قتصاد مافیا همهچیز را کنترل میکند؛ از دلالهای مواد مخدر و کسبوکارهای خرد گرفته تا مردان قانون و اشخاص ردهبالای سیاسی. مافیاییها با فیلمها و سریالهایی مانند پدرخوانده، سوپرانوز، رفقای خوب، ری داناوان و امپراتوری بوردواک معروف شدند.
قانون و دولت همیشه در تعقیب مافیا میرود، غافل از اینکه خود مقامات ردهبالای سیاسی تحت کنترل مافیا هستند. این افراد همیشه باید مراقب دشمنان خود باشند و معمولاً زندگی کوتاهی دارند. بااینکه مناسک مخفی، قوانین پیچیده و کدهای اخلاقی – مانند وفاداری به خانواده – در میان آنها وجود دارد، اما هستهی مرکزی، هدف والا و خدای اقتصاد مافیا، فقط و فقط پول است.
در این بخش از موزشهای ویتارو، ما قرار است به بررسی اقتصاد مافیا بپردازیم و دریابیم که بهطورکلی مافیا چطور کار میکند. ما میدانیم که یافتن شغل در ایران چه قدر سخت است و حتی اگر شغلی پیدا شود، نمیتواند حداقل نیازهای زندگی را برطرف نماید. ما اینجا هستیم که به تو کمک کنیم. شاید با کمک این مقاله، بتوانی عضو یکی از سازمانهای مافیایی شوی و بتوانی در این وضعیت سخت اقتصادی، سروسامانی به زندگی خود بدهی!
ساختار و سلسلهمراتب اجتماعی مافیا
برای درک اقتصاد مافیا، ابتدا باید ساختار اصلی این سازمان مجرمانه را درک کنیم.
مافیا، ساختار و سلسلهمراتب اجتماعی منظمی دارد. به همین دلیل است که به آن «جرائم سازمانیافته» میگویند. قبل از ورود به مافیا، باید بدانی که هر شخص در این سازمان چه جایگاهی دارد و چهکارهایی را باید برای رسیدن بهمراتب بالاتر انجام دهد.
ساختار مافیا، مانند ساختار هر سازمان دیگری، از یک هرم قدرت تشکیلشده است. طبقات پایینی هرم، از افراد کماهمیتتر تشکیلشده و هر چه به سمت قله هرم حرکت میکنیم، قدرت، ثروت و احترام اعضا بیشتر میشود. هر سازمان مافیایی از خلافکاران زیادی تشکیلشده که به مجموع این خلافکاران، «خانواده» میگویند. تعداد اعضای یک خانواده میتواند بین دو تا چند صد هزار نفر متغیر باشد. برای مثال تخمین زده شده که سازمان مافیایی «یاکوزا» در دوران اوج خود بیش از 180 هزار نفر در سرتاسر جهان عضو داشت.
در کل هرم مافیا به 5 طبقه تقسیمشده که به ترتیب سلسلهمراتب فرماندهی عبارتاند از:
رئیس (Boss)، معاون رئیس (Underboss)، کاپیتان (Capo)، سرباز (Soldier) و پادو (Associate). شخص دیگری نیز وجود دارد که ازنظر قدرت و نفوذ تقریباً با معاون رئیس برابر است. این شخص مشاور (Advisor) نامیده میشود که دست راست رئیس محسوب میگردد. این سلسلهمراتب اجتماعی باعث میشود که بیشتر جرائم کوچکتر و یا خطرناکتر توسط اعضای طبقات پایین هرم انجام شود، تا افراد ردهبالا از پیگیری پلیس و آسیب دیگر خلافکاران مصون بمانند. حال ما به معرفی جایگاه هر یک از این افراد خواهیم پرداخت.
رهبر خانواده: رئیس.
رئیس که گاهی بانام «Don» نیز شناخته میشود، عهدهدار تمام تصمیمات کلان خانواده است. حرف، حرف اوست و هیچکس حق تخطی از دستورات مستقیم او را ندارد. او فرمانده کل قوا و ثروتمندترین فرد خانواده است؛ زیرا اکثر پولهای خلقشده توسط دیگر اعضای خانواده درنهایت به جیب رئیس میرود.
کار رئیس این است که اعضای خانواده را در جهت صحیح هدایت کند، اقتصاد مافیا را رهبری نماید و مطمئن شود که همه کار خود را به نحو احسن انجام میدهند. تو در مافیا یا باید درآمدزا باشی و یا قاتل. اگر هر دو توانایی را باهم داشته باشی، پتانسیل رئیس شدنت خیلی بالا خواهد بود.
عهدهدار امور اجرایی: معاون رئیس.
معاون رئیس ازنظر سلسلهمراتب فرماندهی، نفر دوم خانواده است. او تصمیماتی را که توسط رئیس گرفتهشده، اجرا و بر اعمال کماهمیتتر کاپیتانها نظارت میکند.
قدرت معاون رئیس در میان خانوادههای مختلف، متفاوت است. بعضی از معاونها تصمیماتی را بدون اطلاع رئیس میگیرند و بعضی از آنها در هنگام بازنشستگی رئیس، جایگزینش میشوند.
ستوانهای مورد اعتماد: کاپیتانها.
در طبقهی پایینتر معاون رئیس، کاپیتانها قرار دارند. تعداد کاپیتانها بستگی به بزرگی خانواده دارد. هر کاپیتان، مانند یک ستوان پایگاه نظامی، گروه مخصوص به خودش را دارد و باید بر آنها نظارت کند.
هر کاپیتان در حوزه مخصوص به خودش مشغول فعالیت میشود. برای اینکه کاپیتان شوی، باید بتوانی دستانت را کثیف کنی و از مهارت مدیریت انسانی نیز بهرهمند باشی. حوزه تحت کنترل یک کاپیتان میتواند یا جغرافیایی (مانند کنترل بخش منطقه یک تهران) باشد و یا موضوعی (مانند نظارت بر شرطبندیهای غیرقانونی).
برای اینکه یک کاپیتان موفق باشی، باید بتوانی خوب پول دربیاوری. کاپیتان بخشی از درآمد کسبشده توسط سربازها را برای خود برمیدارد و باقیمانده آن را به رئیس یا معاونش تحویل میدهد.
خدمتگزاران آمادهبهکار: سربازها
تقریباً تمامکارهای کثیف توسط سربازها انجام میگیرد. سربازها پایینترین رده را در میان اعضای خانواده دارند. بنابراین، این افراد سهم چندانی از اقتصاد مافیا نخواهند داشت. همچنین سربازها بیشتر کشته یا دستگیر میشوند. با همهی اینها، سربازها عضو خانواده هستند و توسط اعضای ردهبالای خانواده در مقابل آسیب دیگر خلافکاران محافظت میشوند.
بلهقربانگوهای بیارزش: پادوها
در کنار سربازها، مافیا از پادوها استفاده میکند. پادوها هنوز عضو مافیا نشدهاند، اما با سربازها و کاپیتانها، بر سر جرمهای مختلف همکاری میکنند. یک پادو کسی است که فقط با مافیا بر سر یک یا چند موضوع برای بهبود اقتصاد مافیا همکاری دارد. پادو میتواند سارق، دلال مواد مخدر، وکیل، مدیر صندوق سرمایهگذاری، افسر پلیس و یا یک مقام سیاسی باشد.
دست راست رئیس: مشاور
در خانواده یک منصب دیگر به نام مشاور (Advisor) یا «Consigliere» نیز وجود دارد که خارج از سلسلهمراتب قدرت قرار میگیرد. این فرد معتمد کل خانواده است و دست راست رئیس محسوب میگردد. او نهفقط توسط رئیس بلکه توسط کل اعضای خانواده منصوب میشود. کار او این است که در کنار رئیس باشد و تصمیماتی بر اساس منطق و نه احساسات و منافع شخصی بگیرد.
راهنماییهای مشاور در تصمیمات کلان خانواده افسانهای است و نقش ویژهای در هدایت درست خانواده بهسوی پیشرفت دارد.
بااینکه مشاور خارج از هرم قرار دارد، اما معمولاً او را در سلسله مراتب قدرت، در کنار معاون رئیس قرار میدهند.
چطور عضو مافیا شویم؟
اگر در خانواده مافیا حضور نداری، باید از صفر و بهعنوان یک پادو کار خود را آغاز نمایی. برای پادو شدن، باید یک ارزشی برای مافیا فراهم کنی. در بیشتر مواقع، پادوها از کودکان کار یا بد سرپرست انتخاب میشوند؛ زیرا این بچهها میتوانند تربیت شوند تا هرگز به خانواده خیانت نکنند.
بسیاری از پادوها علاقهای به پیوستن به مافیا ندارند. اما اگر تو خواستی وارد دنیای مافیا شوی، باید سه پیششرط داشته باشی:
1. کاملاً بومی باشی. یعنی اگر میخواهی وارد مافیای ایران شوی، باید کاملاً آریایی باشی.
2. هیچیک از اعضای خانواده نباید مستقیم یا غیرمستقیم به قانون مرتبط باشند. برای مثال اگر پدربزرگت افسر پلیس یا نوهی عمویت عضو ارتش باشند، تو نمیتوانی وارد خانواده شوی.
3. یک کاپیتان باید ضمانت تو را کند. در این صورت اگر اشتباهی از طرف تو رخ دهد، یا خیانتی صورت پذیرد، آن کاپیتان بازخواست خواهد شد.
در صورت دارا بودن پیششرطهای بالا، باید به نام خانواده، جان یک انسان را بگیری. با این کار نهتنها جدیت خود را نشان میدهی، بلکه اگر قصد خیانت به خانواده را داشتی، آنها میتوانند تو را به قتل عمد محکوم و به پلیس معرفی نمایند.
و در انتها اگر توانستی از آزمونهای سخت مافیا سربلندی بیرون بیایی، باید منتظر یک تماس ناشناس در زمانی نامعلوم باشی. پس از دریافت این تماس ناگهانی، خودرویی تو را در مکانی دورافتاده پیاده خواهد کرد.
در اینجا کاپیتان ضامن، از تو میپرسد که آیا میدانی به چه علت به این مکان آمدی؟ باوجود علم به موضوع، تو باید دروغ گفته و پاسخ منفی بدهی. سپس آنها یک چاقو و یک اسلحه روی میز قرار میدهند و میگویند:
«زندگی تو با چاقو و اسلحه ادامه مییابد و پایان میپذیرد و نه چیز دیگری.»
سپس انگشتت با سوزنی خراش داده میشود و در حین ادا کردن سوگند «Omerta»، قطرههای خونت بر کارتهایی با صورت قدیس ریخته خواهد شد. در این هنگام کارتها به آتش انداخته میشوند و تو باید جمله زیر را تکرار کنی:
«شایسته باد روح من مانند تصویر این قدیس تا ابد در جهنم بسوزد، اگر خیانت کنم.»
تبریک میگوییم! تو توانستی وارد خانواده و اقتصاد مافیا شوی. بدینترتیب تو از یک پادو ساده به یک سرباز در خانواده ارتقا پیدا کردی. زین پس مردم از تو میترسند و کسی نمیتوان تو را بترساند؛ زیرا برادران مافیایی هوای تو را خواهند داشت.
قانون Omerta
بالاتر به سوگند Omerta اشاره کردیم. قانون Omerta یا قانون سکوت میگوید که هرگز نباید مسائل خانوادگی را در خارج از خانواده بازگو کنی. به همین دلیل است که از منظر مردم و مردان قانون، مافیا دستنیافتنی به نظر میرسد.
تقریباً سقوط تمام خاندانهای مافیایی از خبرچینی یک خیانتکار آغازشده است. بزرگترین ضعف مافیا خود مردمش است. به همین علت است که حتی اگر خود را ثابت و ارزش زیادی برای خانواده خلق کرده باشهی، بازهم نمیتوان به تو اعتماد کرد و حتماً باید یک اهرم فشار یا اتویی از تو دریافت شود.
مافیای ایالاتمتحده آمریکا بانفوذ زیادی که در وزارت دادگستری این کشور داشت، توانست استفاده از کلمه «مافیا» را در این وزارت خانه ممنوع کند. این حقیقتاً یک نفوذ سیاسی بزرگ است و بیانگر اهمیت در سایه ماندن مافیاست.
اقتصاد مافیا
اقتصاد مافیا برخلاف اقتصادهای رایج، «خلق ارزش» نمیکند، بلکه ارزشهای خلقشده را از بین میبرد. یک کسبوکار استاندارد، با حل مشکلات جامعه ارزش خلق میکند. دیجیکالا لوازم موردنیازت را به درب خانهات ارسال میکند. گوگل دانش تمام جهان را تنها با اشارهی انگشتانت در اختیارت میگذارد. اسنپ در هرکجای کشور که باشی، تو را به مقصدت میرساند.
اما اقتصاد مافیا یک اقتصاد معمول نیست. آنها نه کاپیتالیست هستند و نه سوسیالیست. نحوه کارکرد مافیا بیشتر به نظامهای فئودالی یا همان ارباب – رعیتی شباهت دارد. اقتصاد مافیا بخش اعظمی از سود خود را بدون خلق هیچ ارزشافزودهای به دست میآورد. برای مثال درازای محافظت از مردم، حقالزحمهای میگیرد. این محافظتها کاملاً ساختگی هستند. اگر مردم محافظت اجباری مافیا را نپذیرند، خود مافیا به مردم حمله و آنها را مجبور میکند که محافظت اجباری را بپذیرند.
در اینجا نه خدمتی ارائه میگردد و نه محصولی تولید میشود. به همین دلیل است که میگوییم هیچ ارزشی خلق نمیشود و ارزش خلقشده توسط صاحبان کسبوکار، به دست مافیا از بین میرود.
برای درک بهتر اقتصاد مافیا، ما به معرفی شاخصترین منابع درآمدی این سازمان مجرمانه خواهیم پرداخت.
در قسمت بعد به منابع کسب درآمد مافیا مانند مواد مخدر، فاحشهگری، شرطبندی و جعل اسناد خواهیم پرداخت.
ادامه دارد...