Hey you, out there in the cold
Getting lonely, getting old, can you feel me?
!!هی تو
تویی که اون بیرون تو سرما وایستادی
تنهایی و داری پیر میشی
میتونی منو حس کنی؟
.
Hey you, standing in the aisles
With itchy feet and fading smiles, can you feel me?
!!هی تو
تویی که با پاهای گزگز شونده هستی/مملو از حس رفتن هستی
و خنده های محو شده
میتونی منو حس کنی؟
.
Hey you, don't help them to bury the light
هی تو
نگذار که چراغ/نور را به خاک بسپارند
.
Don't give in without a fight.
بدون جنگیدن تسلیم نشو
.
Hey you, out there on your own
Sitting naked by the phone, would you touch me?
!!!هی تو
هی تو، تویی که خودتی و خودِت
عریان کنار تلفن نشستی
میشه منو حس کنی؟
.
Hey you, with you ear against the wall
Waiting for someone to call out, would you touch me?
!!هی تو
تویی که گوش ات رو به دیوار چسبوندی
و منتظری کسی صدا بزنه/فریاد بزنه
میشه منو لمس کنی؟
.
Hey you, would you help me to carry the stone?
!هی تو
میشه کمکم که سنگ رو به دوش بگیرم؟
.
Open your heart, I'm coming home.
درهای قلبت رو باز کنی
دارم میام خونه
.
But it was only fantasy.
اما این فقط یه رویا بود
.
The wall was too high, as you can see.
همونطور که می بینی
دیوار بسیار بلند بود
.
No matter how he tried, he could not break free.
مهم نیست چقدر سعی کرده
نتونست دیوار رو بکشنه و خلاص بشه
.
And the worms ate into his brain.
و کرمها تا مغز استخوانش رو خوردند
.
Hey you, out there on the road
Always doing what you're told, can you help me?
!!هی تو
تویی که کنار جاده ایستاده ایی و
همیشه فرمانبرداری/آنچه گفته شده رو انجام میدی
میتونی کمکم کنی؟
.
Hey you, out there beyond the wall,
Breaking bottles in the hall, can you help me?
!هی تو
تویی که اون ور دیواری و
بطری ها رو در سالن داری میشکنی
میتونی کمکم کنی؟
.
Hey you, don't tell me there's no hope at all.
!!هی تو
به من نگو که
!!هیچ امیدی نیست
.
Together we stand, divided we fall.
با هــم
می ایســتیم و پیروز می شیم
بدون هم شکست می خوریم