مهدی ...من که به راحتی نمیتونم روی مجموع این اوصاف اسم افسردگی رو بذارم، مگر اینکه چیزای دیگه ای هم باشه
راه درمان هم به این سادگی ها نیس، چون باید قبلش عوامل رو شناسایی کرد و با کنترل اونا به درمان فکر کرد
با این حال به این فکر کن که چیا تو رو قبلا خوشحال میکرد، سعی کن اونا رو داشته باشی و دنبال کنی
این رو هم بگم (چون خودم تجربه کردم)، که حال ماها خیلی وقتا میزون نیس و خودمون هم خیلی نمیخوایم بهتر بشیم. سعی کن رودربایستی رو با خودت بذاری کنار و خیلی رک با خودت صحبت کنی، که دقیقا مشکلت چیه؟! چرا حالت بده؟! و تمام احساسات رو بنویس تا اونوقت دقیقا درک کنی که مرز واقعیت و خیال کجاست
مثلا دیروز تولد یکی از رفقا بود و من گفتم نمیام و حال ندارم و تو خودمم و آخر به زور منو بردن، ولی واقعا حالم بهتر شد. پس سعی کن خودت جلوی خیلی کارا واسه بهتر شدن و بهتر بودن رو نگیری
امیدوارم خیلی بی ربط حرف نزده باشم