کاربران از سوی اپراتور به جشنواره مردمیه اختراعات و نوآوری دعوت شدند..))
سینا:'خب بچه ها رسیدیم دیگه..
ماشین بفرستم*:' دوستان اگه بازم ماشین خواستید در خدمتم
آپراتور جلو در*:'خوش اومدید دوستان، دیتابیس دست شماس
آجخ گوزو*:' گوه خودتو بخور اپراتور دیتابیس دست منه😠
میرزا پور*:'بله بررسی میشه.. 😂
پیشو چاغال*:' خب یه زنگ بزن به واتسون پیداش کنیم
دکتر هادی بارسلون*:' عه سلام رفقا، بیاید سراغ اختراع احمد رنجه...
جعفر*:' عه سلام یوزارسیف، این جنده بازیا ازت بعید بودا..
ممد رسول آبادی*:'این چه اختراعی احمد جون؟
احمد یوزارسیف*:' پرده یبار مصرف/😐😐
ممد مادریستا*:' تخصصی ندارم ولی حمایت میکنم😶
ممد ناکام*:' اوه بلندگو میگه همگی جمع شید سالن اصلی..
پروفسور جغیان*:' همگی خوش آمدید، اختراع من یک ماشین زمان هست و با برنامه ریزی فروان ساخته شده..
پیشو چاغال':'اوه چه سکسی
جعفر*:' ساکت شین ببینیم چی میکصه😐
پروفسور*:' ما احتیاج به 13 داوطلب داریم، کدام کان نشوری داوطلبه؟
(((13 نفر دستشون رو بالا بردن، سینا مادریدی، سعید جاویدی، ممد ناکام، پیشو، شایون، ممد رسول آبادی، زین مالک، فرانکی، بوندس، جعفر اردکانی، رهام فن، دکتر چلسی، ممد مادریستا)))
پروفسور*:' خب عزیزان وارد دستگاه بشید:
دکتر چلسی*:' مارو به کدوم تاریخ میبری پروفسور؟_زمان امام حسین و عاشورا از نزدیک ببینید چه خبره، 1300 سال پیش /نههه😥
(((زرت زرت، عمل انجام شد)))
ممد مادریستا*:'اوه اینجا دیگه کدوم جنده خونیه اییه؟
جعفر*:' وای پیشی سالمی/آره😥/آخیش😊
فرانکی*:'وای اینجا چه سرسبزه مطمئنید زمان عاشورا انقدر سبز بوده همجا😐دشت بودکه
شایون*:'یا حضرت نوتیف، بوندس کوش، بقیه کجان؟
ممد ناکام*:'اوه شت احتمالا افتادن توی زمان دیگه
جعفر*:' بچه ها پروفسور یه ساعت بما وقت داده که بگردیم، بعد با ربات هاش برمون میگردونه،
رهام فن*:'وای بچه ها یه تپه بریم بالاش، ببینیم چه خبره
جعفر و شایون':'فکر خوبیه بریم،
جعفر*:' پیشی بیفت جلو/کونی انگشت نکنیا😒
(((درهمان هنگام، زین مالک و رسول آبادی)))
Cr7*:' وای داداش بقیه کجان؟ این آدما کجا میرن؟
ممد رسول ابادی*:'او مای گاد پوسترهای زین مالک، انگار اومدیم کنسرتش...
Cr7*:' یه ساعت وقت داریم همش بقیه رو ولش بیا برین
رسوآبادی:' ایول بریم..
(((سعید جاویدی و دکتر چلسی به زمان برادران رایت صیکیدند)))
_اوه دکتر وایت چه هواپیمای زیبایی قربان
ژاویدی*:ا'حسنت، بله فرزندم تا ساعتی دیگه با برادرم پرواز خواهیم کرد😎
دکتر چلسی*:'اوه بله بسیار هم عالی😒
ژاویدی*:'برم برای پرواز حاضر بشم 😊
(((در جشنواره پروفسور جغیان، احمد رنجه، آجخ و دکتر واتسون انگشت به سولاخ، و با قیافه ای جغناک و درمانده در تلاش برای بازگرداندن داوطلبان تلاش میکنند)))
پروفسور جغیان*:' احمد جون چه کنیم
احمد رنجه:'بافد روبات هاتو بفرستی، از قرار معلوم هر کدومشون تو زمان های کیری و مختلف رفته اند
دکتر واتسون*:'ای باو😒
پروفسور*:' بله احمد جان برای هدایت روبات و رسوندن رمز بهشون از مولتی ولف استفاده میکنیم😊
(((در زمان ژاویدی)))
ژاویدی(رایت)* :' اوه برادر ما اولین انسان هایی هستیم که پرواز میکنیم
_واو آره داش چه کیفی میده😊
دکتر چلسی*(خبر نهار):' چه حسی دارین/حس خوب دیگه😒/احسنت
(((در همان لحظه روبات میرسه پیش ژاویدی و دکتر چلسی)))
_سلام*:' ژاویدی خرکیف و دکتر گوزو وقت برگشتنه قمبل کنید😐/اوه سلام چه کنیم_روبات:'رمزو بگید/یا قاسم کتلتین و جبارین...
((( و بدین گونه سعید ژاویدی و دکتر چلسی به خوبی و خوشی بازگشتند😊و پروفسور، دکتر واتسون، احمد و آجخ به سراغ دیگر نفرات می روند)))
پایان بخش اول...
https://www.tarafdari.com/node/1636067