هفتهنامهي موج بيداري پنجشنبه 13 خرداد 84 سال دوم شمارهي 25 صفحهي 7
كارشناسي فوتبال
نيشتري بر حباب 3
حسن آذرنيا
----
با رخصت از تمام كساني كه براي فوتبال عرق ريختهاند.
همانگونه كه در بخش يك اشاره گرديد، از سوابق مستند تاريخي فوتبال ما گل كردن يك توپ هوايي توسط بازيكن 160 سانتي سنگاپوري (جام ملتهاي آسيا 1984) در پرش شانه به شانه با مدافع تنومند ما، آقاي رحيم ميرآخوري و در حضور دروازهبان 2 متري ما آقاي بهروز سلطاني بود! چرا چنين شد؟
پس از مدافعان مياني مستحكمي چون نصرالله عبداللهي، حسين كازراني، بيژن ذوالفقارنسب و … جانشينان احتمالي آنان، امير مرزوقي، شجاعي (كاپيتان ذوبآهن) و … به طور عجيبي از فوتبال ما ناپديد شدند. به طوري كه ضعف دفاع مياني تيم ملي در دههي 1980 پاشنهي آشيل تيم ملي ما شد و زبانزد خاص و عام بهخصوص رقيبان گرديد. تنها دليل آن را از ديدگاه نگارنده ميتوان عدم زير ذرهبين بردن مدافعان مياني ديگر و استعداديابي از بازيكنان شهرستاني و يا حتي تهراني بيان كرد. در تكميل اين مطلب ميتوان به فوتبال شهرستان خودمان اشاره كرد كه سرزنان قهاري همچون اسماعيل ثقفي، فريدون تيموري، فريدون اصفهانيان و … و در نسل بعدي نوجوان سرزني همچون داوود الماسي را داشت كه هريك از آنها وقتي براي زدن توپ بلند ميشدند چشمانشان باز بود، اما رحيم خان ميرآخوري پرش با چشمان بسته را ترجيح ميداد تا شايد توپي به سرش بخورد و برگردد و كار خيري انجام شده باشد!
بهروز سلطاني نيز انتظار نداشت بازيكن سنگاپوري در آن حد واندازه از لحاظ قامت در كنار رحيم ميرآخوري هد را بزند بنابراين غافلگير شد و عكسالعملي نشان نداد.
با اين وجود سال 84 ميلادي ابتدا با هدايت محمود ياوري و سپس ناصر ابراهيمي از لحاظ كادر مربيگري و توان و اقتدار و ايجاد آرامش مربيان، بسيار بهتر از سال 80 و 82 ميلادي بود و استعدادهاي خودشكفتهاي همانند عبدالعلي چنگيز، ناصر محمدخاني و حميد عليدوستي و … به همراه داشت و كار تيم به خصوص در زيرگروه و در رويارويي با 2 حريف قابل اشاره (اندونزي و سوريه) قابل ملاحظه بود. اندونزي را با ضربهي آزاد ناصر محمدخاني برديم و سوريه را با استارت زيباي عليدوستي كه هميشه از چپ خود نشان ميداد و از راست در ميرفت (به طوري كه يار مقابل داخلي او آقاي حيدري مدافع شهباز كه سالها مامور مهار او بود براي موفقيت در اين امر دست به دامن قسم و آيه ميشد و او را قسم ميداد كه دريبل نزند و از او عبور نكند) از نقايص اين تيم از دست دادن گلزناني چون غلامحسين مظلومي، غفور جهاني، حسين فركي، حسين فداكار و خوب جا نيفتادن غلامرضا فتح آبادي به عنوان هدزن در نوك حمله بود. در تيم سال 84 ميلادي تعصب نيز همراه با انگيزه خودي نشان داد و در اين راه ضياء عربشاهي، اصغر حاجيلو، محمد پنجعلي و … عرق خون ريختند. اما صدافسوس كه باز در نيمهنهايي و اين بار در برابر عربستان براي جبران ضعف هدزني دفاع مياني، دفاع كناري ما شاهين بياني ناچار شد براي هدزدن از منطقهي مياني شيرجه برود و توپ را درون دروازهي خودي جاي دهد تا بازي يك بر صفر برده را در دقيقهي 87 با مساوي و در ضربات پنالتي با شكست عوض نماييم و افسوسي ديگر از فينالي ديگر.
خود را از غم و درد آن روزهاي پرافسوس كنار كشيده و دوباره از بعد فني نظري ديگر بر اين ورزش زيبا و پرتحرك ميافكنيم:
در ادامهي بحث به انواع ضربه زدن به توپ ميرسيم كه هدف از آنها سانتر و يا ضربه به دروازهي حريف ميباشد. بنابراين پاس كوتاه و متوسط مد نظر ما نيست:
3-1) ضربه با نوك پا: براي توپهاي تيز كاربرد داشته و در فواصل نزديك به دروازهي حريف به كار ميرود. در صورت تمرين و ممارست ميتوان از آن براي ارسال توپ هاي بلند با قوس مثبت (به طرف خارج از بدن) و قوس منفي (به طرف داخل بدن) و نيز قوسهاي هوايي (ارتفاعي) استفاده كرد.
3-2) ضربه با روي پا: براي شوتهاي مستقيم و كاتدار مناسب بوده و در صورت تمرين و ممارست براي ضربههاي چكشي نيز كاربرد دارد. براي ارسالهاي موجدار نيز مفيد است.
3-3) ضريه با بغل پا: براي سانترهاي بلند ودقيق و نيز ضربات غافلگيركنندهي ساده و پيچدار به دروازه كاربرد دارد.
3-4) ضربه با پاشنهي پا: براي بريدن توپهاي تيز به درون دروازه معمولا همراه با چرخش بدن و گاها خم كردن بدن و ضربه از پشت سر به كار ميرود. (مانند اووه زيللر كاپيتان سابق تيم ملي آلمان غربي )
3-5) ضربه با زانو: براي قطع كردن توپهاي ارسالي بهخصوص توپهاي تيز به درون دروازهي حريف مناسب است.
3-6) ضربه با سر: براي توپهاي بلند مناسب بوده و توسط پيشاني به شكل مستقيم و يا همراهي با گردش گردن و كتفها به سمت چپ و راست كاربرد داشته و همچنين ضربه با پشت سر براي توپهاي نرمتر جهت غافلگيري حريف به كار ميرود.
باز ناچاريم به نكتهاي تكراري اشاره كنيم كه اگر بازيكنان ما يك يا دو مهارت از مهارتهاي ضربه زدن را فراگيرند و بقيه را نياموزند در مقابله با حريف دچار مشكل شده و بازيكنان حريف پس از ديدن دو يا سه فيلم از بازي بازيكنان ما نحوهي ضربه زدن بازيكنان را حدس زده و از قبل خود را براي مقابله آماده ميسازند و يا اگر ضربهاي را ناقص بياموزند مثل آقاي معدنچي كه توپهاي ارسالي از راست را راحت هد ميكند ولي توپهاي ارسالي از چپ را سوتي ميدهد باز به نوع ديگر دچار مشكل خواهند شد.
اين مساله در مسابقات اخير تيم ملي اميد مشهود بود و جالب اين كه آقاي حسين فركي با عصبانيت او را (معدنچي) مورد خطاب قرار ميداد كه توپها را چرا سوتي ميدهد.حسين فركي كه خود زماني هدزن قابلي بود بايد اين نقيصه را تشخيص ميداد و دستور ارسال توپهاي مناسب را براي معدنچي صادر ميكرد و يا اين كه انتظار بيش از حد توانايي معدنچي، از او نمی داشت.
و اما چاره باز آموزش در سنين پايه با صرف وقت و حوصلهي زياد است.