(قسمت اول):
نوجوون که بودم گفتم ایشالله چشم پزشک شم! 😅
دبیرستان که رفتم گفتم ایشالله مهندسی
بعدش گفتم ایشالله مهندس نفت یا هستهای مثلا بشم دانشمند هستهای!! 😅😅
موقع کنکور که شد گفتم ایشالله دانشگاه دولتی، مهندسیش هرچه بود باداباد خوبه! 😅
(قسمت دوم):
کنکور هم که رفتیم دانشگاه آزاد گفتیم خب ایشالله
مهندسی خوبی میریمدیگه (مثلا برق یا مکانیک یا معماری یا عمران)
برق که رفتیم بعدش گفتیم ایشالله تا دکتری بریم:)))
بعدش با بدبختی که لیسانس گرفتیم دیدیم دیگه انگیزهای نداریم واسه ارشد چه برسه دکتری!! :|
(قسمت آخر)
و در آخر این شد که سر از شغل آزاد درآوردیم! :///
و اینطور شد که از چشم پزشکی رسیدم به شغل آزاد
.
پ.ن: واقعا زندگی بدونِ هدف، زندگی دردآوریه...😔
اونی که توی نوجوونی هدف گذاری میکنه و دقیقا هم بهش میرسه واقعا شایسته هرچیزی توی زندگیش هست ولی امثال من واقعا لایق خیلی چیزها نیستیم...