sayad azarجزئیات بیشترش یادم نیست.مربوط به ۱۵سال پیشه.فقط میدونم ی خانواده بودن مادر نداشتن دوتا خواهر و ی پدر که به سرزمینهای عجیبی سفر میکنن و تو ی بخشش دختره توی غار تودرتو گم میشه و یه مدال گردنشه اون میمون دخترو پیدا میکنه اول میخواد بهش آسیب بزنه بعد مدالو که میبینه کمکش میکنه از غار بیاد بیرون