دامبو - Dumbo
کارگردان: تیم برتون
بازیگران: کالین فارل، اوا گرین، مایکل کیتون
امتیاز متاکریتیک: ۵۱ از ۱۰۰
از میان همه فیلمهایی که دیزنی اعلام کرده بود قرار بود سال 2019 اکران کند، همهمان حدس میزدیم که این یکی کمتر از بقیه بفروشد با این وجود هنوز هم فیلمی بود که میشد به فروشش امید بست. آن جلا و تجمل فیلمهای تیم برتون اینجا کمی از دست رفته و به جایش به «دامبو» خصوصیات ویژهای داده شده که اتفاقاً خیلی هم قوی هستند، اما به عنوان یک فیلم نتوانست محبوبیت چندانی کسب کند. به هر حال این فیلمی است که دیزنی درباره یک حیوان ملوس دوستداشتنی ساخته، اما نتیجهاش آنقدرها هم دوستداشتنی از کار درنیامده است. در نهایت با فیلمهای کوچک و جمع و جور، فروشاش قابل مقایسه است، اما وقتی به بودجه تولیدش میرسیم که نزدیک به ۱۷۰ میلیون دلار بوده است، اینکه فیلم در کل جهان ۳۵۰ میلیون دلار فروخته، ناامیدکننده به نظر میرسد. با آن بودجه فیلم باید حداقل نیم میلیارد دلار میفروخت تا بتواند موجودیتش را اثبات کند.
«دامبو» داستان بچه فیلی است که با گوشهایی بزرگتر از حد معمول متولد شده است. گوشهایش به او اجازه میدهند که پرواز کند و سیرک را که در خطر سوختن قرار دارد، نجات بدهد. اما وقتی سیرک برنامههای جدیدی میریزد، دامبو و دوستانش متوجه رازهای سیاهی پشت آن زرق و برق سیرک میشوند.
فیلم لگوی ۲: قسمت دوم - The Lego Movie ۲: The Second Part
کارگردان: مایکل میچل
بازیگران: کریس پرت، الیزابت بنکس
امتیاز متاکریتیک: ۶۵ از ۱۰۰
ولین قسمت از این سری یعنی «فیلم لگو» محصول ۲۰۱۴ یک اتفاق بزرگ در گیشه بود. اکرانش یک واقعه بزرگ محسوب میشد و فیلم «لگو فیلم بتمن» هم موفقیت بزرگ دیگری بود. اما بعد از اکران کمفروغ «لگو فیلم نینجاگو» که به زحمت به یاد آورده میشود، دیگر آن درخشش و ستاره اقبال سری فیلمهای «لگو» رو به افول گذاشت و اکران فیلم «لگوی ۲: قسمت دوم» هم بخش دیگری از این افول بود.
با بازاریابی واقعاً بد و نقدهای متوسط، اما کم شور و حال روی فیلم، به طرز شوکه کنندهای فیلم در گیشه شکست خورد. فروش جهانی اولین فیلم ۴۶۹ میلیون دلار بود. این یکی در کل جهان ۱۹۱ میلیون دلار فروخت. یک فاجعه واقعی. به نظر میرسد فروش کم این فیلم دلیل خوبی باشد برای اینکه سازندگان فیلمهای «لگو» به ساخت این سری پایان بدهند. در این قسمت پنج سال از آخرین ماجراها و تهدیدهای شهر لگو میگذرد و شهروندان در آسایش زندگی میکنند تا این که با یک تهدید بزرگ روبهرو میشوند: مهاجمان از سیارهای خارجی به شهر حمله میکنند و همه چیز را به قدری سریع نابود میکنند که شهروندان فرصت بازسازی تکتکشان را پیدا نمیکنند.
قنوس سیاه - Dark Phoenix
کارگردان: سایمون کینبرگ
بازیگران: سوفی ترنر، مایکل فاسبندر
امتیاز متاکریتیک: ۴۳ از ۱۰۰
این فیلم نشانهای از شکست یک بلاک باستر است. این فیلمی بود که دقیقاً هیچکس آن را نمیخواست. اساساً بازسازی یک فیلم یا ساخت یک فیلم از یک سری به معنای رفع اشتباهات گذشته است. اما این فیلم واقعاً نیاز داشت که دوباره فیلمبرداری شود و حداقل یک سال دیگر اکرانش به تعویق بیفتد. پول و بازاریابی که برای این فیلم صرف شد به هیچجا نرسید. اصلاً کسی به این فیلم اهمیتی نمیداد. حتی به نظر میرسد بازیگران هم حوصله بازی در یکی دیگر از فیلمهای سری «مردان ایکس» را ندارند. بودجه رسمی فیلم حول و حوش ۲۰۰ میلیون دلار اعلام شد، اما قطعاً این بودجه در فیلمبرداری دوباره برخی از سکانسها افزایش پیدا کرده بود.
وقتی فیلم در افتتاحیهاش فقط ۳۲ میلیون دلار فروخت، مردم شوکه شدند. سری فیلمهای «مردان ایکس» چیزی حدود ۲۰ سال قدمت دارد. این یکی فیلم، اما درباره جین گری بود که در سری «مردان ایکس» او را به نام ققنوس سیاه میشناسیم. در «ققنوس سیاه» او کاراکتر محوری است و سعی در توسعه تواناییها و قابلیتهایش دارد تا دوباره تبدیل به ققنوس سیاه شود. حالا مردان ایکس باید تصمیم بگیرند که زندگی یکی از اعضای تیم مهمتر است یا کل بشریت.
رامش - Serenity
کارگردان: استیون نایت
بازیگران: متیو مک کاناهی، آن هاتاوی
امتیاز متاکریتیک: ۳۷ از 100
ین قرار بود یکی از آن فیلمهایی باشد که با بودجه متوسط (چیزی حدود ۲۵ میلیون دلار) ساخته شده بود و در اوایل سال هم اکران شود که معمولا کسی به فیلمها توجه خاصی ندارد. اما حضور ستارهها در فیلم باعث میشد که فکر کنیم حتی در همان زمان اکران هم فیلم بهتر از اینها عمل کند. فیلم با فروش ۱۲ میلیون دلاری به کار خودش پایان داد. به نظر میرسد که به هر حال کارگردانش اعتباری داشت (او همان کارگردان فیلم موفق و جمع و جور «لاک» است) و شاید اصلاً به حکم همان اعتبار فکر کرده که این فیلمنامه را بسازد.
در کل جالبترین نکته فیلم این است که درک کنیم چطور استیون نایت با چنین فیلمی کنار آمده؟ حتی وقتی تریلرها منتشر شدند به نظر میرسید که میتوانیم منتظر یک اتفاق خوب باشیم. فیلم داستان کاپیتان یک قایق ماهیگیری است که در دام گذشته اسرارآمیزش میافتد و خودش را در مواجهه با واقعیت، در وضعیت بغرنجی میبیند. واقعیتی که در آن هیچ چیز آنطور که به نظر میرسد نیست.
البته که مشخص است نایت یکسری ایده جالب در سرش داشته و حتی با توجه به این که از همان ابتدای فیلم عناصر مضحکی میبینیم، اما به هر حال شبیه یک تریلر برای بزرگسالان به نظر میرسد تا این که پیچش داستانی اتفاق میافتد؛ و بعد شاهد عجیب و غریبترین لحظات فیلم هستیم که آرزو میکردیم کاش اصلاً آن را نمیدیدیم.
شفت - Shaft
کارگردان: تیم استوری
بازیگران: ساموئل ال. جکسون
امتیاز متاکریتیک: ۴۰ از ۱۰۰
سری فیلمهای «شفت» به عنوان هنر سیاه بخش مهمی از تاریخ سینما هستند. اما تیم استوری نتوانسته از این میراث استفاده کند. فیلمی که استودیو انتظار داشت حداقل با فروش ۱۵ میلیون دلاری کارش را آغاز کند، اما فقط توانست ۸.۳ میلیون دلار بفروشد. منتقدان فیلم را متوسط رو به پایین ارزیابی کردند، اما تماشاگران در سایت سینمااسکور به آن امتیاز A دادند که راضیکننده بوده.
«شفت» داستان مردی به نام شفت است. یک متخصص جرایم سایبری که از دانشگاه MIT فارغالتحصیل شده و برای کشف حقیقت پشت مرگ ناگهانی دوستش از خانوادهاش کمک میگیرد. ساموئل ال. جکسون بازیگر اصلی این اکشن کمدی است. منتقدان نوشتند که انگار سازندگان فیلم ترسیدهاند کاراکترهایشان را بیش از حد جدی بگیرند و آنها را به امان خدا رها کردهاند و نتیجهاش فیلمی شده که زیر بار صحنههای اکشن خودش کمر خم میکند.
آلیتا: فرشته نبرد - Alita: Battle Angel
کارگردان: رابرت رودریگوئز
بازیگران: کریستف والتز، جنیفر کانلی
امتیاز متاکریتیک: ۵۳ از ۱۰۰
هالیوود همچنان بهدنبال ساخت انیمههاست. آنهم در شرایطی که همه چیز اثبات میکند فرم زیباییشناسی انیمهها قرار نیست در فیلمهای لایو اکشن جواب بدهد، و روایت انیمهها برای تبدیل آنها به فرم سینمایی بیش از اندازه پپیچیده است. فیلم رابرت رودریگوئز در سه روز اول اکرانش ۲۷.۸ میلیون دلار فروخت. البته بیشتر از رقمی بود که تحلیلگران برای فروش افتتاحیه فیلم پیشبینی کرده بودند، اما نباید فراموش کرد که این فیلم پرهزینه با بودجه ۱۷۰ میلیون دلاری ساخته شده بود.
فیلم اقتباسی از یک اکشن سایبرپانکی است که از مانگاها (انیمههای اغراقآمیز ژاپنی) یوکیتو کیشیرو بهشمار میرود. جیمز کامرون، کارگردان فیلمهایی مثل «آواتار» و «تایتانیک» در تیم فیلمنامهنویسان و تهیهکنندگان فیلم بوده است.
قصه فیلم در سال ۲۵۶۳ اتفاق میافتد. یک جنگ خانمانبرانداز کل کره زمین را نابود کرده است. یک سایبورگ (روبات انساننما) زن از این جنگ جان سالم به در برده، اما گذشتهاش را کاملاً فراموش کرده است و حالا به دنبال این است که پیدا کند واقعاً چه کسی بوده و از کجا آمده.
منتقدان فیلم را خیلی تحویل نگرفتند. پیتر بردشاو، منتقد گاردین نوشت: «این فیلم با جلوههای ویژه بزرگ و در آیمکس تماشایی است. اما با وجود ابعاد بزرگی که دارد انگار یک نوجوان ۱۳ ساله آن را ساخته. فیلم اصلاً چالشهای بزرگسالانه ندارد.»
مردان سیاهپوش: بینالمللی - Men in Black: International
کارگردان: اف. گری گری
بازیگران: کریس همسورث
امتیاز متاکریتیک: ۳۸ از 100
ینکه کریس همسورث و تسا تامپسون را در خط حمله فیلمی مثل «مردان سیاهپوش» قرار بدهی، به نظر میرسید که آینده فیلم را در گیشه سینماها تضمین کند. این دو نفر در فیلم «ثور: رگناروک» شیمی فوقالعادهای کنار هم داشتند. خود کارگردان فیلم هم از دو اثر موفق «مستقیم خارج از کامتون» و «سرنوشت خشمگین» میآمد. اما در نهایت بهجز تریلرهای فیلم، بقیه موارد همه با شکست مواجه شدند.
شروع اکران «مردان سیاهپوش: بینالمللی» سونی با فروش ناامیدکننده ۲۸.۵ میلیون دلاری همراه بود. اگر مقایسه کنیم، این پایینترین فروش افتتاحیه بین سری فیلمهای «مردان سیاهپوش» است. سه فیلم قبلی همه افتتاحیههایی حول و حوش ۵۱ میلیون دلار داشتند.
این فیلم با بودجه ۱۱۰ میلیون دلاری ساخته شده و منتقدان را هم راضی نکرده است. فیلم نه تنها نقدهای منفی از سوی منتقدان دریافت کرده که تماشاگران هم در سایت سینما اسکور به آن امتیاز B دادهاند. این امتیاز یعنی فیلم نتوانست رضایت تماشاگران را هم جلب کند. فیلم در ژانر کمدی، اکشن ماجراجویانه ساخته است. وظیفه مردان سیاه پوش همیشه محافظت از کره زمین بوده است. در این ماجراجویی جدید آنها باید با بزرگترین تهدید تا امروز دست و پنجه نرم کنند: یک موش کور نفوذی در گروه مردان سیاه پوش!
منتقد ایندی وایر، اریک کوهن نوشته است: «این قسمت با بازی کریس همسورث و تسا تامپسون فاقد جاهطلبی و انرژی است تا جدال بین کهکشانی را تبدیل به چیزی مهیج کند. تلاش سازندگان برای اینکه جانی تازه به این فرنچایز مرده ببخشند بیحاصل بوده است. در نهایت فیلم شبیه یک ظرف خالی است که هیچ گرسنهای را سیر نمیکند.» پیتر بردشاو هم گفته، وقتش رسیده که جلوی همه تهیهکنندگان فریاد بکشیم، عمر سری فیلمهای «مردان سیاه پوش» به سر رسیده است.
به نظرتون دیگه چه فیلمی میتونه تو لیست باشه؟