در پایان این چرخه که به خط زمانی بیداری و صعود میرسد، تعداد زیادی از ارواح آگاهی دهنده از سیارات و کهکشان های مختلف از طریق چرخه تناسخ به زمین آمده اند. برخی ازآنها از نظر بیولوژیکی در قالب انسان تناسخ می کنند، و عده ای به اشکال دیگر؛ اما همه برای کمک به تغییر میدانهای آگاهی روی زمین سه بعدی در پایان چرخه، آمده اند. به این گروه های خاص از ارواح متعالی که روی زمین تناسخ کرده اند، استارسید یا بذرستاره ای گفته میشود. یکی از مشخصه های این ارواح اینست که حافظه های ژنتیکی بیشتری از آینده حمل می کنند. استارسیدها یا بذرهای ستاره ای نقشها وظایفی دارند بر مبنای قانون وحدت که برای کمک به آزادسازی آگاهی سیاره از سلطه و سرکوب انرژتیک و روحی اتحادیه بیگانگان منفیست. این اقدامات برای تغییر و ترمیم خطوط زمانی مخرب هستند که از طریق ترمیم و بازسازی ژنتیکی و پاکسازی نرم افزارها و برنامه های کنترل ذهن انجام میشوند. این نرم افزارهای مخرب توسط موجودات مردسالار و منحرف بعدچهارمی ( خدایان کاذب) برای ایجاد بردگی انسانها ایجاد شدند که اکنون در حال پاکسازی و جمع آوری هستند.
استارسیدها وارد کالبد آگاهی زمین میشوند تا با تجربه تناسخ، ماموریت روحیشان را فعال کنند که شامل اهداف مختلفی میشود:
هدف اولیه و اصلی، ایجاد آزادی بالقوه برای رهایی انسانها از چرخه های تناسخ است که توسط قانون وحدت الهی از طریق ترمیم و بازیابی ساختار کالبد کریستال Christos انجام میشود. از مقدمات این کار اینست که تمام حقایق مربوط به سلطه بیگانگان منفی، بردگی، هیبریدسازی و آدمربایی باید به تدریج افشاسازی شود.
خیلی از استارسیدها از جنگهای روحی – روانی بین نژادهای مختلف فرازمینی مطلع هستند و در قالب پرتالهای هوشمند انسانی به زمین می آیند تا درباره شرایط زمین به گروه های خود اطلاعات بدهند. این استارسیدها روی زمین تحت حملات مختلفی قرار می گیرند، مثل ایمپلنتها، سیستم های کنترل ذهن، نفوذ و تسخیر توسط نیروهای تاریکی و نرم افزارهای ظالم – مظلوم که البته این حملات برای سایر انسانها هم وجود دارد. به دلیل همین حملات، خیلی از استارسیدها هنوز خواب هستند و در مورد حقیقت روحشان دچار شک و ابهام هستند و نمیدانند که هدفشان چیست.
در طول این پایان چرخه و فرآیند صعود و آزادسازی سیاره ای، یک پنجره نوترونی بین زمین و دروازه های ترنس هارمونیک کیهانی باز میشود. این مسیر در واقع برای اتصال و انتقال این استارسیدها برای بازگشت به سیاره مبدا است که در انتهای ماموریتشان انجام خواهد شد.
برای استارسیدها این زندگی روی زمین در واقع ماموریتی جهت جمع آوری اطلاعات لازم جهت شناسایی میزان آسیب ژنتیکی به سیاره و انسانها، منابع تجاوز به سیاره وشناسایی هویت نژادهای متجاوز است و همچنین تلاشیست برای کمک و آزادسازی ارواحی که به بردگی کشیده شده اند یا مورد تجاوز قرار گرفته اند یا در داخل یک چرخه تکرار شونده تناسخ گیر افتاده اند. اقدامات استارسیدها و گروههای نور جهت آزادسازی و نجات انسانها از خشونت ترسناک بر علیه ارواح انسانها از طرف نژادهای منفی، جلوگیری ازمناسک شیطانی، دزدی انرژی حیاتی از روح، و آسیب جنسی و جلوگیری از ساخت کلون ها و کپی های انسانی و استفاده از اسپرم و تخمک انسانها جهت کشت و تولید کالبدهای دورگه انسان- ET انجام میشود.
خیلی از استارسیدها به زمین می آیند تا اطلاعاتی راجع به اقدامات هیبریدسازی، و مشاهدات آدم ربایی بیگانگان و مشاهده یوفوها جمع آوری کنند. این اطلاعات جمع آوری میشوند و از طریق پنجره نوترونی برای نژادهای محافظ فرستاده میشوند. نژادهای محافظ برای ترمیم و آزادسازی ارواح گرفتار شده و تسخیر شده توسط بیگانگان منفی، وارد عمل شده اند.
استارسیدها اساسا گروهی از ارواح هستند که انرژیهای با فرکانس بالا را حمل می کنند و در زمین به جریان می اندازند. به این طریق فرکانس های بالاتر به زمین منتقل میشوند. آنها مثل بقیه انسانها قسمتی از واقعیت سیاره زمین هستند و وقتی این فرکانس ها از طریق استارسیدها و بقیه انسانهای بیدار شده در میدان آگاهی زمین قرار میگیرد، باعث میشود بدنهای ما مثل نقاط طب سوزنی برای کالبد زمین عمل کنند و باعث ترمیم آگاهی مادرانه زمین می شود. ما انسانها شبکه های انرژی بزرگی را می سازیم که به آنها میدانهای مورفوژنتیک می گویند. Morphogenetic Fields یک میدان مورفوژنتیک در واقع ساختاریست که نقشه و چارچوب طراحی را در خودش نگه میدارد. هر کدام از گونه ها و اشکال حیات دارای یک میدان مورفوژنتیک هستند که در واقع نقشه و ساختاریست که خواص و کیفیات آن نوع از حیات را در خودش دارد.
انسانها کاملا به شبکه های مغناطیسی زمین متصل هستند. همینطور که این شبکه ها توسط انرژیها و کدها تغذیه میشوند و به نقطه بحرانی میرسند، تبدیل به کدهای بیداری و صعود میشوند. وقتی استارسیدها با حمل این کدها (یعنی انرژیها، فرکانس ها و کدهای صعود) در قالب انسانها روی زمین متجلی میشوند، این کدها به داخل شبکه آگاهی زمین تزریق میشوند. هرچقدر استارسیدها مراحل بیداری و فعالسازی کالبدهای بیشتری را انجام بدهند، کدهای بیشتری فعال میشود و آگاهی بیشتری در اختیار انسانهای دیگر قرار میگیرد.
استارسیدها از سیارات، کهکشانها، سفینه ها، یا ابعاد و جهانهای درهم قفل شده هستند، که داوطلب میشوند تا به چرخه بیداری و صعود کمک کنند و زمین را وارد فاز بعدی تکامل کنند. عموما به شکل انسان متولد میشوند. بعضی ها از بعد از تولد، از هویت و ماموریتشان آگاهند و بعضی دیگر باید در طول زندگی بیدار و فعال شوند. زمان تولد آنها بسیار دقیق و حساب شده است و دارای کدهای ژنتیکی خاص ماموریتشان هستند. اساسا قبل از ورود به زمین تحت آزمایشهای مختلفی قرار می گیرند تا به بهترین شکل آماده ماموریت شوند.
گروه خونی RH منفی:
خون RH منفی خونیست که به شکل ذاتی بدون کارماست. در واقع کارما یا میازمای اجدادی که از نسلهای پیشین است، در داخل این خون از طریق الگوهای خونی کارمیک، ذخیره نمیشود. الگوهای کارمیک ( میازمیک) مربوط به چرخه های تکراری تناسخ، در واقع نشانهای انرژتیک هستند که در خون همه موجوداتی که در اینجا متولد میشوند، ذخیره و ثبت میشوند. این گروه خونی مربوط به ستارگان دیگر است، و استارسیدها دارای این گروه خونی هستند.
ایندیگوها:
ایندیگوها ارواحی هستند که در قالب انسان به دنیا می آیند و به شکل بالقوه دی ان ای آنها دارای شاخه های فعال بیشتریست. به دلیل الگوهای چینش خاص دی ان ای، دارای توانایی های خاصی هستند. آنها در واقع محصول آزمایش های پیشرفته خونی هستند و تحت تغییرات ژنتیکی بسیاری قرار گرفته اند تا خیلی سریع به استعداد های چندبعدیشان دسترسی داشته باشند. این ارواح داوطلب شده اند تا از طریق سفینه ها به زمین بی آیند و پرتال ها را باز کنند. بعضیها از سیستم پروین و از طریق دروازه سیریوس به زمین می آیند. بسیاری از ایندیگوها بعد از همگرایی هارمونیک سال ۱۹۸۷ به دنیا آمده اند. آنها نیاز به تربیت نوآورانه یا خلاقانه پدر و مادر دارند و نباید در کودکی به بهانه ADHD دارو مصرف کنند.
Walk-Ins ورود کننده ها:
این ارواح، ارواح پیشرفته ای هستند که داوطلب میشوند و از طریق دستور کار چند کهکشان تصمیم میگیرند تا در چرخه صعود به زمین کمک کنند. انواع زیادی از ورودکننده ها وجود دارند. یک نوع از آنها از طریق تولد به زمین نمی آیند. آنها در واقع جایشان را با روحی که قبلا به شکل انسان روی زمین بوده و از طریق یک توافقی که قبلا انجام شده، عوض می کنند. مثلا اگر استارسید یا لایت ورکر نتواند ماموریتش را به هر دلیلی تمام کند، در این حالت توافق می کند تا از بدن خارج شده و روح موسوم به ورودکننده وارد کالبد انسانیش میشود. خیلی از تمدن های پیشرفته کهکشانی از این روش ورودکننده ها در مرحله اوج تغییرات تکاملی استفاده کرده اند تا ماموریتها را تکمیل کنند. البته این فرآیند با تسخیر شدن توسط موجودات منفی فرق دارد و نباید با آن اشتباه گرفته شود.
پروسه ورودکننده ممکن است دائمی باشد، یعنی روح اصلی دیگر برنمیگردد.اما به شکل موقتی هم انجام میشود، بدین معنی که ورودکننده وارد بدن میشود، و روح اصلی برای مدت کوتاهی بدن را ترک می کند تا با رفتن به قلمروهای دیگر، دستور کارهای جدیدی را دریافت کند و دوباره به بدن برگردد.
انواع دیگری از این نوع توافق هم وجود دارد. مثلا ورودکننده ها میتوانند ارواحی درهم تافته ( روحهایی که همیشه باهم تناسخ میکنند) از خانواده کیهانی، تجسم لوگوس سیاره ای یا ستاره ای و یا توافق دیگری باشند که مخصوص آن الگوی ژنتیک خلقت هستند که برای تناسخ گروههای روحی در دیگر زنجیره های سیاره ای لازم است.
نوع دیگری از ورودکننده هستند که سفر در زمان انجام میدهند. به این شکل که هویت آینده آنها به خط زمانی گذشته برمیگردد و وارد بدن مربوط به هویت گذشته آنها میشود به هدف تغییر خط زمانی برای جلوگیری از آسیب یا کمک به پروسه تکامل. آنها ارواحی از آینده هستند که به گذشته برمیگردند تا کمک کنند به تغییر افق رویداد.
لایت ورکرها:
لایت ورکرها روحهای پیشرفته ای هستند که روی زمین به دنیا می آیند، و دارای توانایی های خاصی هستند، و برای تکامل و افزایش آگاهی سیاره و ساکنینش به آنها نیاز است. آنها نیاز دارند که در داخل پروسه بیداری کندالینی قرار بگیرند، و کمک کنند به حفظ زمین و ماموریت استارسیدها. خیلی از ارواح انتخاب می کنند تا حامل کدهای ستاره ای باشند، اما استارسید نیستند، و به دلیل فرکانس خاصی که دارند معمولا زندگی سالمی دارند و از لحاظ ذهنی، اخلاقی و روحی قوی هستند. خانه آنها زمین است و هدفشان اینست که زمین را برای ساکنینش حفظ کنند. وقتی ماموریتشان به اتمام می رسد، برمیگردند به قالب یک انسان معمولی و به زندگی روی زمین ادامه میدهند.
بذرهای زمینی و بذرهای ستارهای:
در تبار ژنتیکی انسانهای زمین، هفت نژاد ریشه و پنج نژاد اضافی وجود دارد که در خزانه ژنتیکی زمین قرار داده شده اند. این هفت نژاد ریشه، به نام بذرهای زمینی شناخته می شوند. هرکدام از این نژادهای ریشه بذر زمینی، از طریق چرخه های تکامل خودشان، به توسعه یکی از پنج شاخه اول دی ان ای در ساختار اصلی دی ان ای ۱۲ شاخه ای انسان کمک می کنند. پنج نژاد بعدی به نام نژادهای Cloister شناخته میشوند. وظیفه انها اینست که پتانسیل دی ان ای ۱۲ شاخه ای را برای کل بشریت حفظ کنند و نمایانگر پیشرفت تکامل انسان باشند. نژادهای Cloister به نام استارسیدها شناخته میشوند.
بنابراین بذرهای زمینی قسمتی از چرخه تکاملی سیاره هستند که شاخه های اول تا پنجم دی ان ای را فعال کرده و سپس در هر شاخه، سطوحی از اطلاعات چندبعدی را برای نژادهای انسان روی زمین لنگر می کنند. و در مقابل، بذرهای ستارهای قسمتی از چرخه تکاملی سیاره هستند که شاخه های هفتم تا دوازدهم دی ان ای را حفظ می کنند تا ساختار الهی انسان از طریق چرخه های تکامل، دست نخورده باقی بماند. با وجود اینکه این شاخه های دی ان ای به شکل خفته هستند، اما پتانسیل ساختار الهی و خصوصیات روحی انسان را در قالب آواتار دی ان ای ۱۲ شاخه ای نگهداری می کنند. هر شاخه دی ان ای که فعال میشود در واقع ارتباط دارد با میدان های چندبعدی آگاهی قابل دسترس برای روح وقتیکه در قالب فیزیکی انسان تناسخ می کند.
کانال تلگرامی استارسید ها: t.me/star_seeds
گروه تلگرامی استارسید ها: t.me/star_seedsgap