پابلو نرودا شاعر عشق و دلدادگی شیلی و رفیق شفیق سالوادور آلنده، یکی از چهرههایی بود که کمونیسم را راهی برای برابری بشر میدانست. منتقدان نرودا معتقدند او چشمهایش را بسته بود و چندان تفاوتی میان آنچه آلنده از این ایدئولوژی میخواست و آنچه استالین از آن برداشت کرد قائل نبود. با این حال او با جان و دل در جنگهای داخلی اسپانیا حضور داشت، او در جریان این جنگ بسیار به سیاست پرداخت و هوادار کمونیسم شد و در همین دوره با فدریکو گارسیا لورکا دوست شد.
نرودا مدتی کنسول شیلی در پاریس شد و به انتقال پناهندگان جنگ اسپانیا به فرانسه کمک کرد و با اینکه به عنوان یک نوبلیست ادبی از او انتظار میرفت بیشتر به ادبیات بپردازد، اما او همچنان درگیر سیاست ماند. بعد از پاریس به مکزیکو رفت. در آنجا با پناه دادن به نقاش مکزیکی داوید آلفارو سیکهایروس که مظنون به شرکت در قتل تروتسکی بود، در معرض انتقاد قرار گرفت.
پابلو نرودا شاعری بزرگ بود، اما در بسیاری از موارد نیز مورد حمله و اعتراض قرار گرفته است. زمانی «خوان کارلوس خیمهنس» اسپانیایی درست مانند «ژید» دربارهاش نوشت: «او بزرگترین شاعر اسپانیایی زبان است و متأسفانه چنین است.» نرودا برای مقابله با ارتش نازی و به توصیه استالین سفری به این کشور داشت و با «رفیق استالین» محبوبش دیدار کرد.
او در سال ۱۹۴۲ شعری در ستایش شهر استالینگراد نوشت و بعدها حتی برای مرگ استالین نیز قصیدهای سرود. منتقدان مهربانتر حالا میگویند او از ترس فاشیسم به دامان استالین پناه برد. اوکتاویو پاز رفیق دیرین نرودا درباره رابطه استالین و نرودا گفته است: «او بیشتر و بیشتر استالینیست میشد و در حالی که من کمتر و کمتر مسحور استالین میشدم.»
با آنکه پاز هنوز نرودا را «بزرگترین شاعر نسل خود» میدانست، ولی در جستاری که دربارهٔ آلکساندر سولژنیتسین نوشت به این مساله پرداخت که وقتی به نرودا و سایر نویسندگان و شاعران مشهور استالینیست فکر میکند: «همانطور مو بر تنم راست میشود که از خواندن بخشهایی از دوزخ دانته. شکی نیست که آنان کارشان را با اعتقادات نیک آغاز کردهاند. اما به شکلی نامحسوس تعهد پشت تعهد برایشان آمد و در نهایت خود را در تودهای از دروغ و کذب و فریب و پیشداوری یافتند و آنها روح خود را گم کردند.»
نرودا لنین را نابغه بزرگ قرن نامید و سخنرانی ۵ ژوئن ۱۹۴۶ او ادای دینی است به میخائیل کالینین و استالین که از دید نرودا مردی بود که باید از او به عنوان سازندهٔ کبیر یاد میشد.
مطالب مشابه :
جورج برنارد شاو: روسیهٔ استالینپرور