مطلب از پیج اینستاگرامی فوتبال باز به آدرس : futballbaz
شنبه روز بدی بود؛ روز بیحوصلگی. این مصرع آغازین ترانه هفته خاکستری با صدای فرهاد و شعری از شهیار قنبری بود. برخلاف نظر شاعر، فوتبالبازها تا قبل از تعطیل شدن لیگهای فوتبال در اروپا هیچوقت شنبه را روز بدی نمیدانستند. شنبه و یکشنبه پر بود از فوتبال، پر بود از هیجان. خسته از سر کار که برمیگشتیم تنها دلخوشیمان این بود که جلوی تلویزیون نقش بر زمین شویم و پشت سر هم فوتبالها را که یکی پس از دیگری پخش میشدند ببینیم.
اما کرونا نه تنها ما را خانهنشین کرده که تنها دلخوشی شنبههایمان را نیز از ما گرفته است. حالا شنبه برای فوتبالبازها هم، روز بدی شده است؛ روز بیحوصلگی. روزهای پر از هیجانمان تبدیل شده است به روزهای پر از استرس. فوتبال نیز درست عین زندگی مختل شده است. همانطور که یورگن کلوپ چندی قبل در مصاحبهایی بیان کرد که اگر با تعطیل شدن فوتبال جان حتی یک نفر هم نجات پیدا کند دیگر فوتبال ارزشی ندارد پس اگربا ماندن در خانه جان یک نفر را نیز نجات دهیم پس باید در خانه بمانیم.
این روزها، به جای جدول لیگهای فوتبال، جدول میزان ابتلا و مرگومیر ناشی از این ویروس را دنبال میکنیم. بماند که ترتیب کشورها در این جدول گاهی آنقدر عجیب و حیرتآور است که ما را یاد جدول عجیبوغریب لیگ جزیره در سال 2016 میاندازد که لسترسیتی اول و آرسنال دوم و تاتنهام سوم شدند!
تا قبل از این عادت داشتیم تابستانها را بدون فوتبال سپری کنیم اما امسال بهارمان بیفوتبال شده است. شاید دیدن فوتبالهای فشرده در تابستان که احتمالا بدون تماشاگر برگزار خواهد شد، کمی از تلخی این ایام بکاهد. تنها کاری که فعلا میتوان انجام داد اندکی صبر است تا سحر نزدیک شود.
خیلیها، در روزهای قرنطینه فرصتی پیدا کردهاند برای دیدن فیلمها و سریالهای دانلودشده و دیده نشده... برای خواندن کتابهای خاک خورده در قفسه کتابها... برای انجام ورزش با بدنهای خشک و کرخت از مدتها بیحرکتی... فوتبالبازها علاوه بر سرگرمیهای مورد اشاره، تفریح دیگری نیز دارند؛ مرور و دیدن هایلایت بازیهای خاطره انگیز. آرشیو حافظه فوتبالبازها پر است از بازیهایی که همچنان از دیدنشان لذت میبرند؛ همچون فیلمهای بزرگ تاریخ سینما که بعد از سالها همچنان محبوب هستند و بارها دیده میشوند و از دیدن چندباره آنها نه تنها خسته نمیشویم بلکه بیشتر از دفعات قبل لذت میبریم.
شاید کمتر کسی باشد که سخنی از بازیهای به یادماندنی فوتبال به میان بیاید اما انتخابی به جز فینال چمپیونزلیگ سال 2005 داشته باشد. معجزه استانبول و لیورپولی که بازی را در نیمهی اول در مهمترین بازی کل فصل اروپا یعنی فینال چمپیونزلیگ با 3 گل از آث میلان پرستاره و قدرتمند عقب است و در نیمه دوم 3 گل را جبران و بازی را در نهایت در ضربات پنالتی میبرد. در بزرگی این بازی همین بس که کافی است دفعه بعد اگر در جمعی بودید که فرد فوتبالبازی در آن جمع حضور داشت از او بپرسید با شنیدن واژه استانبول یاد چه چیزی میافتد تا متوجه معجزهی آن شب به یادماندنی بشوید. به شخصه خوشحالم که این بازی را به صورت زنده نگاه کردم و حلاوت آن همچنان در دهانم مزه میکند. اگر جز کسانی بودید که از دیدن این بازی محروم شدید دیدن کل بازی یا حتی خلاصه آن، از بهترین لذتهایی است که تجربه خواهید کرد؛ پس معطل نکنید و لیوان را بر زمین بگذارید و در گوگل *معجزه استانبول* را سرچ کنید!
اگر در همان جمع، بعد از معجزه استانبول از همان شخص فوتبالی بپرسید مهمترین و به یادماندنیترین *دو دقیقهی آخر یک بازی* را نام ببرد، یکی از پاسخها فینال چمپیونزلیگ 99 خواهد بود. باور ندارید؟ پس دفعه بعد این را هم امتحان کنید! باز هم فینال چمپیونزلیگ و اینبار ورزشگاه نیوکمپ. بایرنمونیخی که تا واپسین لحظات یک بر صفر از یونایتد تحت هدایت فرگوسن پیش است و بسیاری از ایرانیها نیز به خاطر حضور علی دایی در آن تیم بایرن، منتظر قهرمانی بایرن بودند اما... اما... مگر فرگوسن بزرگ اجازه میدهد؟ فرگوسن با تعویض های طلاییاش یعنی تدی شرینگهام و اوله گونارسوسلشر که هر دو در نیمه دوم به بازی آمدند در دقایق 91 و 93 با دو کرنر زیبا از دیوید بکهام، واژه جدیدی به دایرهالمعارف فوتبال اضافه کرد: فرگی تایم. باز هم خوششانس بودم که آن بازی را هم تا لحظه آخر دیدم و باز هم اگر این شانس را نداشتید که آن بازی را ببینید وقت زیادی از شما نمیگیرد؛ کافی است هایلایت بازی را به جلو بکشید و دو دقیقه آخر آن را ببینید!
در اهمیت این بازی در تاریخ همین و بس که در مصاحبهایی با پیرلوئیجی کولینا داور معروف ایتالیایی، از او در مورد مهمترین بازیایی که قضاوت کرده است پرسیدند و او از میان بیشمار بازی حساسی که قضاوت کرده بود، بازی فینال 99 را به عنوان به یادماندنیترین دیداری که داور آن بوده است انتخاب کرد . این داور کاریزماتیک هم به شدت تحت تاثیر مشت کوبیدنهای اوسی کوفور بر زمین قرار گرفته بود که به قول خود این بازیکن سابق بایرن مونیخ، هنوز هم که هنوز درد شکست آن بازی را احساس میکند و هیچگاه آن بازی را تماشا نکرده و نخواهد کرد!
برای فوتبال بازهایی که فینال جام جهانی 1998 فرانسه را به یاد دارند، همچنان هضم شکست 3 بر 0 برزیل مقابل فرانسه سخت است. برزیل، تاریخ زنده جام جهانی است. همین که عاشق فوتبال باشید، عاشق جام جهانی هستید؛ همین که عاشق جام جهانی باشید، عاشق برزیل خواهید بود. با دیدن رنگ طلایی کاپ زیبای جام جهانی، ناخودآگاه یاد رنگ طلایی پیراهن برزیل در ذهنمان زنده میشود. همه اینها را گفتیم تا برسیم به جام جهانی 2014 در سرزمین فوتبال و قهوه و رقص در برزیل. شاید بعدها و سالهای دیگر به زور یادمان بیاید که در سال 2014، آلمان قهرمان جهان شد اما یک چیز را هرگز فراموش نخواهیم کرد: فاجعه بلوهوریزنته! باخت 7 بر 1 برزیل در خاک خود مقابل ژرمنها در نیمه نهایی مسابقات. شبی که اشک کاپ طلایی رنگ هم در آمد و بعد از آن، هضم شکست 3 بر 0 برزیل مقابل فرانسه در فینال 98 برایمان راحتتر شد. هنوز بعد از گذشت 6 سال، نتیجه آن بازی دستمایه سوژه بسیاری از ورزشینویسان است. فیلمهای بزرگی در تاریخ سینما هستند که هربار آنها را میبینیم در عین اینکه از دیدن یک اثر هنری لذت میبریم اما در عین حال با هر بار دیدنش باز اشک از چشمانمان جاری میشود. دیدن خلاصه بازی آلمان و برزیل 2014 هم مثل دیدن اینگونه فیلمهاست؛ لذت از ذات فوتبال و زجر از پایانبندی آن.
در کنار این سه بازی، بازیها و لحظات به یادماندنی زیادی از فوتبال به جا مانده است که بررسی جزیی همه آنها در این مطلب امکانپذیر نیست.
-ریمونتادای بارسلونا با نتیجه 6 بر 1مقابل پاریسسنژرمن و جبران شکست 4 بر صفر بازی رفت
-فینال چمپیونزلیگ سال 2012 و برد دراماتیک چلسی مقابل بایرنمونیخ در ورزشگاه آلیانس مونیخ
-فینال چمپیونزلیگ سال 2014 و برد دراماتیک رئال مقابل تیم همشهری اتلتیکو با ضربه سر لحظات پایانی راموس
-فینال جام جهانی 2010 و اولین قهرمانی اسپانیا در جام جهانی
-فینال جام جهانی 2006 قهرمانی ایتالیا و آخرین سکانس حضور زیزوی بزرگ برای فرانسه با میزانسن ضربه سرش به سینه ماتراتزی
-کامبک رم و لیورپول مقابل بارسلونای تحت هدایت والورده
-باخت 6 بر 2 رئال مقابل بارسا در برنابئو و تشویق رونالدینیو توسط هواداران رئال
-ضربه برگردان رونالدو مقابل یونتوس و جی جی بوفون ؛ تشویق رونالدو توسط هواداران یونتوس
-ضربه قیچی زیبای زیدان مقابل بایرن لورکوزن در فینال چمیپیونزلیگ
-ضربه سر شیرجهایی رابین فان پرسی به قلب اسپانیا و ایکر مقدس
-گل لحظات آخری آگوئرو و قهرمانی منچسترسیتی در سال 2012 در لیگ جزیره
-گل زیبای زلاتان ابراهیموویچ با پیراهن سوئد به انگلیس
و بسیاری لحظات خاطرهانگیز دیگر....
این لحظات زیبا تنها بخشی از تاریخ معاصر فوتبال در دو سه دهه گذشته هستند. مرور این لحظات هم مثل روز اولش لذتبخش هستند و میتوان جای خالی فوتبال را با دیدن ویدئوهای این لحظات ناب، پر کرد.
کرونا برای مدتی زندگی و فوتبال را از ما گرفته است اما خاطرات ما را نه... این روزهای سخت میگذرد و ققنوس فوتبال از خاکستر خود دوباره متولد میشود.
برای مطالعه مطالب بیشتر به صفحه اینستاگرامی ما به آدرس futballbaz سر بزنید