مطلب ارسالی کاربران
امروز یه نفر (فکر کنم قمی بود) دیدمش توی خیابون میگفت کار میکنم سه چار روز پول یه روز بیشترم نمیگیرم منتهی ما نیاز نداشتیم واقعا بخاطر همیت ردش کردیم چن دیقه بعد یکی ا بچه ها اومد گفت که این اومده د مغازه ۱۰۰ تومن دادیمش گفت میخام برم ماهشهر پول ندارم...
یه سورنم بود از یکی دیه ا بچه ها جلوشو گرفتن با هم حرف زدن سوار شد رفت رفیق همون رفیقی بود که با موتور بود و ۱۰۰ تومن ااده بود.
اولش میخاستم برم یه چیزی بش بگم دوباره گفتم گناه داره این بدبختم آواره شده