همه اینها را حساب کند تا بگوید این کار را بکن یا نکن. اما حکم نفس فقط برخاسته از غرایز است؛ همان غرایزی که در حیوانات نیز وجود دارد. این است که این دو غالبا با هم سازگار نیستند. غالبا آن چیزی که انسان بر اساس غریزه میخواهد، همان چیزی نیست که عقل میگوید؛ انسان روزه میگیرد، غریزه میگوید: غذا بخور، اما عقل میگوید: نخور! وقتی انسان به سن بلوغ میرسد، غرایز حیوانیاش تقویت میشود و آن غریزه میگوید: هر جایی که شد به هر وسیلهای اعمال غریزه کن؛ شرطی ندارد! اما عقل میگوید: حساب کن که اگر این طور عمل کردی چه نتایجی بر آن بار میشود و فکر آن را هم باید کرد.
این دو غالبا با هم نمیسازند؛ البته گاهی اتفاق میافتد که با هم در یک سو باشند. برای مثال، ازدواج چیزی است که هم غریزه انسان به آن تمایل دارد، هم عقل به آن حکم میکند و هم دستور شرع است. البته فرض ما این است که عقل و شرع با هم همراه هستند؛ کلّ ما حکم به العقل حکم به الشرع وکلّ ما حکم به الشرع حکم به العقل. کسانی تصور کردهاند که گاهی حکم شرع با حکم عقل نمیسازد. این اشتباه است ؛ آن عقلی که آنها میگویند، همان چیزی است که به آن «وهم» میگوییم.
جنگ بین نفس و عقل به این معناست که غرایز انسان اقتضائاتی دارد که همیشه با حکم عقل موافق نیست. پیروی از هوای نفس یعنی پیروی از غرایزی که در ما وجود دارد، بدون اینکه به حکم عقل و حکم شرع نظر داشته باشیم. نفس در اینجا با معنای فلسفی آن که در کتاب النفس از آن بحث میشود، ارتباطی ندارد. این نفس کاربرد خاصی است که در محیط علم اخلاق از آن بحث میشود و در مقابل عقل است، اما در فلسفه نفس همان روح است و عقل از قوای آن است، و در این کاربرد، عقل با نفس هیچ تضادی ندارد.
نتیجه
تا اینجا معنای لغوی و معنای اصطلاحی دو واژه هوی و نفس را بیان کردیم و معلوم شد هوای نفسی که مانع التزام به لوازم ایمان میشود، چیزی است که انسان به حسب غرایزش به آن میل دارد، ولی عقل با آن موافق نیست و شرع به آن اجازه نمیدهد. ولی نفس اصطلاحات دیگری مثل نفس لوامه و نفس مطمئنه نیز دارد، و هر نفسی بد نیست. هنگامی نفس بد است و معنای بد دارد که در مقابل عقل و شرع قرار گیرد. این معنا برای نفس در فضایی مطرح میشود که صحبت از ارزشها و خوب و بدهاست، اما در جایی که بخواهیم حقیقت چیزی را بشناسیم، نفس فقط روح انسان است و هیچ بار ارزشی مثبت و منفی ندارد.